بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب به تاریکی خواهم رفت | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب به تاریکی خواهم رفت

بریده‌هایی از کتاب به تاریکی خواهم رفت

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۹از ۶۲ رأی
۲٫۹
(۶۲)
در پرونده‌های دزدی، تجاوز یا قتل زنجیره‌ای، فهرست‌های مظنون‌ها اغلب به‌بزرگیِ چندهزار اسم و فراتر از آن است. دشواری مدیریت فهرستی با چنین اندازه‌ای، نیاز به ساختن یک سیستم اولویت‌بندی را تشدید می‌کند، سیستمی که در آن رتبهٔ مظنون با عواملی تعیین شود، عواملی مثلِ ارتکاب جرم‌های قبلی و تماس‌ها با پلیس، دسترس‌پذیری برای تمام جنایات در مجموعه‌ها، مشخصات فیزیکی، و اگر داده‌برداری جغرافیایی انجام شده باشد، آدرس محل کار و خانهٔ مظنون.
zohreh
«دانشمندهای شما این‌قدر درگیر تونستن یا نتونستن بودن که یه لحظه فکر نکردن اصلاً باید این کار رو بکنن یا نه.»
zohreh
میشل همیشه می‌گفت برایش مهم نیست چه‌کسی این پرونده را حل کند، مهم حل‌شدنش است.
zohreh
تحقیق حرفه‌ای میشل، توجهش به جزئیات و میل واقعی‌اش به شناسایی مظنون، به او اجازه داد که تعادلی بین حریم شخصی افرادی که رنج می‌کشیدند و آشکارکردن مظنون به‌شیوه‌ای که شاید کسی بشناسدش، ایجاد کند.
zohreh
«به‌دست‌آوردن اعتماد تعداد زیادی کارآگاه در تعداد زیادی حوزهٔ قضایی خیلی آسان نیست. اما میشل توانست این کار را بکند و این‌را می‌توانستی از شهرتش، پشتکارش و این واقعیت که به پرونده اهمیت می‌داد، بفهمی.»
zohreh
می‌دونم اون تنها کسی بود که می‌تونست کاری رو که توی پرونده کرد، انجام بده، کسی که به‌عنوان یه آدمِ بیرونی کارش رو شروع کرد و در طول زمان به یکی از ما تبدیل شد. فکر می‌کنم این شراکت خصوصی/ عمومی حقیقتاً توی تحقیق جنایی منحصربه‌فرد بود.
zohreh
کتابی که تازه تمام کرده‌اید، نزدیک‌ترین چیزی بود که میشل به دست آورد. همیشه می‌گفت:‌ «برام مهم نیست اگه من اون کسی باشم که گیرش می‌ندازه. فقط می‌خوام دستبند به دست‌هاش بخوره و پشت‌سرش در سلول بسته بشه.» این حرف را جدی می‌زد. میشل با قلب و ذهن واقعیِ یک پلیس به دنیا آمده بود؛ دنبال عدالت بود و نه شهرت.
zohreh
متجاوز دارای غرایز اسرارآمیزی بود که می‌دانست قبل از این‌که احتیاط‌ها کم شود، چقدر زمان باید بگذرد. مسلماً نامطمئن نگه‌داشتنِ اجتماعات و قربانیان نسبت‌به حضورش، به او مزیتی راهبردی می‌داد.
zohreh
بعضی آدم‌ها می‌توانند چیزهای وحشتناک و ضربات روحی را تحمل کنند و به زندگی ادامه بدهند.
zohreh
کارآگاه‌ها در خویشتن‌داری و درواقع از هر نظرِ دیگری با آدم‌های صنعتِ نمایش متفاوت‌اند. کارآگاه‌ها گوش می‌دهند. کارآگاه‌ها بامعلومات‌اند. افراد صنعتِ سرگرمی فقط معلوماتی دارند تا نفوذشان را در جمعی بسنجند.
zohreh
کارآگاه‌های خوب خلأهای مکالمه‌ایِ طولانی می‌سازند که تو به‌طور غیرارادی پُرشان می‌کنی؛ یک راهبرد بازجویی که ازطریق پرحرفیِ تأسف‌آورم به خودم ثابت شده که اعتراف‌ها چقدر ساده می‌توانند از زیر زبان کشیده شوند، آن‌ها انعطاف‌پذیری کمی در صورت دارند یا بهتر است بگویم از آن خودداری می‌کنند؛ هرگز کارآگاهی را ندیده‌ام که قیافه‌ای بگیرد، آن‌ها منقلب نمی‌شوند یا چشم‌های‌شان گشاد نمی‌شود.
zohreh
بچه‌های کوچک احساسات بزرگی دارند و احساسات من هم باید مهار می‌شد.
zohreh
این نوعی بازی قدرت و نشانه‌ای از حضور همیشگی بود. من هیچ‌جا نیستم و همه‌جا هستم. شاید فکر نکنی که وجه اشتراکی با همسایه‌ات داری؛ اما داری: من.
zohreh
خواندن گزارش‌های پلیس مثل داستان‌هایی است که ربات‌ها تعریف کرده باشند. آن‌ها کوتاه و علامت‌گذاری‌شده، با فضای کمی برای قضاوت یا احساسات هستند.
zohreh
بچه هم هروقت دربارهٔ علاقه‌اش برای هر کارآگاهی که ممکن بود سر راه تحقیقش قرار بگیرد، توضیحی خلاصه می‌نوشت، همین را می‌گفت. او با استفاده از فاعل سوم‌شخص می‌گفت علاقه‌اش «به‌طور خلاصه توضیح‌ناپذیر است؛ جز این‌که این سؤالِ بزرگی با جوابی ساده است و او مشتاق است که جواب را بداند».
zohreh
جست‌وجوی دیوانه‌وار ما بازتاب‌دهندهٔ رفتار ناخواستهٔ کسی است که به‌دنبالش هستیم، رفتارهایی همچون باغچه‌های لگدمال‌شده، رد خراش روی توری‌های پنجره، تماس‌های عجیب‌غریب.
zohreh
حالا متوجه می‌شوم که هیجان‌زده‌شدن دربارهٔ یک مظنون، بسیار شبیه به اولین موج عشقِ احمقانه در یک رابطه است؛ در حالتی که به‌رغم زنگ هشدارهای مبهم، به‌سختی جلو می‌روی و متقاعد شده‌ای که مظنون همان آدم مدنظر است.
zohreh
اعضای اتاق گفت‌وگو گرایش دارند گروهی بدبین، با اسامی مستعارِ سخت باشند و احتمالاً برای کسانی که زمان زیادی را در اینترنت صرف بحث دربارهٔ قتل زنجیره‌ای می‌کنند، جای تعجب ندارد که تضادهای شخصیتی هم وجود دارد.
zohreh
آزمایشگاه‌های جرم‌شناسی که بودجهٔ دولتی دارند، همهٔ نوسانات اقتصادی معمول را که یک نفر انتظار دارد، تجربه می‌کنند. مقامات منتخب می‌دانند که تعدیل نیروی پلیس کار محبوبی نیست، پس تعدیل شغلی اغلب در موقعیت‌های کم‌تر برجسته‌ای مثل دانشمندانِ پزشکی قانونی اتفاق می‌افتد.
zohreh
پلیس‌ها دوست دارند بگویند: «ما همیشه آدم‌های احمق رو دستگیر می‌کنیم.» آن‌ها می‌توانستند ۹۹ جعبه از میان ۱۰۰ جعبه را با چنین نوعِ دستگیری‌هایی علامت بزنند. بااین‌حال آن جعبه بدون علامت ماند. می‌توانست آن‌قدر انسان را خشمگین کند که باعث مرگ زودهنگام بشود.
zohreh

حجم

۹۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۵ صفحه

حجم

۹۹۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۵ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان