شجاعبودن یعنی بیدارشدن از خواب در مواجهه با روزی که ترجیح میدهید از خواب بیدار نشوید.
Forest ♂️
شما دیوانه نیستید، اتفاقی دیوانهکننده رخ داده است. و شما نیز مانند هر شخص عاقلِ دیگری به آن واکنش نشان دادهاید.
Nilch
شجاعبودن یعنی بیدارشدن از خواب در مواجهه با روزی که ترجیح میدهید از خواب بیدار نشوید. شجاعبودن یعنی حاضربودن در قلب خود؛ قلبی که شکسته و به میلیونها قطعهٔ مختلف تبدیل شده و هرگز نمیتوان آن را درست کرد. شجاعت یعنی ایستادن در لبهٔ پرتگاهی که در زندگیِ شخصی ایجاد شده و رو برنگرداندن از آن، پنهاننکردن ناراحتیِ خود زیر ماسک کوچک «مثبت فکر کن». شجاعت یعنی بگذاریم درد آزاد باشد و تمام فضای موردنیازش را اشغال کند. شجاعبودن یعنی نقل این داستان.
هم وحشتناک است و هم زیبا.
k.t
ازطرف حرفهٔ خودم عذرخواهی میکنم که زندگی اینقدر سخت است.
k.t
سوگ به دل آدم مربوط است، نه به منطق.
ᶜʳᶻ
بارهاوبارها میشنوم که قضاوتشدن چقدر دردناک است، نادیدهگرفتهشدن و فهمیدهنشدن.
Forest ♂️
اما تشکری بیپایان به خودم مدیونم؛ به کسی که بودم، کسی که آن روز در رودخانه بودم و سالهای بعداز آن، کسی که زندگی کرد، بااینکه نمیخواست.
Forest ♂️
ما نیازمند داستانهای جدیدی از شجاعت هستیم در مواجهه با چیزی که درمان ندارد.
k.t
زندهبودن در چنین دنیای فانی و شکنندهای سخت است
k.t
وظیفهٔ ما، بهتنهایی و باهم، این نیست که درد و فقدانی را که حس میکنیم به حداقل برسانیم، بلکه این است که بفهمیم این حوادثِ تحولساز در زندگی، چه چیزی را درونمان بیدار میکنند.
Forest ♂️