بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کوه دوم | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کوه دوم

بریده‌هایی از کتاب کوه دوم

۳٫۸
(۴۳)
در کتاب حکمت عملی بری شوارتز، روان‌شناس و کنت
کاربر ۱۹۸۴۰۵۶
نیچه در مقالهٔ خود "شوپنهاور به عنوان یک آموزگار" نوشت که راه کشف آن‌چه برای شما روی زمین قرار گرفته این است که به گذشتهٔ خود برگردید، زمان‌هایی را که احساس می‌کردید بیشتر از هر وقت دیگری به رضایت خاطر رسیده‌اید لیست کنید و سپس ببینید آیا می‌توانید خطی را از طریق آن‌ها ترسیم کنید یا نه.
الهام راگا
تقریباً تمام رسالت‌ها دارای دوره‌های آزمایشی هستن، دوره‌هایی که در آن هزینه‌ها از فایده‌ها بیشتر هستند و شخص باید آن دوره را طی کند تا به سطح دیگری از قدرت و شدت عمل برسد. در این لحظات اگر تابه‌حال با اتکا بر یک ذهنیت شغلی به جلو می‌رفتید، متوقف می‌شدید. شما بیش‌تر از آن‌که به دست بیاورید، از دست می‌دهید؛ اما شخصی که رسالتی را یافته است احساس نمی‌کند که حق انتخابی دارد. چرا که داشتن حق انتخاب ماهیت یک رسالت را نقض می‌کند؛
الهام راگا
ارل یونگ رسالت را این‌گونه توصیف می‌کند: «عاملی غیرمنطقی که انسان را قادر می‌سازد تا خود را از گله و از مسیرهای فرسوده کنندهٔ پیشِ روی خود رهایی بخشد... هر کسی که رسالتی دارد صدایی را از درون خود می‌شنود: او فراخوانده می‌شود.»
الهام راگا
ا متکلم آلمانی دیتریش بونوفر اظهار داشت که «بخشیدن رابطه‌ای اصلی بین یک شخص و شخص دیگر است و نه ثانویه.»
الهام راگا
اگر بخواهیم کمی به موضوع عمومیت ببخشیم، می‌توانیم بگوییم شش لایه از تمایلات در ما وجود دارد؛ - لذت مادی؛ داشتن غذای خوب، ماشین خوب، خانه‌ای زیبا. -  لذت نفس؛ شناخته شدن یا ثروتمند و موفق شدن. کسب پیروزی و شهرت. -  لذت فکری؛ یادگرفتن چیزها. درک دنیای اطرافمان. - زایندگی؛ لذتی که از پس بخشش به دیگران و خدمت به جوامع خود داریم. - عشق فرجام‌یافته؛ دریافت عشق و ابراز آن به دیگری. پیوند مستحکم میان دو روح. - تعالی؛ احساسی که هنگام زندگی مطابق برخی از ایده‌آل‌ها به دست می‌آوریم.
الهام راگا
همان‌طور که دیتریش و آلیس فون هیلدبراند یک بار نوشتند؛ «مردی که می‌گوید: «من حالا تو را دوست دارم، اما نمی‌توانم بگویم که این احساس چقدر دوام خواهد داشت.» واقعاً عاشق نیست. او حتی ماهیت عشق را درک نمی‌کند. وفاداری آن‌قدر به‌طور اساسی با عشق یکی است که هر کس، حداقل تا زمانی که کسی را دوست دارد، باید حس سرسپردگی و تعلق خود را به مثابه یک حس نامیرا و همیشگی فرض کند. چنین طرز تلقی‌ای برای هر گونه‌ای از عشق خوب است، برای عشق والدین به فرزندان و عشق بین اعضا خانواده، برای دوستی‌ها و برای عشق به همسر. هرچه یک عشق عمیق‌تر باشد، بیش‌تر تحت‌تأثیر وفاداری قرار می‌گیرد.»
الهام راگا
طبق گفتهٔ ریلکهٔ شاعر؛ «این آگاهی در من ایجاد می‌شود که من در درونم فضایی برای یک زندگی دوم دارم، یک زندگی فناناپذیر و بزرگ‌تر.»
الهام راگا
امانوئل کانت نوشت: «دو چیز است هرچه بیش‌تر و به طور مداوم‌تر به آن‌ها می‌اندیشیم ذهن ما را با تحسین و هیجان تازه و فزاینده پر می‌کند؛ آسمان‌های پرستاره در بالای سرمان و قوانین اخلاقی در درونمان.»
الهام راگا
«تلاش برای زندگی فرد دیگری را زندگی کردن، یا زندگی بر اساس یک هنجار مبهم، به‌طور حتم شکست خواهد خورد و حتی موجب صدمات بزرگی هم می‌شود. شما رسالت خود را از طریق برعهده گرفتن یک مسئولیت پیدا نمی‌کنید. رسالت از اراده ناشی نمی‌شود بلکه از گوش فرادادن حاصل می‌شود. من باید به زندگی خود گوش دهم و سعی کنم بفهمم موضوع زندگی من چیست و این کاملاً جدا از آن چیزی است که دوست دارم باشد.»
الهام راگا
کار درستی که در دوران رنج باید انجام دهید این است که محکم و افراشته، در دل آن بایستید. صبر کنید ببینید چه چیزی برای آموختن به شما در خود دارد. درک کنید که رنج شما در حکم وظیفه‌ای است که بر دوشتان نهاده شده و اگر به درستی انجام شود، با کمک دیگران منجر به بزرگ‌تر و بالغ‌تر شدنتان خواهد شد، نه کوچک‌ترشدنتان.
الهام راگا
فردگرایی در افراطی‌ترین شکل آن، منجر به قبیله‌گرایی می‌شود.
الهام راگا
این یک بحران تلوس است. بحران تلوس با این واقعیت تعریف می‌شود که افرادی که اسیر آن هستند نمی‌دانند هدفشان چیست. وقتی این اتفاق می‌افتد، آن‌ها شکننده می‌شوند. نیچه می‌گوید: کسی که "چرا"یی برای زندگی کردن دارد می‌تواند هر "چگونه"ای را تحمل کند. اگر می‌دانید هدفتان چیست، می‌توانید با مشکلات روبرو شوید؛ اما وقتی نمی‌دانید هدفتان چیست، هر مشکل یا شکست کوچکی می‌تواند به سقوط کامل منجر شود. آن‌گونه که سیموس هینی بیان می‌کند؛ «شما نه این‌جا هستید و نه آن‌جا / عجله‌ای هستید که میان چیزهای آشنا و در جریان است.»
الهام راگا
دیوید وایت شاعر می‌نویسد: «کار، جایی است که در آن گم کردن خودتان از پیدا کردن خودتان می‌تواند راحت‌تر باشد.»
الهام راگا
هرگز قدرت محیطی که در آن کار می‌کنید را در تبدیل تدریجی شخصیتتان به چیزی دیگر، دست‌کم نگیرید. وقتی تصمیم می‌گیرید در یک شرکت خاص کار کنید، خود را به نوعی به شخصی که در آن شرکت کار می‌کند تبدیل می‌کنید.
الهام راگا
شما به آن‌چه فیلسوف لهستانی زیگمونت باومن آن را «مدرنیتهٔ مایع» می‌نامد، می‌رسید. در عصر تلفن هوشمند، هزینه‌های فرسایشی ناشی از برقراری یا از بین بردن هرگونه معامله یا رابطه به صفر میل می‌کند. اینترنت به شما دستور می‌دهد کلیک کنید و نمونه‌ای از چیزهای دیگر را ببینید. زندگی آنلاین اغلب به معنای زندگی در حالت انحراف است. وقتی در حال زندگی در انحراف هستید، واقعاً و عمیقاً به چیزی علاقه ندارید. فقط با سرعتی بیشتر از حد معمول حوصله‌تان سر می‌رود. زندگی آنلاین پر از ابزارهایی برای زدودن تعهد است. اگر نمی‌توانید به مدت سی ثانیه تمرکز خود را متوجه یک چیز یا موضوع خاص کنید، واقعاً چگونه می‌خواهید به اندازهٔ یک عمر زندگی متعهد شوید؟
الهام راگا
آن‌گونه که جوزف کمپبل در مصاحبه‌ای با بیل مایرز بیان کرد، دو نوع کردار وجود دارد. کردار جسمانی؛ مانند قهرمانی که در جنگ عملی شجاعانه انجام می‌دهد و یک دهکده را نجات می‌دهد؛ اما قهرمانان روحانی نیز وجود دارند، کسانی که شیوهٔ جدید و بهتری برای تجربهٔ یک زندگی معنوی را یافته‌اند و سپس برمی‌گردند و آن را نزد دیگران بازگو و آن را ترویج می‌کنند. یا به قول آیریس مرداک: «انسان موجودی است که از خودش عکس می‌گیرد و سپس به تصویر شبیه می‌شود.»
الهام راگا
خوشبختی معمولاً فردی است؛ آن را با این پرسش می‌سنجند که «آیا شما خوشبخت هستید؟» خوشی اما معمولاً از طریق فراتر رفتن از خویش امکان بروز می‌یابد. خوشبختی چیزی است که شما آن را دنبال می‌کنید؛ خوشی چیزی است که به‌طور غیرمنتظره به وجود می‌آید و وجودتان را احاطه می‌کند. خوشبختی حاصل از دستاوردهای ماست؛ لذت اما از ارائهٔ موهبت‌هایی که در اختیارمان است حاصل می‌شود. خوشبختی محو می‌شود؛ ما به چیزهایی که در ما احساس خوشبختی و خشنودی ایجاد می‌کردند عادت می‌کنیم؛ اما خوشی محو نمی‌شود. زندگی با خوشی یک زندگی سرشار از شگفتی، قدردانی و امید است. افرادی که در کوه دوم قرار دارند تغییر کرده‌اند. آن‌ها عمیقاً متعهد هستند. جوشش عشق در آن‌ها به یک نیروی پایدار در زندگی‌شان تبدیل شده است.
الهام راگا
هلن کلر بر این باور بود: «در فراموشی خویشتن، شادی وجود دارد؛ بنابراین من سعی می‌کنم نوری که در چشم دیگران هست را خورشید خود بپندارم، موسیقی‌ای که در گوش دیگران هست را سمفونی خویش و لبخندی که بر لب دیگران نقش می‌بندد را شادی خویش ببینم.»
الهام راگا
سنت آگوستین احساس عشق خود به خداوند را به مانند یک نوع احساس گرسنگی و عطش شدید می‌دید: «من را صدا کردی، فریاد زدی و سد ناشنوایی مرا در هم شکستی؛ جرقه زدی، شعله‌ای روشن کردی و کوری من را چاره ساختی؛ رایحهٔ عطر خود را به مشامم رساندی و حالا من در عطش تو می‌سوزم؛ من تو را چشیده‌ام و حالا گرسنه و تشنهٔ توام؛ من را لمس کردی و من در عطش رسیدن به آرامش تو می‌سوزم.»
الهام راگا

حجم

۴۱۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۴۱۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان