بریدههایی از کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
۳٫۸
(۵۷۵)
من از تجربهٔ درد و سوگ خودم آموختهام که با ازدستدادنِ یک چیز، دلیلی ندارد تا همهچیز را ازدسترفته ببینیم.
مرمری
سوگ نشانهٔ این نیست که حالتان خوب نیست یا رشد نکردهاید، بلکه نشانهٔ این است که عشق بخشی از زندگیتان بوده و میخواهید آن عشق ادامه داشته باشد، حتی اینجا.
شما اینک اینجا هستید و اینجا مزخرف است.
azaad
نگرشمان نسبتبه خودمان وقتی مفید و دوستداشتنی و مهربان میشود که راهی پیدا میکنیم برای گرمنگهداشتنِ قلبمان درمیانِ کابوس و گمنکردنِ عشق درمیان خرابی.
اگر میخواهیم اینجا زندگی کنیم، اگر میخواهیم باهم از این سختی بگذریم، اگر میخواهیم اصلاً از آن «بگذریم»، باید با دردهایمان راحتتر باشیم. باید اجازه بدهیم تا از تمام وجودمان بگذرد بدون اینکه بهدنبال دلیل یا نتیجه یا مقصر باشیم. باید از دیگریخواندنِ دیگران بهمثابهٔ راهی برای محافظت از خود دربرابرِ فقدان دست برداریم. باید اجازه دهیم دانشِ وجودِ زیبا و زودگذر و ظریفِ ما بخشی واقعی از زندگیمان باشد، نه داستانی که فقط برای دیگران اتفاق میافتد.
باید راههایی برای نشاندادن سوگمان به دیگران پیدا کنیم بهطریقی که به حقیقت تجربهٔ خودمان احترام بگذاریم. باید از تمایلمان برای تحقیر دردهایمان با هدف اینکه دیگران بتوانند در اطراف ما راحت باشند دست برداریم.
azaad
میتوانیم شرایط را تغییر دهیم. میتوانیم عاشق همدیگر باشیم، با علمِ کامل به اینکه آنچه عاشقش هستیم روزی خواهد مُرد. میتوانیم عاشق همدیگر باشیم، با علم به اینکه احساسِ دردِ شخصِ دیگر نشانهای از ارتباط ماست، نه عذاب ما. ترسناک است اینطور همدیگر را دوست داشته باشیم، اما باید اینگونه عشق بورزیم. زندگیِ شخصیِ خودِ ما و زندگیِ بههمپیوسته و همگانی و بزرگترمان ما را به اینگونه عشقی فرامیخواند. زمین بیطرفِ سوگ و قالب جدید سوگ به ما اجازه میدهد تا همدیگر را اینگونه دوست بداریم. این تنها راه پیشِروی است.
azaad
همانطورکه به دوستم گفتم، آن کارتهای شیکِ تسلیت بیشتر اهانتآمیزند، چون درواقع سعی در حلکردن درد دارند. آنها از واقعیت شرایط صرفنظر میکنند: شرایط دردناک است. اگرچه اغلب چنین قصدی ندارند، مردم وقتی تلاش میکنند تا سوگ را قشنگتر جلوه دهند یا تزیینش کنند یا از بین ببرند، باعث میشوند سوگ حس بدتری داشته باشد، چه تسلیت و سخنان آرامشبخشِ رودررو و چه در کارتپستالهای زیبا باشد.
erfan erfan
بعضی چیزها حل نمیشوند. فقط میتوان آنها را به دوش کشید.
fati.rshd
راهِ ازسرگذراندنِ دردِ انسانبودن، نه انکارِ آن، بلکه تجربهٔ آن است. این است که اجازه دهیم وجود داشته باشد؛ اجازه دهیم باشد، بدون اینکه متوقفش کنیم یا آن را عقب نگه داریم، یا در شکلهای جدیدتر و مدرنترِ مقاومت ادعا کنیم انسانِ «توسعهیافته» دردمند باقی نمیماند. این حرفها چرند است؛ حرف نخبهگرایان است.
kimia
بهترین چیزهایی که کسی در ماههای بعداز مرگ مَت به من گفت این بود که در فقدانی به این بزرگی، چه بعداز هشت روز چه بعداز هشتاد سال، «انگار تازه اتفاق افتاده است.» وقتی با کسانیکه دو سال از فقدانشان میگذرد صحبت میکنم، همیشه به آنها میگویم: «تازه اتفاق افتاده است. انگار همین یک دقیقهٔ پیش بود. معلوم است که هنوز هم ناراحتکننده است» و آرامش آنها را ملموس و واضح میبینم.
kimia
چراکه حقیقت همین است، که به هر طریق، دوستداشتنِ یکدیگر بهمعنیِ ازدستدادن یکدیگر است. زندهبودن در چنین دنیای فانی و شکنندهای سخت است.
mahsa mohammadi
تعریفکردن سوگواری، بهعنوان راهی برای ارتباط با عزادار، تقریباً همیشه به مسابقهٔ سوگواری تبدیل میشود: المپیک سوگواری. دردِ چه کسی بدتر است؟ سوگ چه کسی بامعناتر است؟
sadafi
مگان دیواین، که عشق و فقدان را عمیقاً تجربه کرده است، همدمی قوی و دلسوز است. او، که خودش عزیزی را از دست داده است، میداند که زندگی برای همیشه تغییر خواهد کرد و هیچ راهی هم برای کنارآمدن با آن نیست و زندگی در جریان است. فقدان و سوگ دیدگاهمان را تغییر میدهد. دنیای ما برای همیشه تغییر کرده است و هیچ راهی نیست که بخواهیم به دنیای قبلمان برگردیم. یگانه وظیفهٔ درونیِ شما ایجاد نقشهای جدید و دقیق است. مگان هوشمندانه میگوید: «ما اینجا نیستیم که درد خود را برطرف کنیم، بلکه اینجاییم که بر آن مرهم بگذاریم.»
sadafi
وقتی تصمیم میگیرید در فقدان خود بهدنبال معنا یا رشد بگردید، نشانهٔ خودشناسی و حاکمیت فردیِ شماست. وقتی کس دیگری معنا و پیشرفت را به فقدان شما نسبت میدهد، قدرت شما را تحقیر میکند و
saba
«عشق یعنی نفسکشیدن در دو سرزمین.»
chafdich
مردم از ترس بدترشدن وضعیت دقیقاً همان موقع که بیشازهمه به آنها نیاز داریم غیبشان میزند و حرفی نمیزنند.
chafdich
خوب میشد اگر آدمها با دفترچهٔ دستورالعملِ مراقبت به دنیا میآمدند: وقتی غمگینم، لطفاً این کار را بکنید. وقتی دیدید این کار را کردم یا این حرف را زدم، بهتر است عقبنشینی کنید. متأسفانه (یا خوشبختانه) ما تواناییِ خواندن ذهن دیگران را نداریم. میتوانیم با تمرین در توجه و ارتباط آزاد درطولِ زندگی همهمان و روابط همهمان، در گوشدادن به نیاز یکدیگر بهتر شویم.
chafdich
شما دیوانه نیستید، اتفاقی دیوانهکننده رخ داده است. و شما نیز مانند هر شخص عاقلِ دیگری به آن واکنش نشان دادهای
کاربر ۱۶۰۴۰۰۹
او، که خودش عزیزی را از دست داده است، میداند که زندگی برای همیشه تغییر خواهد کرد و هیچ راهی هم برای کنارآمدن با آن نیست و زندگی در جریان است. فقدان و سوگ دیدگاهمان را تغییر میدهد. دنیای ما برای همیشه تغییر کرده است و هیچ راهی نیست که بخواهیم به دنیای قبلمان برگردیم. یگانه وظیفهٔ درونیِ شما ایجاد نقشهای جدید و دقیق است.
محمد حسین
سوگ و فقدان را تجربه خواهیم کرد. همهٔ ما فردی را خواهیم شناخت که با فقدانی بزرگ زندگی میکند. فقدان تجربهای جهانی است.
در دنیایی که میگوید سوگواری برای مرگ کسی که دوستش دارید بیماریِ نیازمندِ درمان است،
کاربر ۱۴۰۲۲۸۳
کمکم رنج و عشق راههایی برای همزیستی پیدا خواهند کرد.
آترین🍃
اگر به خودتان آمدید و دیدید اینجایید، در این زندگی که خودتان آن را نخواستهاید، در این زندگی که پیشبینیاش نمیکردید، متأسفم. نمیتوانم بگویم که نهایتاً همهچیز درست و حل خواهد شد.
حال شما «خوب» نیست و شاید هیچوقت هم حالتان «خوب» نشود.
آترین🍃
حجم
۳۲۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۳۲۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان