بریده‌های کتاب اتوبوس انرژی
کتاب اتوبوس انرژی اثر جان گوردون

کتاب اتوبوس انرژی

من انسان ارزشمندی هستم. - من شایستهٔ بهترین‌ها هستم. - من لیاقت ثروتمند شدن را دارم. - من لیاقت آرامش را دارم. - من شایستهٔ بهترین‌های زندگی هستم. این گونه جملات، ارتعاش بالایی به جهان ساطع می‌کند و زمانیکه تکرار می‌شود به صورت یک باور ثبت در ضمیر ناخودآگاه می‌گردد و زندگی‌تان هماهنگ با این باور، شکل جدیدی به خود می‌گیرد.
alirezazal
در بالای تکه کاغذ نوشته شده بود: اول انتخاب کن چه می‌خواهی، سپس می‌توانی شروع به خلق آن کنی؛ به دنیا فرصت نده، دنیای تو را خلق کند. تو باید خالق دنیای خود باشی. این جملات را دقیقاً بخوان تا فردا در مورد آن صحبت کنیم.
alirezazal
«متأسفانه ما همگی منتظریم که یک اتفاق فوق‌العاده رخ دهد تا به فکر تغییر باشیم. ای کاش ما تصمیم به تغییر را به اختیار و بدون هیچ فشاری از بیرون می‌گرفتیم. گاهی مواقع برای عدم روبرو شدن با اتفاقات بد ما مجبور هستیم که هدف‌ها و آرزوهایمان را شناسایی کرده و برای رسیدن به آنها تلاش کنیم.»
z.gh
«با این نگرش منفی که دست از سرم بر نمی‌دارد چه کار کنم؟!» جوی با انگشت سطل زباله را نشان داد و گفت: «در اینجا آنها را تخلیه کن. آنها را تغییر داده و مثبت کن. مثلاً وقتی از زیادی کار در اداره کلافه شدی، به این فکر کن که خدا را شکر مثل خیلی دیگر از افراد بیکار نیستی، وقتی خسته می‌شوی، خدا را شکر کن سالمی، وقتی در ترافیک گیر می‌کنی خدا را شکر کن ماشین داری، وقتی کمی طعم غذا به مذاق تو خوش نیامد، خدا را شکر کن که گرسنه نمانده‌ای.
alirezazal
E + P = O وی شرح داد که: «E حوادثی است که در زندگی تو رخ می‌دهد، P دیدگاهی است که شما نسبت به آن حادثه دارید و O خروجی و نتیجه‌ای است که حاصل می‌آید.
alirezazal
«تو قادری که این طور به موضوع نگاه کنی یا نکنی. ولی هیچ اتفاقی در جهان هستی بی‌دلیل نیست، یادت باشد. هر برگی که از درخت می‌افتد، هر کسی که می‌بینیم، هر لاستیکی که پنچر می‌شود، همگی دلیل و حکمتی دارد. تو می‌توانی بی‌تفاوت از کنار آنها بگذری و یا در آنها بیشتر تفکر کنی. به قول ریچارد باخ، هر رخداد، هدیه‌ای را در خود پنهان کرده است؛ تو می‌توانی آنرا مصیبت بدانی و یا آنرا یک موهبت در نظر بگیری. این طرز نگاه مشخص کنندهٔ کیفیت داستان زندگی توست. این که داستان پر معناداری و یا داستان مأیوس‌کننده! من از داستان‌های مأیوس‌کننده متنفرم و به آنها علاقه‌ای ندارم. اما به نظرم آنچه از نگاه تو مشخص است، تو انتخاب‌های عاقلانه‌ای در زندگی نداشتی، جورج هوشمندانه انتخاب کن.»
z.gh
«از طرفی هر چه انرژی بیشتری برای کسانی که سوار نشده‌اند بگذاری، از مسافرانی که سوار شده‌اند غافل می‌شوی. فروشندگان واقعی بر این اصل کاملاً واقف هستند و انرژی خود را صرف مشتریان و خریداران واقعی می‌کنند. پس هنگام رانندگی، فقط برای کسانی که سوار اتوبوس تو نمی‌شوند دست تکان بده.»
z.gh
به هیچ وجه انرژی خود را برای کسانی که به اتوبوس تو سوار نمی‌شوند تلف نکن.
z.gh
تا اینکه جورج گفت: «اما من شکست خوردم.» جوی پاسخ داد: «تا زمانیکه دست از تلاش برنداری، تو شکست خورده به حساب نمی‌آیی. بس کن پسر، بهتر است سرت را بالا بگیری و در مورد اینکه چگونه به ذهن و احساسات خود غلبه کنی و اتوبوست را به حرکت درآوری فکر کنی.»
z.gh
«مهم نیست که من شکست بخورم یا پیروز شوم، بلکه مهم آن است که من کار درست را انجام دهم. موفقیت مهم نیست، بلکه مهم این است که باامیدی که در دل دارم، زندگی خوبی داشته باشم.»
z.gh

حجم

۱۰۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۶ صفحه

حجم

۱۰۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۴۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد