بریدههایی از کتاب آخرین امدادگر
۴٫۸
(۲۴)
شعار زدگی آفت جان انسانهاست
تا اینجای کار، همهاش حرف زدهام؛
از اینجا به بعد باید به شعارهایی که دادهام عمل کنم!
مرد عمل بودن، سخت است اما شدنی ست...
~S.F~
*شایستگان آنانند که قلبشان را عشق، تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ،
جایی برای ماندن ندارد...
fd
تقریباً صبح است، یک شان پهن میکنم و نمازم را همانجا میخوانم، نزدیک طلوع خورشید....
انگار روی بال فرشتهها قامت بستهام، وسط شلوغی بیمارستان شیخنجار!
فاطمه
از نوکری امام حسین راضیام. برای خودش صفایی دارد کار کردن در دستگاه سیدالشهدا
فاطمه
خدایا ما را ببخش!
بالاخره یک جوری باید این فضای غمگین شکسته میشد!
جنگ است دیگر، شادی و غم با هم، در دل جنگ پنهان است. اینک ماییم و غمی در دل و لبخندی بر لب، که گفتهاند: «مؤمن، غمش در دل پنهان و شادیاش در چهره آشکار است.»
تا روحیهات چنین نباشد هرگز نمیتوانی «مرد جنگ» باشی.
و چقدر به من میچسبد این دو کلمه اسرارآمیز:
«مرد جنگ!
یاد این آیه شریفه میافتم که: مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَی الْکفَّارِ رُحَمَاء بَینَهُمْ
وقت جنگ، مرد جنگ باش و وقت صلح، مرد صلح و آشتی...
فاطمه
*هرگز حدیث حاضر و غایب شنیدهای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است...
یا صاحب الزمان
لباس پاسداری که به تن میکنی،
فرماندهات میشود سیدالشهدا
و تو میشوی نوکر امام حسین (ع)
اینجا اصلاً نا خوداگاه، نوکری، عجیب به آدم میچسبد!
یا صاحب الزمان
«عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر، نه عجب! داشتن سر عجب است...»
یا صاحب الزمان
سخنان شهید سید مرتضی آوینی است که در وصف رزمندگان اسلام گفت:
ما در رکاب امام حسین جنگیدیم!
ما بیوفایی کوفیان را جبران کردیم...
یا صاحب الزمان
خدایا!
روزی نیاید که من باشم و او نباشد...
hiba
حجم
۱۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۵٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۶,۸۰۰
تومان