بریدههایی از کتاب شجاع باش دختر
۴٫۰
(۲۸۷)
محجوبیت که فضیلت باارزش دیگری برای دختران است نیز در سکوت و زودتسلیمی ما نقش دارد. اخیراً دربارهٔ جشن فارغالتحصیلی کلاس ششم در یکی از شهرهای اوهایو داستانی شنیدم که در آن به کودکان برای تعلیمات درسی و رهبری جوایزی اهدا شده بود. مادر یکی از آن کودکان صحنه را برای من توصیف کرد: «وقتی قرار میشد پسری جایزه دریافت کند، با تکبر به بالای سن میرفت و حتی حرکت رقص دب را اجرا میکرد، حرکتی از رقص هیپهاپ که بسیاری از ورزشکاران حرفهای در لحظهٔ پیروزی انجام میدهند. اما زمانی که دختری جایزه دریافت میکرد، با تعجبی ظاهرسازانه صورتش را با دستانش میپوشاند که مثلاً بگوید: "من؟ میخواین به من جایزه بدین؟"»
پس چرا دخترها نیز رقص دب را اجرا نمیکنند؟ زیرا اگر «دخترِ بدجنسِ مشاجرهگربودن» اولین گناه کبیره باشد، «خودپرست دیدهشدن» مقام دوم را دارد.
parisa
پس آنرا کماهمیت جلوه میدهند و ناز و تردید میکنند. ده، بیست، سی سال به این داستان اضافه کنید تا ببینیم که این محجوبیت به بیعرضگی ناخوشایندی تنزل پیدا میکند. باعث میشود به تشویق دستاوردهای شخصیمان بیمیل باشیم (احتمالاً بهدلیل اینکه میدانیم زنانِ دیگر با دیدن این کار، ما را قضاوت میکنند، همانطور که ما چنین کاری خواهیم کرد). باوجوداین، همکاران مردِ ما با بوق و کرنا آنرا اعلام میکنند. ما تواناییهای خود را دستکم میگیریم و تنها در صورتی درخواست شغل میکنیم که مطمئن باشیم صد درصد شایستگی آنرا داریم، درحالیکه مردان بهسرعت به جلو پیش میروند، حتی اگر شصت درصد صلاحیت داشته باشند. همانطور که تحقیق خیرهکنندهٔ میشل هینز از دانشگاه ماساچوست و مدلین هیلمن از دانشگاه نیویورک نشان داد، ما سهم خود در پروژهٔ مشارکتی را دستکم میگیریم و به مردان همتیم خود اعتبار بیشتری میدهیم.
parisa
از زمانی که دختران کمسنوسال هستند، به آنها آموزش داده میشود که در مقابله با بیحرمتی عصبانیت خود را کنترل کنند، برخلاف پسران که آموزش دیدهاند از حق خود دفاع کنند یا تلافی کنند. این مسئله نشان میدهد که چرا دختران و زنان با تمام وجود تلاش میکنند تا آب از آب تکان نخورد و چرا ترجیح میدهند درعوضِ افتخار به خود و مقابله با ترس رودررویی، قدرت شخصی خود را کوچک کنند و احساسات منفی خود را ببلعند. ازیکطرف والدین و معلمانْ دختران را بهدلیل مؤدب و سازگاربودن تحسین میکنند و ازطرفدیگر همسانانشان بهدلیل اظهارنظر تنبیهشان میکنند. آنها نیز سربهراهبودن را که در کودکی بابتش تحسین شدهاند، به عادت مادامالعمر سرکوب غریزهٔ خود در دفاع از حق و ایستادگیکردن تبدیل میکنند. تعابیر مردانه و بازیهای تسلط و چیرگی بهکنار؛ تعجببرانگیز نیست که تحقیقات نشان دادهاند زنان ۷۵ درصد اوقات کمتر از مردان در کنفرانسها صحبت میکنند.
parisa
- خجالتآوردانستن کاستیها،
- انتظار اینکه فرد کار را بار اول بهدرستی انجام دهد و اگر چنین نشود، علاقهٔ خود را از دست میدهد و خود را بهخاطر تلاش برای آن کار سرزنش میکند،
- تمایل به نگاه به شکست بهعنوان معیار سنجش ارزش فرد و استفاده از شکست برای تعریف شخصیت فرد،
- تمرکز بر نتیجه. مهم نیست فرد در این راه چه آموخت و چه دستاوردهایی داشت. نرسیدن به مقصد نهایی بهمعنای شکست است و شکست به این معناست که فرد باهوش، بااستعداد یا شایسته نیست.
parisa
موارد زیر مشخصههای ذهنیت تثبیتشده هستند:
- پافشاری در اثبات خود،
- نگرانی شدید بابت ارتکاب اشتباه و شکستخوردن،
- اکراه در نشاندادن کمبودها و کاستیها،
parisa
اولی نظام فکری ثابت است. فردی با نظام فکری ثابت باور دارد که تواناییهایش ذاتی و تغییرناپذیر هستند. شما یا باهوش هستید یا نیستید؛ یا استعداد دارید یا ندارید؛ یا ورزشکار هستید یا نیستید و کار خاصی هم نمیتوانید در این رابطه انجام دهید. دیگری نظام فکری مبتنی بر رشد است که بر این باور شکل گرفته است که میتوان از راه تلاش، تواناییها را به دست آورد و پرورش داد. صرفنظر از هر سطح طبیعی توانایی و استعدادی که دارید، میتوانید مهارت بیاموزید و پیشرفت کنید.
parisa
مهم است درک کنیم که شکست برای دختران بهمعنای هرچیزی است که کمتر از نمرهٔ کامل باشد. این مسئله سیاه و سفید است: یا کاملاً عالی هستید یا کاملاً افتضاح. برای آنها شکست فقط ناراحتکننده نیست؛ غولپیکر و نابودکننده است و باید به هر قیمتی از آن دوری کرد. پس اگر نتوانند در کاری بینظیر باشند، از آن صرفنظر میکنند.
parisa
نتیجهٔ این خدمتِ سمی به خوشی دیگران این است که بهسرعت موضوع زندگی شما افکار دیگران میشود و شاید میزان کمی از آنْ خواستهها، نیازها و باورهای درونی خودتان باشد؛ چه برسد به آنچه شایستگیاش را دارید. ما عادت داده شدهایم که شکستهنفسی کنیم تا دوست داشته شویم. مشکل این است که وقتی سخت میکوشید تا علاقهٔ همه را به خود جلب کنید، اغلب در انتها علاقهٔ چندانی به خودتان ندارید. اما بهمحض آنکه میآموزید بهحدی شجاع باشید که نگران خوشی دیگران نباشید و خود را در اولویت قرار دهید (که چنین کاری نیز خواهید کرد!) در آن حالت است که نویسندهٔ قدرتمند زندگی خودتان میشوید.
parisa
تمایل به بیعیبونقصبودن بر سلامت ما هم اثر مخربی دارد؛ چراکه تعمق دربارهٔ کوچکترین اشتباه یا نگرانی بابت ناراحتی فرد، یا کاری که انجام دادیم و حرفی که زدیم، باعث بیخوابی میشود. بهدلیل اینکه آموزش دیدهایم به هر قیمتی که شده، مفید و انعطافپذیرباشیم، در تلاش برای انجام همهٔ این امور خود را از پا میاندازیم و درنهایت خسته میشویم، تحلیل میرویم و حتی بیمار میشویم؛ زیرا بخش بسیار زیادی از زمان و نیروی خود را صرف دیگران میکنیم.
وقتی در لحظاتی که میدانیم باید ابراز عقیده میکردیم، ساکت میمانیم یا در شرایطی که علیرغم تمایل به دادن پاسخ منفی، از ترس پذیرفتهنشدن، جواب مثبت میدهیم، اعتمادبهنفسمان جریحهدار میشود. وقتی تظاهر به ظاهری فریبنده و بیعیبونقص میکنیم، به روابط و قلب خود آسیب میرسانیم؛ این لایهٔ حفاظتی ممکن است ضعفها و عیبهای ما را از نگاه دیگران حفظ کند، اما همچنین ما را از عزیزانمان دور میکند و
parisa
خیلی بهتر است در حین تلاش زمین بخورید تا اینکه هرگز تلاش نکنید.
Celin~
درنهایت، شکستهای شما هستند که به شما برگ برنده را میدهند. شما را قویتر، عاقلتر، دلسوزتر، باارزشتر و راستینتر میکند و وقتی دیگر از خود توقع بینقصی نداشته باشید، آنها نشانهای شجاعت شخصی شما خواهند شد. آنها را با افتخار بهتن کنید و به کار خود باز گردید و همه را از ابتدا انجام دهید.
roxana.mirshafa
الان که به گذشته نگاه میکنم، کاملاً باور دارم که روزهایی که در افسوس و تأسف غرق بودم به همان اندازهٔ قدمهای دیگر برای بازگشت به حالت اول برایم ضروری بودهاند. به همین دلیل میگویم برای خودتان جشن ترحم به پا کنید. به خودتان زمان محدودی برای عزاداری برای آنچه از دست دادهاید، بدهید
roxana.mirshafa
اشتباهات خود را با شرم پنهان نکنید. آنها را با افتخار در معرض نمایش قرار دهید! شجاعانه است که بهسوی چیزی خارج از محدودهٔ امن خود حرکت کنید و حتی شجاعانهتر است که در صورت شکست اجازه دهید دنیا شما را ببیند (و همراه شما دلسوزی کند یا بخندد). در هر صورت موفقیتهای خود را به اشتراک بگذارید؛ اما اشتباهات خجالتآور و لحظات افتضاح بهبارآوردن را هم که باعث شدند به آن مرحله برسید، نشان دهید.
roxana.mirshafa
بهازای هربار که وادار به سکوت شدهاید یا حرفتان را قطع کردهاند، وقت آن رسیده است.
بهازای هربار که از صراحت کلام بهدلیل دوستداشتهنشدن ترسیدهاید، وقت آن رسیده است.
بهازای هر دستاوردی که بهدلیل تواضع نادیده گرفتید، وقت آن رسیده است.
بهازای هر لحظهای که مدارا کردهاید و حقیقت را نگفتهاید، وقت آن رسیده است.
بهازای هربار که سکوت کردهاید، گرچه ذرهذرهٔ وجودتان فریاد میزد که باید حرف دلتان را بزنید، وقت آن رسیده است.
وقت آن رسیده است که در هرکدام یا همهٔ شیوههای زیر کنترل را به دست بگیرید:
- اگر حرفی برای گفتن دارید، بگویید. اگر کسی حرف شما را قطع کرد، به صحبت خود ادامه دهید. اگر به شما گفتند ساکت باشید، به صحبت خود ادامه دهید.
roxana.mirshafa
«اینجا مسئله این نیست که بفهمیم چرا تو رو دوست نداشتن یا حق با چه کسی بود یا نبود، کارت اینجا اینه که تمرین بکنی با این ایده کنار بیای که افرادی وجود دارن که تو رو درک میکنن و عدهای هم هستن که تو رو درک نمیکنن... و این هیچ ایرادی نداره.»
roxana.mirshafa
زن بیدستوپایی نباشید. ساخت یا تعمیر چیزی با دو دست خود به شما قدرت میدهد. کامپیوتر یا گوشی همراه شما کار نمیکند؟ درعوضِ درخواست کمک از فردی دیگر، با پشتیبانی فنی تماس بگیرید و (بهآرامی و صبورانه) مراحل تعمیر آنرا طی کنید. باید صندلی ماشین نوزاد خود را نصب کنید، اما دستورالعمل شما را گیج کرده است؟ یکی از ویدئوهای آموزشی یوتیوب را پیدا کنید و خودتان آنرا نصب کنید (نکته: میتوانید تقریباً برای هر کاری یک ویدئوی آموزشی در آن سایت بیابید). خود را با اصول پایه قدرتمند کنید تا از رفتارهای قدیمی و درمانده اجتناب کنید
roxana.mirshafa
بدترین اتفاق ممکن این است که زمین بخورید. اما که چه؟ اگر چند قدم اول را برندارید، همیشه در این فکر خواهید بود که چهچیزهایی را از دست دادهاید. خیلی بهتر است در حین تلاش زمین بخورید تا اینکه هرگز تلاش نکنید.
roxana.mirshafa
کاری خلاف آنچه اضطرابتان به شما میگوید، انجام دهید. اضطراب شما همواره فریاد خواهد زد که بدوید، پنهان شوید و از انجام کاری جا بزنید. پس چنین کاری نکنید! اگر به شما میگوید که به آن رویداد بازاریابی نروید، چون احساس معذببودن خواهید کرد، بروید. اگر شما را وادار میکند قبل از آنکه مادر شوهرتان به آپارتمان شما بیاید، چندین ساعت صرف شستوشو و تمیزکردن آن کنید، مختصر آپارتمان را تمیز کنید و به اتمام برسانید.
roxana.mirshafa
از شما میخواهم فعالانه خواستار بازخورد سرد، سخت و خالص باشید؛ آنهم نه زمانی که میدانید کاری را به بهترین نحو انجام دادهاید، بلکه زمانی که میدانید فضای زیادی برای پیشرفت دارید. این شبیه به نوعی مواجههدرمانی است که باعث میشود در برابر ترستان بیحس شوید. شاید یک لحظه احساس لگدخوردن به شکم را داشته باشد؛ اما هرچه بیشتر آنرا انجام دهید، قول میدهم که بهزودی متوجه خواهید شد بازخورد انتقادی به آن اندازه که فکرش را میکنید، دردناک نیست.
roxana.mirshafa
زمانی که چالش یا فرصتی را رد میکنید، از خود بپرسید: آیا انجام این کار واقعاً عاقلانه نیست یا من بهدلیل ترس و بیرونبودن از نقطهٔ امن خود مایل به انجام آن نیستم؟
roxana.mirshafa
حجم
۱۸۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
حجم
۱۸۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان