بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کوه دوم | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کوه دوم

بریده‌هایی از کتاب کوه دوم

۳٫۸
(۴۳)
درس این است که چیزهایی که فکر می‌کردیم از همه مهم‌تر است -موفقیت، تأیید دیگران، هوش- در واقع از اهمیتی کم‌تر برخوردار هستند و چیزهایی که ما آن‌ها را کم‌ارزش دانسته‌ایم -مانند قلب و روح- در واقع مهم‌ترین هستند.
مانی
زندگی یک هدیه است. زندگی شادی است، هر دقیقه می‌تواند سعادت ابدی باشد. زندگی در همه‌جا هست، زندگی در درون ماست نه در بیرون از ما.
مانی
مالکوم ماگریج، این را بی‌پرده، شاید کمی بیش‌ازحد بی‌پرده بیان کرد: «می‌توانم با صداقت کامل بگویم که هر آن‌چه در این ۷۵ سال در این دنیا آموخته‌ام، هر آن‌چه واقعاً وجود من را ارتقا داده و روشن کرده است، از طریق رنج و مصیبت بوده است، نه از طریق شادی. چه رنج و مصیبت‌هایی که خود به دنبال آن‌ها رفتم چه آن‌هایی که به سرم آمده است.»
مانی
فردریک بوچنر نوشت: «اگر از من خواسته می‌شد با چند کلمه جوهره هر آن‌چه را که سعی کرده‌ام به‌عنوان یک نویسنده و نیز یک واعظ بگویم بیان کنم، چیزی شبیه به این می‌شد؛ به زندگی خود گوش دهید. آن را درست مانند رمز و راز بی‌پایانی که حقیقتاً هست ببینید. چه در زمان بی‌حوصلگی و درد آن و چه در زمان هیجان و لذت؛ مسیر خود را به سوی قلب مقدس و پنهان آن لمس کنید، بچشید و بو کنید، زیرا در آخرین نگاهتان به زندگی، همهٔ لحظه‌ها لحظه‌های کلیدی هستند و زندگی خود جلوه‌ای از رحمت است.»
مانی
رنج هایی که دگرگون نمی‌شوند، انتقال می‌یابند.
مانی
اگر می‌دانید هدفتان چیست، می‌توانید با مشکلات روبرو شوید؛ اما وقتی نمی‌دانید هدفتان چیست، هر مشکل یا شکست کوچکی می‌تواند به سقوط کامل منجر شود.
مانی
دیوید وایت شاعر می‌نویسد: «کار، جایی است که در آن گم کردن خودتان از پیدا کردن خودتان می‌تواند راحت‌تر باشد.»
مانی
مقایسه، دزد خوشی است.
مانی
شاید بزرگ‌ترین میراثی که یک فرد می‌تواند از خود به جای بگذارد یک نوع زیست اخلاقی است؛ مجموعه‌ای از باورها و رفتارها که پس از مرگ او هم زنده می‌مانند.
مانی
تعداد کمی از افراد به من اعتماد می‌کردند، زیرا من هرگز جلوه‌ای از خود نشان نمی‌دادم که بازتاب‌دهندهٔ نقطه‌ضعفی در من باشد.
سهیل مقدم
افرادی که در دوران کودکی الگوهای دل‌بستگی اضطرابی را تجربه کرده‌اند، بیش‌تر در هنگام برقراری روابط عاشقانه، در رسیدن به آرامش دچار مشکل می‌شوند. مدلی که در ذهنشان است به آن‌ها می‌گوید شخصی که دوستش دارند می‌خواهد ترکشان کند. ضربان قلب و الگوهای تنفسی‌شان افزایش می‌یابد.
fariba.
افرادی که قبل از هجده ماهگی به شدت به یک مراقب در دوران کودکی‌شان متصل بودند (حدود ۶۰ درصد از کل افراد) در چگونگی ایجاد و حفظ روابط امن، مدلی در ذهن خود دارند. وقتی چنین افرادی در کنار کسی هستند که دوستش دارند، ضربان قلبشان کاهش می‌یابد و تنفس آن‌ها کند می‌شود. آن‌ها آرامش می‌یابند زیرا این برایشان یک شرایط عادی است.
fariba.
«نوشتن کتاب یک مبارزهٔ وحشتناک و طاقت‌فرساست، مانند دوره‌ای طولانی از یک بیماری دردناک. هیچ‌کس چنین کاری را انجام نمی‌داد مگر آن‌که توسط شیاطینی که نه قادر به مقاومت در برابر آن است و نه می‌تواند درکشان کند تسخیر شده باشد.» اما درد نوشتن یک امر پالاینده بود.
fariba.
«معجزه‌های بسیاری در زندگی بشر وجود دارد. معجزهٔ خود من سلسله‌ای طولانی از معجزات درونی است.»
fariba.
والدین زیر بار مسئولیت پدر و مادر بودن ناله و شکایت می‌کنند اما چند بار با والدینی روبه‌رو شده‌اید که آرزو می‌کردند که در این موقعیت نبودند؟ یک زندگی ستبر و غنی با تعهدات و وظایف تعریف می‌شود. یک زندگی خوب سفری از گزینه‌های متعدد به یک اجبار شیرین است.
fariba.
کامل‌ترین تعریف از یک تعهد این است؛ عاشق چیزی شدن و سپس ایجاد یک ساختار رفتاری در اطراف آن برای آن لحظه‌هایی که عشق در دست‌انداز می‌افتد.
fariba.
افراد کنجکاو و علاقه‌مند به یادگیری می‌توانند صرفاً کتاب بخوانند اما بسیاری از آن‌ها در دانشگاه‌ها هم ثبت نام می‌کنند تا مطمئن شوند که حداقل برای چند سال در آینده تحت نظارت یک دورهٔ تحصیلی قرار می‌گیرند. افراد معنویت‌گرا می‌توانند به شکلی تعالی را تجربه کنند اما این را می‌دانند که برای بیش‌تر مردم معنویت فقط در صورتی دوام و تعمیق می‌یابد که در قالب جامعه‌ای دیوانه‌وار بنام دینِ نهادینه شده تجربه شود. ادیان عشق به خداوند را در قالب تعطیلات مذهبی، داستان‌ها، آداب و رسوم و آیین‌ها جای می‌دهند و آن‌ها را به چیزی استوار و ماندگار تبدیل می‌کنند. همان‌طور که یک بار خاخام دیوید وولپ نوشت: «معنویت یک امر احساسی است. دین یک وظیفه است. معنویت تسکین می‌دهد. دین بسیج می‌کند. معنویت از خودش راضی است. دین از دنیا ناراضی است.»
fariba.
«خوشبختی، حالت رفتن به جایی است که از صمیم قلب، یک طرفه، بدون احتیاط یا پشیمانی صورت می‌پذیرد.»
Parisa
پیوند آدم‌ها در پرتوی حقیقت و عشق اتفاق می‌افتد. حقیقت بدون عشق زمخت است. عشق بدون حقیقت احساساتی است؛ اما اگر در خصوص پشتیبانی عاشقانه با کسی کاملاً صادق باشید، در این صورت یک رابطهٔ قابل اعتماد خواهید داشت.
Parisa
در یک سوم میانی قرن بیستم، مردم ساکن نیم‌کرهٔ شمالی با یک رکود اقتصادی بزرگ و سپس یک جنگ جهانی فاجعه‌بار مواجه شدند. مشکلات بزرگ نیازمند پاسخ‌های بنیادین بزرگ است. مردم به ارتش پیوستند، اتحادیه‌ها را شکل دادند، در شرکت‌های بزرگ شروع به کار کردند و به‌عنوان کشورهای درگیر جنگ در کنار هم قرار گرفتند و با هم متحد شدند؛ بنابراین فرهنگی پدید آمد که بر انجام وظیفه، سازگاری با نهادها، هماهنگی با گروه، تسلیم در برابر منابع قدرت و نیز عدم تلاش برای لقمهٔ گنده‌تر از دهان برداشتن تأکید می‌ورزید. این زیست اخلاقی جمعی را می‌توان در عبارت «ما همه در این با هم شریک هستیم» خلاصه کرد.
احسان رضاپور

حجم

۴۱۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۴۱۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان