بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آوای یخ و آتش (جلد اول) | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب آوای یخ و آتش (جلد اول) اثر جورج آر.آر. مارتین

بریده‌هایی از کتاب آوای یخ و آتش (جلد اول)

انتشارات:نشر موج
امتیاز:
۳.۷از ۶۲ رأی
۳٫۷
(۶۲)
گفت: «سم اسلحهٔ ترسوهاست.» ند به اندازهٔ کافی شنیده بود. «می‌خواهی برای کشتن یک بچهٔ چهارده ساله مزدور اجیر کنید و هنوز نگران شرافتش هستی؟»
میما
حاکمی که پشت جلادهای مزدورش پنهان می‌شود خیلی زود فراموش می‌کند مرگی نیز هست.
میما
تو واقعا ما و آرمان‌های والای‌مان را مسخره می‌کنی.» تیریون خندید. «گاهی باید مسخره بشویم لرد مورمنت تا خودمان را چندان جدی نگیریم.
نیومون
هرگز فراموش نکن که چه کسی هستی، دنیا که اصلا فراموش نمی‌کند. بعد آن را نقطهٔ قوت خودت کن. دیگر نمی‌تواند نقطه ضعفت باشد. مثل زره بپوشش تا نشود به تو آسیبی زد
NeginJr
دستانش را از سر خوشی به شکمش زد و لبخند زد. «می‌دانی دربارهٔ شاه و وزیرش چه می‌گویند؟» ند می‌دانست. «هر چه شاه آرزو می‌کند وزیر می‌سازد.» «یک روز با دختر ماهی‌فروشی بودم و فهمیدم عوام این مفهوم را چقدر بهتر می‌رسانند. می‌گویند شاه می‌خورد گهش به وزیر می‌رسد.»
NeginJr

حجم

۴۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

حجم

۴۲۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

قیمت:
۱۱۱,۰۰۰
۵۵,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد