بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حقیقت | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب حقیقت

بریده‌هایی از کتاب حقیقت

نویسنده:کالین هوور
انتشارات:نشر مصدق
امتیاز:
۴.۲از ۱۳۰ رأی
۴٫۲
(۱۳۰)
صدایش به نوعی نرم و شیرین بود که احساس کردم گلویش پوشیده از عسل است.
پویا پانا
تا آن زمان؛ ایده خاصی در مورد عشق نداشتم چون به نظرم بی‌معنی و بیش از حد مصنوعی بود. درواقع؛ عشق را دستاویز شرکت‌های تولیدکننده کارت تبریک می‌دانستم که خواهان افزایش فروش کارت‌های تبریک هستند. حقیقتآ تا آن زمان علاقه‌ای به عشق یا عاشق شدن نداشتم.
پویا پانا
آن‌چه عاشقش هستید را بیابید و به آن فرصت دهید شما را بکشد! (چارلز بوکوفسکی)
پویا پانا
جلوی میز کامپیوتر نشسته بودم و یک مورچه که از روی شست پایم عبور می‌کرد را تماشا می‌کردم. مورچه تنها بود؛ به چپ و راست یا بالا و پایین حرکت می‌کرد؛ گویی به دنبال غذا یا دوستانش بود. شاید از تنهایی به تنگ آمده و حیران شده بود یا شاید از آزادی جدید به وجد آمده بود و سر از پا نمی‌شناخت. من نیز حیران بودم که چرا او تنهاست چون همیشه مورچه‌ها را در قالب یک ارتش منظم دیده بودم که به این سو و آن سو حرکت می‌کردند.
پویا پانا
اصولا زمانی که بدترین رویدادهای جهان را تجربه کرده‌اید به دنبال همین نوع فرصت‌ها هستید تا شاید اندکی آرام شوید. شما به دنبال افرادی همچون خود می‌گردید... شاید افرادی که حتی تجربیاتی بدتر از شما داشته‌اند... بدین ترتیب احساس آرامش می‌کنید چون متقاعد می‌شوید آن‌چه بر سر شما آمده است منحصر به شما نیست و دیگران نیز از همین تجربیات داشته‌اند.
پویا پانا
من در این‌جا نامرئی هستم، ابدآ برای هیچ‌کس مهم نیستم. منهتن بزرگ‌تر از آنست که کسی به من توجه کند و من نیز به همین دلیل عاشق این شهر هستم.
پویا پانا
افرادی همچون من باید در شهرهای بسیار بزرگ با جمعیت زیاد زندگی کنند چون وضعیت زندگی آن‌ها در این‌گونه شهرها دیده نمی‌شود؛ و از سوی دیگر؛ افراد زیادی در این شهر زندگی می‌کنند که وضعیت آن‌ها تأسف‌بارتر از داستان زندگی من است.
پویا پانا
من باور دارم که هر چه در ذهن ما می‌گذرد روزی محقق خواهد شد.
n re
هیچ‌کس بطور کامل دوستداشتنی نیست
n re
لازم است تغییراتی در دیدگاه خودم نسبت به زندگی ایجاد کنم
n re
شما مردان تصور می‌کنید که ما زنان تا این حد وابسته به روابط زناشویی هستیم که بخاطر آن حتی فرزندان خود را نادیده بگیریم؟ آن‌چه در آن زندگینامه خوانده بودی فقط داستان بود! البته همانند هر زن دیگری من نیز از داشتن روابط زناشویی با تو راضی و خشنود بودم اما باید بدانی که در اغلب موارد این کار را فقط به دلیل خشنود کردن تو انجام دادم! این کاری است که همه زن‌ها برای شوهرشان انجام می‌دهند! اشتباه است اگر تصور کنی من بدون داشتن روابط زناشویی قادر به ادامه زندگی با تو نبودم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
من به یک نسخه خیالی از جهان خود نیاز داشتم که تاریک‌تر از جهان واقعی من باشد. اگر به این حالت دست نمی‌یافتم؛ ناچار بودم که هر دو جهان را با هم ترک کنم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
من نمی‌توانم ذهن یک نویسنده را برای تو شرح دهم، علی‌الخصوص ذهن یک نویسنده که بیش از سایر نویسندگان درگیر رویدادهای ناگوار بوده است. تلاش ما اینست که واقعیت را از داستان جدا کنیم تا در هر دو جهان قادر به ادامه حیات باشیم اما هرگز نمی‌توانیم بطور همزمان در هر دو جهان زندگی کنیم.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
گاهی اوقات یک نویسنده فقط با نوشتن از شر تاریکی‌های ذهنش رها می‌شود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
جرمی اکنون مشغول خواندن نسخه الکترونیک کتاب از یک نویسنده دیگر است؛ او ابدآ به من احترام نمی‌گذارد و به مسائل مربوط به من توجه نمی‌کند. او همیشه مطالعه می‌کند اما به نظر می‌رسد که علاقه‌ای به خواندن کتاب‌های من ندارد؟ این نهایت توهین به من است.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
احتمالا در حال خواندن یک نسخه الکترونیک از کتابی بودی که نویسنده آن من نبودم!
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
هیچ‌کس در جهان قادر نیست این رویه را توجیه کند؛
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
تصور من این بود که وقتی یک فرزند خود را از دست بدهید احساس می‌کنید که ممکن است یکی دیگر از فرزندان را نیز از دست بدهید و همین امر باعث می‌شود که برخورد عاقلانه‌تری با این موضوع داشته باشید.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«گاهی اوقات کارهایی انجام بدم که خودم دوست دارم؟» «آره! مثلا الان خودت چی دوست داری؟» جرمی سرش را به سمت عقب برد و خندید گویی احمقانه‌ترین پرسش جهان را شنیده است. سپس او با یک واژه به من پاسخ داد: «تو!» او به سمت من چرخید، در نگاهش فقط نیاز را مشاهده کردم. جرمی: «من تو رو می‌خوام؛ لو!»
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
البته می‌دانستم که او نسبت به همسرش تعهداتی دارد و هنگام ازدواج قسم خورده است از او در هر حالتی مراقبت کند؛ اما به چه قیمتی؟ فدا کردن همه عمرش؟ همه انسان‌ها با این فکر که قرار است زندگی شاد و طولانی در کنار هم داشته باشند؛ ازدواج می‌کنند. اما اگر یکی از آن‌ها به شدت بیمار شود، چه خواهد شد؟ طرف دیگر باید تا آخر عمرش از وی پرستاری کند چون در ابتدای ازدواج قول داده است؟ به نظر من این وضعیت عادلانه نبود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

حجم

۲۵۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

حجم

۲۵۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۶۷ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان