بریده‌هایی از کتاب داستان‌های واقعی

تا این‌که یک روز سخنان آقای رائفی‌پور که در مورد مهدویت سخنرانی می‌کنه به‌طور اتفاقی به دستم رسید، سخنان مفید و جالبی در مورد نماز و خاصیت اول وقت خوندن اون می‌گفت. تأثیر عمیقی روی من گذاشت با خودم عهد بستم که هر اتفاقی بیفته نباید نماز اول وقت رو از دست بدم، خدایی تا ۸۰ درصد موفق بودم غیر از این‌که واقعاً نشه نماز رو اول وقت بخونم. شاید باور نکنید بدون هیچ تجربه با اصرار مادرم شروع به کشت گندم کردم، سال اول محصول زمین به ۲ تن و ۴۰۰ کیلو، سال دوم ۲ تن و ۸۰۰ کیلو و امسال هم ۲ تن و ۶۰۰ کیلو محصول بهمون داد. همهٔ اهالی آبادی از نوع گندم و میزان کود و روش آبیاری زمین از من سؤال می‌کنن

خدایا، یک چشم به هم زدنی ما را به خودمان وامگذار. «اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفت عین ابدا»

یادمان باشد که خدا همیشه با ماست و تا او را داریم، نباید احساس تنهایی کنیم؛

خدایا، خودت من و دوستانم را یاری کن که هر کجا قدمی برداشتیم که تو نخواستی، خیلی زود به ما تذکر بده.

«به خداوند توکل کنید و ناامید نشوید، کافی است خداوند چیزی را بخواهد تنها در مقابل خواست او هر ناممکنی، امکان‌پذیر می‌شود؛ فقط باید به قدرت و عظمت او با دل و جان ایمان و اعتقاد داشت.»

من دست به دامن همه شده بودم، اما غافل بودم آن‌که باید دست به دامنش شد مدت‌هاست منتظر من است. من آن‌قدر غرق در مشغله‌های زندگی بودم که نماز را ترک کرده بودم و شکر کسی که باعث شد درهای جدیدی به روی من باز شود را به‌جای نیاورده بودم.

اثرگذارترین نماز عمرم را خواندم و متوجه شدم که نماز نه‌تنها فرد نمازخوان را از فحشا و منکر دور می‌کند بلکه اثر وضعی آن بر محیط اطراف نمازگزار هم هست و نماز خودبه‌خود باعث می‌شود آلودگی‌ها و منکرات از محیط اطراف زدوده شود و به این طریق با یک نماز ساده توانستیم بدون درگیری و گرفتاری، نهی از منکر کنیم.

در یکی از سفرهای کاری به خارج از کشور در هواپیما وقت نماز شد و من از مهماندار کمک خواستم که جهت قبله کدام طرف هست و چه‌طور می‌توانم نمازم را اول وقت بخوانم؛ مهماندار گفت اجازه بدهید با خلبان مشورت کنم بعد از چند دقیقه آمد و گفت با خلبان مطرح کردم ایشان گفتند من در طول مسیر تا ۱۰ دقیقه زاویه هواپیما را کمی کج می‌کنم و به سمت مسجدالحرام ادامه مسیر می‌دهم ایشان می‌توانند نشسته روی صندلی به سمت جلو هواپیما که به سمت قبله هست نماز بخوانند فقط تاکید کردند که در مدت زمان ۱۰ دقیقه نماز را بخواند که بعدش من مجبورم هواپیما را به جهت اصلی برگردانم و ادامه مسیر بدهم و من توانستم با کمک خلبان نمازم را بخوانم و اینجا بود که فهمیدم این نماز چقدر قدرت دارد که می‌تواند خلبان غیرمسلمان را تحت‌تأثیر قرار دهد و مسیر هواپیما را منحرف کند که تو بتوانی نماز بخوانی.

شب عقد وقتی قضیه رو برای همسرم تعریف کردم، یه نشونهٔ دیگه از نمازم برایم نمایان شد. همسرم شب عید خواب دیده بود که یه آقایی با شال سبز به سمتش می‌آد و انگشتر فیروزه‌ای را به انگشتش می‌گذارد. و اونجا بود که فهمیدم چه‌قدر زود نمازم تأثیرش رو گذاشته بود و خود آقا برام آستین بالا زده بود.

بعد از نیم ساعت وقت گذاشتن و تلاش، به‌طور معجزه‌آسایی حرف‌هایم اثر کرد و به‌کلی اختلافات حل و زمینه آشتی و رفع کدورت فراهم شد و بار دیگر اثر معجزه‌آسای نماز را در حل مشکلات و گرفتاری‌ها دیدم و از خدا به‌خاطر این وسیله بسیار ساده و ارزان و مؤثر در درمان و پیشگیری آسیب‌ها و مشکلات تشکر نمودم.