بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه شنبه ها با موری | صفحه ۳۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سه شنبه ها با موری

بریده‌هایی از کتاب سه شنبه ها با موری

۴٫۲
(۴۲۷)
«میچ، اگه می‌خوای برای اشخاص در رده‌های بالاتر تظاهر به داشتن کنی بهتره فراموش کنی، آن‌ها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه می‌کنند. برای افراد واقع در رده‌های پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه می‌خورند. جاه و مقام تو رو به جایی نمی‌رساند. تنها با دلی با دریچه‌های گشوده هم جریان بقیه می‌شوی.»
.
می‌دونی رضایت واقعی تو چیه؟» - «تو چیه؟» -«این که دیگران رو در داشته‌هات شریک کنی.»
.
پیر شدن فقط فرسوده شدن نیست، بلکه رشد کردن هم هست. چیزی بیشتر از نزدیک‌تر شدن به مرگ است.
.
موری تصمیم گرفته بود ثابت کند که مردن به معنی بی‌فایده شدن نیست.
.
«خب. داستان دربارهٔ موج کوچکی در آب‌های اقیانوس است. دوران خوشی رو می‌گذرونه. از باد و از هوای تازه و پاک لذت می‌بره، تا اینکه چشمش به موج‌های دیگه می‌افته که جلوتر از او به ساحل می‌کوبند و از بین می‌روند. موج می‌گوید: «آه خدای من، چه وحشتناک. ببین چه سرنوشتی در انتظارمه!» بعد موج دیگه‌ای از راه می‌رسه. موج اولی رو می‌بینه که غمگین به نظر می‌رسه بهش می‌گه: «چرا این قدر غمگینی؟» موج اولی می‌گوید: «متوجه نیستی، همهٔ ما از بین می‌ریم. همهٔ ما موج‌ها قرار است که نابود بشیم. وحشتناک نیست؟» موج دومی می‌گوید: «نه. متوجه نیستی. تو موج نیستی، تو قطره‌ای از این اقیانوس هستی.»
پگاه
«از دید من، سؤالات مهم موضوعاتی دربارهٔ مهر و عشق، مسئولیت، معنویت و آگاهی هستند. اگه سالم هم بودم باز این‌ها مسائل مهم من بودند. همیشه بوده‌اند.»
پگاه
«بسیار خب. فرق ما با گیاهان و حیوانات اینه. ما می‌توانیم یکدیگر رو دوست داشته باشیم و به هم عشق بورزیم، بی‌آنکه واقعاً برویم و، بمیریم. عشقی که ایجاد می‌کنیم پایدار باقی می‌مونه، خاطراتی که می‌آفرینیم باقی می‌مونه، و تو تا همیشه در قلب همهٔ کسانی که به آن‌ها عشق ورزیده‌ای خواهی ماند.»
پگاه
بزرگ‌ترین اشکال ما انسان‌ها اینه که بینش وسیعی نداریم. نمی‌بینیم که به کجا می‌تونیم برسیم. باید به توانمندی‌هامون توجه کنیم. سعی کنیم به هرچی که می‌تونیم و استعدادش رو داریم برسیم.»
پگاه
مسائل بزرگ‌تر یعنی این که چطور فکر کنی و چه ارزش‌هایی رو انتخاب کنی، این‌ها چیزهایی هستند که خودت باید انتخاب کنی. نمی‌تونی به کسی و حتی جامعه اجازه بدی که چنین کاری برات انجام بده.
پگاه
مسائل بزرگ‌تر یعنی این که چطور فکر کنی و چه ارزش‌هایی رو انتخاب کنی، این‌ها چیزهایی هستند که خودت باید انتخاب کنی. نمی‌تونی به کسی و حتی جامعه اجازه بدی که چنین کاری برات انجام بده.
پگاه
«می‌دونی میچ، اشکال اینه که همه عجله دارند. مردم به مفهومی در زندگیشون نرسیدن، به همین دلیل همیشه شتاب دارند که آن را بیابند. به فکر ماشین نو، خونه نو و شغل تازه هستند. بعد می‌بینند که این‌ها تهی و بی‌معنا هستند. برای همین به دویدن ادامه می‌دهند
پگاه
راه کنار اومدن با مشکلات، فرار کردن از اون‌ها نیست.
☆Fereshteh☆
«بپذیرید که گذشته هرچه بوده گذشته، بدون آنکه آن را انکار کنید»؛
مریم
وقتی یکی از همکارانش در دانشگاه بر اثر ایست قلبی جانش را از دست داد، در مراسم خاکسپاری‌اش شرکت کرد و با ناراحتی به خانه برگشت. گفت: «عجب! وقتمون به هدر رفت. این همه مردم درباره‌اش حرف‌های قشنگ زدند، اما او هیچکدومش رو نشنید.» موری نظر بهتری داشت. به چند نفر از دوستانش زنگ زد. تاریخی را مشخص کرد و در بعدازظهر سرد یک روز یکشنبه با جمعی از دوستان و بستگانش در منزل قرار گذاشت تا با حضور او مراسم تشییع جنازهٔ زنده برگزار کنند. هرکس حرفش را زد، در واقع همه از استاد پیر من تشکر کردند. بعضی اشک ریختند و بعضی خندیدند. موری با آن‌ها خندید و گریه کرد و آن روز تمام احساسات قلبی‌اش را که ما گفتنش را از هم دریغ می‌کنیم بر زبان آورد. مراسم تدفین زنده آن روز موفقیتی درخشان و تحسین‌برانگیز بود. با این تفاوت که او هنوز زنده بود.
‫محمد علیزاده (آقای آزمایش)‬
«میچ، اگه می‌خوای برای اشخاص در رده‌های بالاتر تظاهر به داشتن کنی بهتره فراموش کنی، آن‌ها به هر صورت به تو به دیده حقارت نگاه می‌کنند. برای افراد واقع در رده‌های پایین هم تظاهر به بزرگی نکن. تنها به حالت غبطه می‌خورند. جاه و مقام تو رو به جایی نمی‌رساند.
☆Fereshteh☆
«چرا فکر می‌کنی برای من تا این اندازه مهمه که مسائل دیگران رو بشنوم؟ آیا این‌همه درد و رنجی که دارم کافی نیست؟ البته که درد و رنجی که می‌کشم کم نیست، اما وقتی خودم رو با مشکلات دیگران شریک می‌کنم، احساس زنده بودن می‌کنم. حسی که با داشتن ماشین و خونه ندارمش. اما وقتی لحظاتم را صرف دیگران می‌کنم، وقتی می‌توانم لبخندی بر لبان کسی بنشانم، احساس سلامتی می‌کنم. ببین دلت به تو چه می‌گه. وقتی به خواستهٔ آن رفتار کردی، ناراضی نمی‌شوی، غبطه نمی‌خوری، دلت هوای چیزهای دیگه‌ای نمی‌کنه. تمام وجودت رو بازتاب کارهایت فرا می‌گیره.»
پگاه
از همهٔ این مراحل گذشته‌ام. می‌دونم که چه حس و کیفیتی داره. وقتی مناسب باشه دوست دارم که کودک باشم، وقتی هم مناسب باشه که یه مرد عاقل باشم، می‌خواهم یک پیر مدبر باشم. به تمام آن‌چه من می‌تونم باشم فکر کن. من در هر سن و سالی هستم. می‌فهمی؟» سرم را پایین آوردم. «چطور می‌تونم به سن و سال تو غبطه بخورم در حالیکه من هم روزی در سن و سال تو بودم؟»
پگاه
وقتی رشد می‌کنی و بزرگ می‌شوی، مطالب بیشتری می‌آموزی. اگر قرار بود در بیست و دو سالگی باقی بمونی، عقلت هم به همان اندازه باقی می‌موند. پیر شدن فقط فرسوده شدن نیست، بلکه رشد کردن هم هست. چیزی بیشتر از نزدیک‌تر شدن به مرگ است. همه‌اش جنبهٔ منفی نیست، جنبهٔ مثبت هم داره. می‌فهمی که باید بمیری و با این علم بهتر زندگی می‌کنی
پگاه
وقتی رشد می‌کنی و بزرگ می‌شوی، مطالب بیشتری می‌آموزی. اگر قرار بود در بیست و دو سالگی باقی بمونی، عقلت هم به همان اندازه باقی می‌موند. پیر شدن فقط فرسوده شدن نیست، بلکه رشد کردن هم هست. چیزی بیشتر از نزدیک‌تر شدن به مرگ است. همه‌اش جنبهٔ منفی نیست، جنبهٔ مثبت هم داره. می‌فهمی که باید بمیری و با این علم بهتر زندگی می‌کنی
پگاه
مرگ تقدیر همه است.
WHITEUMAS

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان