بریدههایی از کتاب زندگی خوب
۴٫۵
(۱۵)
چهگونه است که واقعیتی که در نظر یک شخص عادی جلوه میکند میتواند در نظر شخصی دیگر فوقالعاده باشد؟ چرا یک دانهٔ شن به چشم من تنها ذرهای سیلیسیُمی است در حالی که در نظر ویلیام بلِیکِ شاعر بازتاب بلورینش تصویری از جهان را در خود دارد؟ به عقیدهٔ جیمز، این تفاوت محصولِ محدودیتهای فردیِ ماست. مخلوقی که ظرفیتهای نامحدود برای تجربه کردن دارد سراسر جهان را شگفتانگیز مییابد، درحالیکه موجوداتِ تماماً میرا چنین نگاهی را سنگین و طاقتفرسا مییابند، مانند زل زدن به نور خورشید که کورشان میکند. اینگونه است که ما شگفتیهایمان را هم سهمیهبندی میکنیم، و این روندی ناخودآگاه است ناشی از سرشت و سابقهمان. و خطرش آنجاست که خودمان را هم بهشدت سهمیهبندی میکنیم شاید از ترس آنکه تجربهٔ شگفتیها آشفتهمان سازد. اما، در نتیجهٔ آن، از زندگی چیزی نمیماند مگر مجموعهای از مسئولیتها و ضرورتها. ولی اگر بتوانیم سرخوشیِ یافته در همان یک مایهٔ شگفتی را پرورش دهیم، آن خوشی میتواند دیگر بخشهای زندگیمان را هم از خود لبریز سازد و احساسمان را به آنها جلا و تازگی بخشد. مثلاً گاهی که عاشق میشویم جهان به تمامی پیش چشممان روشنایی میگیرد.
پویا پانا
زمانی خواهد آمد که مجموع لذتهای باقیماندهای که زندگی برای عرضه دارد مغلوب مجموع دردها خواهد شد... این اضافهوزنِ درد و خوشی که دیر یا زود همه به ناچار دچارش خواهند شد منطقاً، در سنی معین، منجر به خودکشی میشود.
پویا پانا
«من طرفدار خوکها هستم. نگاه سگها به ما از پایین به بالاست و نگاه گربهها از بالا به پایین. خوکها اما ما را مثل خودشان میبینند.»
وینستون چرچیل
پویا پانا
هستند بچههایی که در برابر بزرگترهاشان دست به طغیان میزنند شاید چون به جهانبینیِ کوتهبینانهٔ آنها معترضاند. آنها طی این طغیان تلاش میکنند تا جهانبینیِ والدینشان را به کناری نهند، گرچه طغیانشان در اغلب مواقع ـ از آنجا که صرفاً واکنشی به آن جهانبینی است ــ کماکان در همان چارچوب باقی میمانَد و با آن تعریف میشود. اینگونه است که فرزند یک سیاستمدار آنارشیست میشود و فرزند یک کشیش ملحد.
پویا پانا
«زیبایی در نظر اول نظیر ندارد؛ اما اگر سه روز در خانه مانده باشد، کیست که باز نظری به آن اندازد؟»
جرج برنارد شاو
پویا پانا
در سنت مسیحیت، هفت نقطهضعف اصلیِ بشر فهرست شده است:
غرور: این خیال باطل که «میتوانم خودم، بدون کمک دیگران، زندگی خوب را پیدا کنم».
حسد: میل به نابود کردن زندگی خوب دیگران، چون «خودم زندگی خوبی ندارم».
خشم: غضب به دیگران، چون «به خودم هم غضب دارم».
کاهلی: متضاد امید، و بنابراین کمبود انرژی درونی مورد نیاز.
طمع: میل به ربودن چیزهای خوب از زندگی دیگران، بهجای آنکه خود آن خوبیها را به دست آوریم.
شکمبارگی: میل به پرخوری، که جایگزین نازلی است برای زندگی خوب.
شهوت: میل به تصاحب دیگری و تلاش برای خوشگذرانی در زندگی با به بازی گرفتن او و زندگیاش.
پویا پانا
«انسان تا وقتی که عواطفش را بیان نکند هنوز نمیداند دارای چه عواطفی است.»
Ali Shams
وقتی کاری که میکنید به شما حس خوبی میدهد، همین خوب است. اما اگر هم باعث ناراحتیتان شد، باز هم خوب است چراکه این احتمال وجود دارد که در این میان نکتهٔ مهمی بیاموزید.
Ali Shams
کمتر کسی در این تردید دارد که دوستی کلید زندگی است؛ در واقع، شاید بتوان دوستی را بهحق قلب تپندهٔ هر زندگی خوبی دانست. ممکن است همهٔ چیزهای خوبی را که زندگی میتواند نصیبتان کند داشته باشید، اما اگر دوستی نداشته باشید همهٔ آن چیزها جذابیتشان را از دست خواهند داد. دلیلش هم از یک نظر ساده است: ما حیواناتی اجتماعی هستیم و نیازمند به سر بردن با دیگران. تنهایی نهتنها دردناک است که حتی ممکن است منجر به جنون یا حتی مرگ شود.
Ahmad
اگر تصور میکنید زندگی فردیتان زندگیای است که باید تحت کنترل قوانین پیش برود، پس زندگیتان تبدیل خواهد شد به چیزی شبیه به یک فهرست کنترل شامل یکسری مربع که باید داخلشان تیکها / علامتهایی خورده شود، زندگیای که محدود خواهد شد به احساس شما مبنی بر اینکه تحت نظر و قضاوت یک قاضی دانای کل هستید. زندگیای خواهد شد فاقد خودانگیختگی و خلاقیت، ماجراجویی و خطر کردن. از جنبهای، این دیگر نه زندگی شما بلکه زندگیای خواهد بود که دیگران برایتان تعیین کردهاند.
esrafil aslani
حجم
۳۱۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
حجم
۳۱۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۷ صفحه
قیمت:
۱۲۶,۰۰۰
تومان