بریدههایی از کتاب شازده کوچولو
۴٫۵
(۶۲۵)
در سن و سال من از سر گرفتن دوبارهی نقاشی سخت است؛ مخصوصاً که از ششسالگی تا آن روز هرگز چیزی جز مار بوآی بسته و مار بوآی باز نکشیده بودم.
M
من شاید دوست داشته باشم اینجوری شروع کنم: «یکی بود؛ یکی نبود. یک شازدهکوچولویی بود که در سیارهای زندگی میکرد که بهزحمت به اندازهی یک خانه میشد. او یک گوسفند میخواست...».
برای آنها که مفهوم واقعی زندگی را میفهمند، بااین لحن واقعیت قصه ام رو بیشتر حس می کنند.
ب.میرزائی
راز بسیار مهم برای من و شما که شازدهکوچولو را دوست داریم این است: هیچ چیز عالم مهمتر از آن نیست که در فلاننقطهای که نمیشناسیم، گوسفندی که هرگز ندیدهایم، گل سرخی را خورده است یا نه؟ به آسمان نگاه کنید و از خودتان بپرسید آیا گل هنوز آنجاست یا نه؟ گوسفند گل را خورده یا نه؟ و آنوقت با چشمهای خودتان تفاوتش را احساس کنید...
و هرگز هیچ آدمبزرگی درک نمیکند که این موضوع تا چه اندازه حائز اهمیت است! در نظر من، این دوستداشتنیترین و غمانگیزترین منظرهی دنیاست.
کاربر ۱۲۸
بچهها همیشه باید در برابر بزرگترها از خودشان گذشت نشان بدهند؛ اما یقیناً ما که زندگی را میفهمیم، مسائل برایمان خیلی فرق میکند.
کاربر ۱۲۸
آدمهای خودپسند هرگز هیچ صدایی را نمیشنوند، جز صدای تعریف و تمجید.
🦄shokoofeh🧚♀️
«آدمیزاد هرگز از جایی که هست راضی نمیشود».
mahsa
فقط با دل میشود همهچیز را به درستی دید؛ چشمها قادر به دیدن ذات انسانها نیستند
mahsa
برای آدمهای خودپسند، دیگران فقط یک مشت ستایشگراند!
mahsa
«اگر کسی عاشق یک گل باشد که توی میلیونها و میلیونها ستاره، فقط یک شاخه از آن باشد، برای شاد شدنش کافی است، فقط نگاهی به ستارهها بیندازد و با خودش بگوید: گل من یکجایی میان این ستارههاست؛ اما اگر گوسفند گل را بخورد، در یک لحظه، همهی ستارگانش خاموشی شده باشند.
ali1moazam
فقط با دل میشود همهچیز را به درستی دید؛ چشمها قادر به دیدن ذات انسانها نیستند».
zahra.Askari
دربعضی جزئیات مهم دیگری هم دچار اشتباهاتی شدهام؛ اما اینها دیگر، تقصیر من نبوده است؛ به خاطر اینکه دوستم هیچوقت آنها را برای من توضیح نداد. شاید فکر میکرده است که من هم شبیه خودش هستم. من افسوس میخورم که هیچوقت نتوانستهام گوسفندی را از پشت دیوارههای جعبهای ببینم. شاید من هم کمی شبیه آدمبزرگها شدهام، شاید هم پیر شده باشم.
Nik
به خاطر آدمبزرگهاست که من دارم این جزئیات را در مورد این سیارک برایتان نقل میکنم و شمارهاش را میگویم. وقتی به آنها میگویی که یک دوست جدید پیدا کردهای، آنها هیچوقت دربارهی چیزهای اساسیاش چیزی نمیپرسند.
کاربر
ارزش گل تو به اندازه عمری هست که به پای گلت صرف کردی
fereshteh
«راستراستی، این آدمبزرگها چقدر عجیب و غریبند».
MhmD
زمان؛ تسکیندهندهی همهی دردهاست
احسون
برای آدمهای خودپسند، دیگران فقط یک مشت ستایشگراند
احسون
شازدهکوچولو گفت: «مردم سیارهی تو پنجهزار گل سرخ را توی یک باغ میکارند؛ اما نمیتوانند گلی که دنبالش میگردند را پیدا کنند».
جواب دادم: «هیچوقت هم پیدایش نمیکنند».
«اما آنچه دنبالش هستند را میتوان تنها در یک گل سرخ یا کمی آب پیدا کنند».
گفتم: «بله! همینطور است».
عرفان هستم
هرکسی نمیتواند یک دوست داشته باشد و اگر من فراموشش کنم، آنوقت ممکن است مثل آدمبزرگها بشوم که به هیچچیز علاقه ندارند، مگر آمار و ارقام.
Arezuwishi
تو میتوانی خودت را محاکمه کنی، این سختترین کار دنیاست. محاکمه خودت ازمحاکمه هر بنی بشری مشکلتر است. اگر موفق شوی به درستی دربارهی خودت قضاوت کنی، آنگاه یک عالم به تمام معنا میشوی.»
علی
آدمهای خودپسند هرگز هیچ صدایی را نمیشنوند، جز صدای تعریف و تمجید.
مرد خودپسند از شازدهکوچولو پرسید:
mehdi
حجم
۶۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۶۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۳۰%
تومان