بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قانون شادی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب قانون شادی

بریده‌هایی از کتاب قانون شادی

نویسنده:هنری کلاود
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳ رأی
۴٫۰
(۳)
دو عصب‌شناس به نام‌های جرج مول و جردن گرافمن از مؤسسه ملی سلامت اثبات کردند که مراکز لذت مغز، یعنی همان مراکزی که در برابر غذا و لذت جنسی واکنش نشان می‌دهند، وقتی آدم‌ها به بخشیدن به دیگران فکر می‌کنند هم، از خوشحالی شکفته می‌شوند. در واقع خداوند مغز شما را طوری ساخته که وقتی چیزی را به کسی می‌دهید، احساس خیلی خوبی می‌کند.
بهاره مظاهری
آدم‌ها طوری ساخته شدند که وقتی درست روشنشان کنیم، شادتر می‌شوند.
سارا شاه
واقعیت این است که در تمام روزها آدم‌های شاد افکاری در سرشان هست که به آن‌ها کمک می‌کند شادتر باشند و وضعیت آدم‌های ناشاد درست عکس این است.
کاربر ۸۹۹۴۰۶
قانون شادی آدم‌ها طوری ساخته شدند که وقتی درست روشنشان کنیم، شادتر می‌شوند.
بهار
ما خیلی بی‌تاب هستیم شادی را تجربه کنیم، اما در تلاش برای ابراز شادی دائماً دگمه‌های عوضی را فشار می‌دهیم.
بهار
شادی و خوشبختی حاصل «خوب زندگی کردن» است
بهار
در واقع یکی از واژه‌های مورد علاقه من که در کتاب‌های مقدس به‌کرات ذکر می‌شود، واژه «سلام» است که در میان همه چیزهای دیگر به صلح و آرامش، شادی، آسایش، سلامتی، کمال و خوشبختی اشاره داردـ یعنی بیشتر آن چیزهایی که وقتی برای خودمان آرزوی «خوشبختی» می‌کنیم، منظورمان داشتن همان چیزهاست. خلاصه کلام، ما می‌توانیم مطمئن باشیم که خالق هستی همیشه خواهان شادی و خوشبختی و وجود احساس رضایت در ما بوده است.
بهار
دلیل شماره سه: وقتی ما چیزهایی را دنبال می‌کنیم که قدرت شادکردنمان را ندارند، از آن چیزهایی که این قدرت را دارند غافل می‌شویم
الهام
شما می‌خواهید کدام نظم برقرار باشد؟ رحمت یا عدالت؟ اگر برای خودتان رحمت را می‌خواهید، پس نمی‌توانید برای دیگران خواهان عدالت باشید.
کاربر ۱۵۸۵۳۳۸
اطلاعات در این زمینه این است که یک‌سری غذاهای شادی‌زا وجود دارد که در انجام بعضی فعالیت‌های خاص به ما کمک می‌کنند؛ اما اگر توجه ما روی چیزهای غلط متمرکز شود، آن‌هایی را که درست هستند انجام نخواهیم داد.
پرنیان
تحقیقات نشان داده‌اند که ما دوباره به همان درجه‌ای که قبلاً بودیم، برمی‌گردیم؛ دوباره به همان درجه تنظیم خودمان می‌رسیم، و به این «تردمیل لذتی» گفته می‌شود. برای همین است که، همان‌طور که عقل سلیم هم به شما می‌گوید، می‌توانید به عقب برگردید و چیزهایی را در نظر بگیرید که خیال می‌کردید «برایشان می‌میرید» و حالا در گاراژ افتاده‌اند و شما دیگر نگاهشان هم نمی‌کنید. این قدرت حالا از بین رفته است. بچه‌ها را در صبح روز عید با چند ماه بعدشان مقایسه کنید و ببینید اسباب‌بازی‌هایی که ذوق داشتند عیدی بگیرند، حالا یک طرف افتاده و دیگر حتی دست هم به آن‌ها نمی‌زنند.
پرنیان
تحقیقات روان‌شناختی در مورد «کسب» یا «به‌دست‌آوردن» خوشبختی از بیرون و از محیط اطراف چیز دیگری را نشان داده‌اند؛ این‌که شادی ادامه پیدا نمی‌کند و عمرش کوتاه است. پس، نه تنها چیزهایی که ما از بیرون و از محیط اطرافمان به دست می‌آوریم سهم اندکی در شادی ما دارند، بلکه خیلی زود هم دود می‌شوند و به هوا می‌روند. چرا؟
پرنیان
مراتب سپاس و تشکر خود را در قالب کلمات بیان کنید. آن‌ها را بنویسید. کلمات را با صدای بلند ادا کنید. متن تشکر خود را روی کاغذ بنویسید. تحقیقات نشان داده‌اند که داشتن یک متن تشکرآمیز به‌تنهایی می‌تواند روحیه شما را بهتر کند و از حالت کسالت بیرون بیاورد. وقتی سپاسگزاری می‌کنید به‌دنبال آن شاد می‌شوید.
بهاره مظاهری
وقتی شرایط ما را مورد بی‌مهری قرار می‌دهند و احساس ناامیدی یا بدبختی می‌کنیم، سپاسگزاری‌کردن می‌تواند به حال روانی و احساس سلامتی و خوشی ما استحکام بخشد. می‌تواند مانع از این شود که ما آن اتفاق را به یک «تصویر کلی» تبدیل کنیم و در نتیجه تمام زندگی را به همان «بدی» ببینیم.
بهاره مظاهری
ژن‌ها، فعل و انفعالات مغز، مقدار هورمون‌ها، ذوق و استعدادها، خلق‌وخو و ویژگی‌های شما مثل هم نیستند. مقایسه آدم‌ها با هم هیچ‌وقت فایده ندارد. حتی خواهر و برادرها هم پیشینه‌هایشان با هم یکی نیست. آن‌ها همیشه از دو خانواده متفاوت می‌آیند؛ یعنی یکی یک مادر، یک پدر و یک برادر یا خواهر کوچک‌تر دارد و دیگری یک مادر، یک پدر و یک خواهر یا برادر بزرگ‌تر. حتی اگر سایر عوامل هم با هم یکی باشند، باز از دو خانواده کاملاً متفاوت هستند. علاوه‌بر آن، هر کدام از آن‌ها ساختار ژنتیکی متفاوت دارند. بنابراین مقایسه هرگز فایده ندارد. خداوند این را می‌داند و ما را از انجامش منع می‌کند.
بهاره مظاهری
آن چیزی که همیشه اهمیت دارد این است که شما با زندگی خودتان چه می‌کنید. مقایسه‌کردن خودتان با دیگری از حقیقت به دور است. خداوند شما را منحصربه‌فرد خلق کرده است، با استعدادها، توانایی‌ها، قدرت و اختیارات خاص خودتان؛ ازاین‌رو مقایسه خودتان با دیگران مثل این است که سیب را با پرتقال مقایسه کنید. تحقیقات نشان می‌دهند که انجام این کار روحیه شما را به‌شدت خراب می‌کند. چنان‌که دکتر سونیا لایوبومیرسکی، یکی از محققان سرشناس در زمینه شادی، می‌گوید من و شاگردانم تحقیقات متعدد دیگری هم انجام داده‌ایم که در اصل همه آن‌ها همین نتیجه را نشان می‌دهند که انسان هر چقدر شادتر باشد، به این‌که آدم‌های اطرافش چگونه عمل می‌کنند کمتر توجه دارد. در واقع، دکتر لایوبومیرسکی می‌گوید موقع انجام تحقیقاتمان، وقتی ابتدا از آدم‌های شاد در مورد مقایسه خودشان با دیگران پرسیدیم، نمی‌دانستند که داریم در مورد چه چیزی حرف می‌زنیم.
بهاره مظاهری
راه دیگری که شما را به هدف‌هایتان می‌رساند این است که اهدافی را پیدا کنید که پایدار باشند و با ارزش‌ها و ساختار زندگی شما بخوانند، آن‌هایی که به زندگی شما جهت و معنا می‌دهند. هدف‌های معنادار شما، آن‌هایی هستند که در مسیر تحقق خود شما را بیش از همه شاد می‌کنند. فراموش نکنید، شادی فقط هنگام نیل به هدفتان حاصل نمی‌شود بلکه مسیر راه هم خود شادی‌آفرین است. از این‌رو هدف‌هایی را انتخاب کنید که شما را جلب کنند تا خودِ کار را هم دوست داشته باشید و درگیر انجام وظایفی شوید که برای شما لذت‌بخش هستند.
بهاره مظاهری
پیش‌تر در مورد نوعی طرز فکر صحبت کردیم که معتقد بود، فقط اگر من………… داشتم، و شرطی را عامل ایجاد شادی تصور می‌کرد. این همان اشتباه «چه» است ـ وقتی فکر می‌کنیم فلان چیز خوشحالمان می‌کند نوعی شرایط خاص است. اشتباهِ فکری که در این فصل مورد بررسی قرار می‌دهیم اشتباه «وقتی» است. این موضوع نوعی طرز فکر است که می‌گوید شادی همیشه جایی در آینده قرار دارد، و «وقتی» اتفاق می‌افتد که یک چیز خاص انجام شده یا به دست آمده باشد. این طرز فکر عدم توانایی لذت‌بردن از زمان حال است و می‌گوید فقط در آینده می‌توانیم شاد باشیم.
بهاره مظاهری
دسته دوم آن‌هایی هستند که این کتاب را می‌خوانند و متوجه می‌شوند که بازتاب خوبی دارد، می‌خواهند تغییر کنند، اما احتمالاً هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند. آیا امیدی برای آن‌ها هست؟ حتماً هست، اما نه به‌تنهایی. اگر شما جزءِ این دسته آدم‌ها هستید، به دو چیز احتیاج دارید: انرژی و نظم. به شما نشان داده شد که اگر شما را به حال خودتان رها کنند، خودانگیزگی و انضباط لازم را نخواهید داشت، بنابراین باید انرژی و نظم از بیرون به شما داده شود. من به شما پیشنهاد می‌کنم که یک دوست پیدا کنید، دوستی که بتوانید روی او حساب کنید. در یک گروه شرکت نمایید. یک درمانگر، یک کلاس، یک معلم، یک مربی یا هر کس دیگری را پیدا کنید که شما را به حرکت دربیاورد و به ادامه حرکت ترغیب نماید. در این مرحله از زندگی اگر نظم بیرونی نداشته باشید و کسی نباشد که به شما انگیزه دهد، دوباره منفعل خواهید شد. اما به این شکل به آن فکر کنید: اگر فقط می‌توانید به اندازه‌ای حرکت کنید که از کسی بخواهید شما را در این راه تشویق کند یا در کلاسی شرکت کنید، عالی است. از آن به بعد آن‌ها می‌توانند کمکتان کنند.
بهاره مظاهری
«گاهی اوقات بعضی بیماری‌های بالینی، مثل افسردگی شدید، واقعاً آدم‌ها را فلج می‌کنند. ناتوانی در حرکت بخشی از خودِ بیماری است. اگر شما یکی از آن نوع افراد هستید و خیلی دوست دارید بتوانید در زندگی سهمی داشته باشید و برای بهترشدن حال خود تلاش کنید اما به دلیل افسردگی شدید یا موارد بالینی دیگری از این قبیل حرکتی نمی‌کنید و واقعاً انرژی چنین کاری را ندارید، تنبل نیستید؛ شما یک بیماری دارید و نیازمند درمان پزشکی هستید و من به شما توصیه می‌کنم که فوراً به پزشک مراجعه نمایید.
بهاره مظاهری

حجم

۱۸۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۹ صفحه

حجم

۱۸۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۹ صفحه

قیمت:
۷۹,۹۰۰
۲۳,۹۷۰
۷۰%
تومان