بریدههایی از کتاب پایان دموکراسی
۳٫۸
(۱۲)
از یک سو با یکی دانستن مفاهیمی مانند آزادیهای مدنی و حقوق بشر با نظام دموکراسی، در مردم این سوء تفاهم ایجاد میشود که هرگاه در یک کشور به هر دلیل این آزادیها و حقوق مردم در برههای نادیده گرفته شد پس دموکراسی در آن کشور وجود ندارد. درحالیکه دموکراسی با آزادیهای مدنی و حقوق بشر یکی نیست، بلکه داعیه بر این است که این نظامِ حکمرانی، یعنی دموکراسی، بهتر از نظامهای دیگر میتواند آزادیهای سیاسی و مدنی و حقوق بشر را گسترش دهد و تأمین و رعایت کند.
☆Nostalgia☆
تعدد منابع خبری موجب سردرگمی بیشتر شده و اطمینان از صحت و سقم اخبار ممکن نیست. در این وضعیت، مردم به سمت آنچه دوست دارند بشنوند متمایل میشوند؛ یعنی تعدد منابع خبری کمکی به آگاهی مردم از رویدادها نکرده است.
zeynab
برخی از این تصمیمات مدیون ژستهای جسورانه و ابتکاری است، مانند دوچندان کردن ظرفیت انرژی خورشیدی در یک سال (۲۰۱۶) یا قول برقی کردن همهٔ تاکسیهای پکن. بهبود آلودگی شدید هوا که چین در دوران پسامائوئیسم شاهد آن بود، در این مقیاس امری بینظیر است. در برابر اقتدارگرایی عملگرا در زمینهٔ محیط زیست، دموکراسی تنبل و مذبذب دیده میشود. انعطافپذیری دموکراسی صفت بسیار خوبی است، ولی گاه بدین معناست که آنقدر دست روی دست بگذاریم تا فرصت از دست برود. وقتی سیل یا آلودگی هوا یا بیآبی خطری جدی را متوجه جامعه میکند، اقتدارگرایی عملگرا به وعدهٔ خود، یعنی اولویت منافع آنی بر منافع درازمدت، خوب عمل میکند. در مورد احترام به صدای مخالف هم دغدغهای به خود راه نمیدهد. اما این مزایا برای رویگرداندن از دموکراسی در کشورهایی که دموکراسی به درجهٔ بلوغ رسیده کافی نیست.
☆Nostalgia☆
فوکویاما تصور میکرد که با پیروزیِ دموکراسیِ لیبرال، روند تکاملی ایدئولوژیک بشر به سر آمده و این نظام بر سراسر جهان حکومت و سَروَری خواهد کرد. روند تاریخ خیلی زود اشتباهِ این جنبه از ایدهٔ او را ثابت کرد. در واقع او میخواست خلاف نظر کارل مارکس را ثابت کند، زیرا بهنظر مارکس، سرانجام کمونیسم جایگزین سرمایهداری خواهد شد. بنابراین او تصور میکرد، حال که کمونیسم شکست خورده و عامل شکست کمونیسم نیز سرمایهداری و لیبرال دموکراسی است، پس سیستم اخیر برای همیشه حاکم بر امور دنیا خواهد بود. به عبارت دیگر، دید او از دنیا محدود بود به جهان غرب و در مطالعات خود، چین و روسیه و کشورهای اسلامی را به حساب نیاورده بود. مهمتر از آن، امروزه لیبرال دموکراسی در بستر اصلیِ خود یعنی کشورهای غربی بیشتر در خطر است تا سایر نقاط جهان.
☆Nostalgia☆
ماکس وبر نیز حق داشت. دموکراسی گریزی از ماشین ندارد. جامعهٔ مورد نظر گاندی، آرمانشهر بود و تحقّقِ آن در عالم واقع ممکن نبود. اما میتوان از ماشین دموکراسی برای انسانی کردنِ دنیای ساختگیِ کنونی مدد گرفت. این وعدهای است که از سالها پیش جزو برنامههای سیاست دموکراتیک بوده، و به این وعده تا حد زیادی نیز عمل شده است.
معمولاً از دموکراسیِ قرن بیستویکم ایراد گرفته میشود که دیگر تواناییِ کنترل بنگاههای تجاری را ندارد. ثروت و نفوذ در بنگاههای بزرگ انباشته شده است. به نابرابری دامن میزنند. کرهٔ زمین را چپاول میکنند. مالیات نمیپردازند. شنیدنِ این شکایات برای بسیاری از بنگاههای بزرگ، امری عادی است. گوش بانکها و شرکتهای نفتی سالهاست به این شکایات عادت کرده است. اما بانکها و شرکتهای بزرگ نفتی، دیگر قویترین بنگاههای تجاری دنیا به شمار نمیآیند.
☆Nostalgia☆
دولت و بانکها بیشترین تلاش خود را میکنند تا جلو انتشار خبرهای بد را بگیرند. اکنون رسانههای خبری به اندازهای زیاد شده که همواره منابعی دیگر برای کسب خبر وجود دارد. ولی تعدد منابع خبری موجب سردرگمی بیشتر شده و اطمینان از صحت و سقم اخبار ممکن نیست. در این وضعیت، مردم به سمت آنچه دوست دارند بشنوند متمایل میشوند؛ یعنی تعدد منابع خبری کمکی به آگاهی مردم از رویدادها نکرده است.
zeynab
در سال ۱۹۷۳ دانشجویان دانشگاه صنعتی آتن بهنشانهٔ اعتراض تحصن کردند. اعزام تانک به محوطهٔ دانشگاه برای مقابله با تحصن، بیشتر علامت ناکارآمدی بود تا قدرت.
احسان رضاپور
عامل دیگری که پارفیت بهعنوان پیششرط تجدید حیات اخلاقی لازم میدانست، برابری میان فرد فرد انسانها بود: تنها زمانی که یکدیگر را برابر ببینیم، درک خواهیم کرد تا چه اندازه مدیون یکدیگر هستیم. درحالیکه فناوریِ دیجیتال با تکهپاره کردن هویت انسانها، خود به نابرابری دامن میزند. منظور فقط نابرابری مادی نیست که از طریق ثروتهای افسانهای غولهای دنیای دیجیتال ایجاد میشود، بلکه نابرابری پایه است که حاصل دسترسی بخشی از مردم به ماشینهاست. اگر شما به کلیدهایِ سیستمی که زندگی ما را کنترل میکند دسترسی داشته باشید و من دسترسی نداشته باشم، طبعاً ما نمیتوانیم برابر باشیم.
☆Nostalgia☆
استوارت میل زمانی از کاردانسالاری هواداری میکرد که هنوز خبری از دموکراسی نبود. هواداری از کاردانسالاری در زمانی که دموکراسی بهخوبی جا افتاده است تفاوت بسیار با آن زمان دارد. ما اکنون نهتنها کمبودهای دموکراسی را میشناسیم بلکه از درجهٔ صبر و تحمل خود در قبال ناکارآمدیهای دموکراسی نیز آگاه هستیم. ماکس وبر بیش از صد سال پیش در نوشتههای خود خطرناک بودن حق رأی همگانی را امری بدیهی میدانست زیرا موجب قدرت گرفتن اشخاص بیفکر و بیمبالات میشد. اما میگفت وقتی حق رأی به همگان داده شد، فکر الغای آن نباید به مخیّلهٔ هیچ سیاستمدار عاقلی خطور کند. واکنش مردم بهقدری کوبنده خواهد بود که کسی را یارای تحمل آن نیست. تنها چیزی که بدتر از حق رأی همگانی است، الغای آن است. اگر قرار بر امتحان مردم برای حق رأی باشد، اینکه آزماینده کیست به کنار؛ چه کسی جرأت میکند بگوید شما در امتحان رد شدهاید؟ حق با استوات میل بود: دموکراسی پس از کاردانسالاری میآید و نه پیش از آن. این تجربه را نمیتوان وارونه آزمود.
☆Nostalgia☆
این جوهرِ وعدههای حزب کمونیست چین به مردم است. شرافت عمومی بهشکل اقتدار ملی ظاهر میشود: ما چین را دوباره به شوکت گذشته میرسانیم. دولت منافع فردی را تضمین و تلاش میکند ثروت کشور بهصورت گسترده توزیع شود. چین غیردموکراتیک در کم کردن فقر و بالابردن عمر متوسط، بسیار بهتر از هندوستان دموکراتیک عمل کرده است. بسیاری از مردم چین مزایای فوری رشد اقتصادی را بهگونهای ملموس حس کردند. رژیم چین آگاه است که حیاتش به ادامهٔ این وضعیت بستگی دارد. بدیهی است مردم چین نیز باید بهایی بپردازند. آنها، برخلاف مردم هند، فرصت ابراز نظرات خود را در محیطی دموکراتیک ندارند. رسیدن به حیثیت شخصی دموکراتیک در جامعهای که اجازهٔ آزادی بیان نمیدهد و حکومت قانون در آن جاری نیست بسیار مشکل است.
☆Nostalgia☆
سیاستمدارانی که سرسختانه بهدنبال رأی مردم هستند، از یک سو به مردم قول مزایای مادیِ وعدههای سیاسیشان را میدهند و از سوی دیگر مفاهیمی مانند حیثیت و خیر جمعی را تبلیغ میکنند، که در واقع همان ملیگرایی است؛ یعنی به یک معنا، مبانی جلب آرا در تضاد با یکدیگر قرار میگیرد. کاندیداها به مردم میگویند: اگر به من رأی بدهید، هم وضع مالی تکتک شما بهتر خواهد شد و هم حیثیت گروهی که شما به آن تعلق دارید محترم شمرده میشود. این وضعیت خود موجب بنبست دموکراسی میشود. در واقع انگیزهٔ اصلی، چیزی در پسزمینه است که صراحتاً گفته نمیشود. در عوض سیاستمداران وعدههای سطحی به افراد میدهند تا برای پیشبرد آن انگیزه رأی بیاورند.
☆Nostalgia☆
این دنیای پر از معصیت و فلاکت، انواع حکومتها را آزمودهایم و خواهیم آزمود. کسی مدعی نیست که دموکراسی بیعیب است یا بهترین است. بالعکس، بسیار گفته شده که دموکراسی بدترین نوع حکومت است. اما در میان سایر اشکال حکومت که بشر تاکنون تجربه کرده، بهترین بوده است.
این سخن در قرن بیست و یکم نیز در حدّی تهوعآور تکرار میشود. اما لازم است به زمینه و اوضاع و احوالی که در آن گفته شده توجه داشته باشیم. چرچیل این سخن را در سال ۱۹۴۷ ایراد کرده است، یعنی پس از شکست کامل تجربهٔ فاجعهآمیز بشر با یکی از جایگزینهای احتمالی دموکراسی، یعنی فاشیسم. تجربهٔ دیگر، یعنی استالینیسم، نیز جلو چشمش بود. پس از جنگ دوم جهانی، دموکراسیها خطر تجربهای دیگر را خوب درک میکردند. جایگزینها را میدیدند و حس میکردند. هفتاد سال از آن زمان گذشته و وضعیت بسیار متفاوت است.
☆Nostalgia☆
یک سال پیش از فروریختن دیوار برلین و سه سال پیش از سقوط اتحاد شوروی، فوکویاما، متفکر آمریکایی، در مقالهای با بهکارگیری اصطلاح «پایان تاریخ»، به پایان راه بلوک شرق و آغاز عصر جدید سرمایهداری اشاره کرد. منتهی بهنظر او آنچه واقعاً پیروز شده و ماندگار خواهد بود دموکراسی لیبرال است.
☆Nostalgia☆
فناوریهای جدید و انقلاب ارتباطات و اطلاعات که در ابتدا تصور میشد دموکراسی را تقویت خواهد کرد، نتیجهٔ عکس داده و به تضعیف شدید دموکراسی ختم میشود. این فناوریها مردم را به شعارهای کوتاه واسام اس های چندکلمهای مقطع، و توئیتهای ۱۴۰ کلمهای، و استفادهٔ افراطی از تصاویر و ویدئوهای یک دقیقهای با پیامهای ضربالمثلوار عادت دادهاند.
zeynab
پاسخگویی به اوضاع و احوال جدید بیشتر در دست جنبشهاست و نه احزاب سیاسیِ متعارف. احزاب سیاسیِ سنتی و جاافتاده هر روز کوچکتر و فرسودهتر و از نفوذشان در جامعه کاسته میشود. به مقتضای سالخوردگی، دیدشان کمسو شده و قادر به رصد کردن و برنامهریزی برای آینده نیستند.
Ahmadreza
ثروت زیاد در جامعه، انگیزهٔ تغییر را در افرادِ درگیر کم میکند،
zeynab
دولت و بانکها بیشترین تلاش خود را میکنند تا جلو انتشار خبرهای بد را بگیرند. اکنون رسانههای خبری به اندازهای زیاد شده که همواره منابعی دیگر برای کسب خبر وجود دارد. ولی تعدد منابع خبری موجب سردرگمی بیشتر شده و اطمینان از صحت و سقم اخبار ممکن نیست. در این وضعیت، مردم به سمت آنچه دوست دارند بشنوند متمایل میشوند؛ یعنی تعدد منابع خبری کمکی به آگاهی مردم از رویدادها نکرده است.
zeynab
در حوزههای محدود اما مؤثرِ دستگاه دولت نفوذ و از آن برای قطع دسترسی دولت به آن حوزهها استفاده کنیم
zeynab
دموکراسیهایی که فرونمیپاشند بلکه بهصورت فرسایشی تضیعف میشوند، غالباً به نقطهای نمیرسند که با یک جرقه آتش خشم مردم شعلهور و به نهضتی تبدیل شود. هیچ نقطهای مشخص وجود ندارد که هواداران دموکراسی را هشیار کند تا برای مقابله علیه تهدید موجود به پا خیزند. در مقابل، منازعات سیاسیِ داخلی با خود، صفبندیهایی پدید میآورد که هر طرف آن را بهشکلی متفاوت تفسیر میکند. در یک طرف مخالفان رژیم، فریاد کودتا سر میدهند و در طرف دیگر موافقان میگویند این اتهامات بزرگنمایی و مالیخولیایی است.
zeynab
پوپولیسم مروّج مالیخولیا برای عموم است.
Sajjad0042
حجم
۲۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۱ صفحه
حجم
۲۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۱ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
۶۶,۵۰۰۳۰%
تومان