بریدههایی از کتاب چرا با آدم عوضی ازدواج میکنیم؟
۴٫۰
(۹۶)
اید وقتی ازدواج کنیم که آمادهٔ مهرورزی هستیم و از دلبستگی غیرطبیعی و ناپختهٔ خود به مهرطلبی آگاهیم.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
بنابراین نباید معشوقمان را سرزنش کنیم که چرا نتوانسته به وظیفهاش عمل کند و ذهن ما را بخواند. او نالایق و بیعرضه نیست. فقط نتوانسته بفهمد ما که هستیم و چه میخواهیم، که کاملاً هم عادی است.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
یکی دیگر از عهدهایتان باید این باشد: «هر چقدر هم که طرف مقابل ظاهراً مرا درک کند، همیشه بخشهای وسیعی از روان من برای او و هر کس دیگری غیرقابلدرک خواهد بود.»
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
«قبول میکنم که با این فرد ازدواج کنم، حتا با اینکه ممکن است به طور منظم من را به سر حد جنون برساند.»
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
۱: دست از کمالگرایی برداریم
نه تنها باید قبول کنیم کسی که با او ازدواج میکنیم با معیارهای ایدهآل ما فاصلهٔ زیادی دارد، بلکه باید جزئیات ضعفها و کاستیهای او را هم بشناسیم:
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
در صورت پذیرش دیدگاه امپرسیونیستها، باید آماده باشیم از تکتک لحظات خوشِ هر روز بهرهمند شویم ــ هر وقت که سرِ راهمان قرار میگیرند، بدون آنکه اشتباهاً به فکر ماندگار کردن آنها باشیم،
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
این سبک هنری مهارتی را پرورش میدهد که بسیار فراتر از خود هنر میرود: مهارت پذیرش و حضور در لحظات کوتاه لذتبخش.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
امپرسیونیسم به این موضوع علاقهمند است که چیزهایی که بیش از همه به آنها علاقه داریم تغییر میکنند، فقط مدت بسیار کوتاهی در دسترس ما هستند و سپس ناپدید میشوند.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
در دوران ازدواج روانشناسانه، به مجموعهٔ جدیدی از معیارها نیاز داریم. باید به این مسائل فکر کنیم:
- چطور عصبانی میشود؟
- چطور میتوانیم بچهها را با او بزرگ کنیم؟
- چطور میتوانیم در کنار یکدیگر رشد کنیم؟
- چطور میتوانیم دوست بمانیم؟
- چطور میتوانیم نیازهای متضادِ داشتنِ روابطِ خارج از ازدواج از یکسو و وفاداری از سوی دیگر را با یکدیگر تطبیق دهیم؟
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
در حال حاضر، ما بدون هیچ دانش و اطلاعاتی ازدواج میکنیم. تقریباً هرگز هیچ کتابی که مخصوصاً به این موضوع پرداخته باشد نمیخوانیم، هرگز زمان زیادی را با بچهها نمیگذرانیم، و با دقت زوجهای متأهل دیگر را سین جیم نمیکنیم یا صادقانه با افرادی که طلاق گرفتهاند صحبت نمیکنیم. ما بدون هیچ دلیل خردمندانهای دربارهٔ علت شکست ازدواج اقدام به ازدواج میکنیم.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
وقتی مجرد بودن تحملناپذیر باشد، آدم اصلاً چارچوب ذهنی خوبی برای انتخاب منطقی شریک زندگیاش ندارد. برای اینکه احتمال ایجاد یک رابطهٔ خوب را افزایش دهیم، نباید با دورنمای سالها تنهایی هیچ مشکلی داشته باشیم.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
ما با آدمهای عوضی ازدواج میکنیم چون آدمحسابیها ناجور به نظر میرسند، انگار لیاقتش را ندارند. ازدواجمان نادرست است، چون هیچ تجربهای از سلامت نداریم و چون نهایتاً دوست داشته شدن را با احساس رضایت داشتن مربوط نمیدانیم،
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
میزان دانشی که برای موفق بودن یک ازدواج نیاز داریم بسیار بالاتر از آن است که جامعه تأیید میکند، میپذیرد، و ظرفیت آن را دارد.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
بدون اینکه متوجه کارمان باشیم خودمان قسمتهای ناقص را پر میکنیم. مغزمان یاد گرفته است نکات تصویری کوچک را بگیرد و کل تصویر را با آنها بسازد. وقتی نوبت به شخصیت همسر آیندهمان میرسد هم همین کار را میکنیم. ما ـ بیش از آنچه تصور میکنیم ـ هنرمندان قهاری در زمینهٔ بسط و تفصیل هستیم، و این برایمان گران تمام میشود.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
بنابراین وظیفهٔ اولیه و ضروری هر عاشق این است که کمکم متوجه شود چطور عصبانی میشود. باید جیک و پوک همهٔ خلبازیهایش را بداند. باید علت آنها را کاملاً درک کند، بداند عصبانیت به چه کارهایی وادارش میکند، و مهمتر از همه، کدام آدمها او را تحریک یا آرام میکنند؟
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
یک سؤال استاندارد در اولین قرارهای شام میتواند این پرسش ساده باشد که «چطور عصبانی میشوی؟»
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
یک رابطهٔ خوب رابطهای نیست که میان دو انسان سالم شکل بگیرد (اصلاً این آدمها زیاد وجود ندارند)، بلکه رابطهٔ بین دو دیوانه است که مهارت یا شانس آن را داشتهاند تا سازگاری صلحآمیزی بین دیوانگیهای نسبی خود ایجاد کنند.
کاربر ۴۹۹۲۰۰۰
این احساس که احتمالاً زندگی کردن با ما زیاد سخت نخواهد بود احساس خطرناکی است. آدمهایی که از نظر ما نرمال به نظر میرسند فقط کسانی هستند که خوب آنها را نمیشناسیم.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
همهٔ ما یک جورهایی دیوانهایم. مشخصاً عصبی، نامتعادل، و نابالغ هستیم، اما جزئیاتش را دقیق نمیدانیم، چون تا به حال هیچکس زیاد ترغیبمان نکرده تا این جزئیات را کشف کنیم. بنابراین وظیفهٔ اولیه و ضروری هر عاشق این است که کمکم متوجه شود چطور عصبانی میشود. باید جیک و پوک همهٔ خلبازیهایش را بداند. باید علت آنها را کاملاً درک کند، بداند عصبانیت به چه کارهایی وادارش میکند، و مهمتر از همه، کدام آدمها او را تحریک یا آرام میکنند؟
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
یک رابطهٔ خوب رابطهای نیست که میان دو انسان سالم شکل بگیرد (اصلاً این آدمها زیاد وجود ندارند)، بلکه رابطهٔ بین دو دیوانه است که مهارت یا شانس آن را داشتهاند تا سازگاری صلحآمیزی بین دیوانگیهای نسبی خود ایجاد کنند.
ܦ߭ܝܝܝ݅ܝࡅߺ߳ܣ 🕊
حجم
۱۰۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۱۰۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۳۸,۵۰۰
۱۹,۲۵۰۵۰%
تومان