بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دختران مطرود | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دختران مطرود

بریده‌هایی از کتاب دختران مطرود

انتشارات:نشر سنگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۳۱۰ رأی
۴٫۴
(۳۱۰)
و اگر آن غریبه‌ها نخواهند پس از پایان ملاقات‌شان او را نزد خودشان نگه دارند چه؟ بعد برای امیدی که در چهرهٔ سونیا می‌بیند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
zohreh
می‌خواست سونیا خوشحال باشد، ولی نه با رفتن از این‌جا و نه با زندگی کردن با غریبه‌ها.
zohreh
عدالتی وجود نداره، ولی به هر حال ما براش ایستادگی می‌کنیم. عدالت یه ایده‌آله، ولی واقعیت نیست.
zohreh
«اگر کسی چیزی رو با تمام وجود بخواد، گمان می‌کنم می‌تونه راه به دست آوردنش رو پیدا کنه.»
zohreh
«پیش ما. ما دوست‌هاش بودیم. اگه غصه‌دار بود ما آرومش می‌کردیم و درکش می‌کردیم. فکر می‌کنم اون داشته به تنها خونه‌ای که می‌شناخته برمی‌گشته.»
zohreh
یکی از آن آدم‌هایی بود که استعداد خدادادی سکوت‌کردن دارند.
zohreh
به نظرش نیازی نبود سکوت را با حرف‌هایش بشکند.
zohreh
متوجه شد روبرتا از آن نوع زیبایی‌های نسبتاً ماندگار دارد که سن نمی‌تواند تأثیری روی آن بگذارد.
zohreh
او درخواست ملاقات را قبول کرد و با این انتظار زندگی کرد و برایش سؤال بود که چه خواهد شد.
zohreh
او با اضطرابی احمقانه مخلوط با امیدی احمقانه‌تر درگیر بود.
zohreh
روبرتا غم و خشمش را نگه داشته بود و آن‌ها را در درونش دفن کرده بود و اجازه داده بود در تمام پوست و استخوانش نفوذ کند.
zohreh
فکر کرد، خودت سرنوشتت رو می‌سازی. هر روز می‌سازی‌ش. سرنوشتت این‌طوری شروع می‌شه.
zohreh
همیشه در پرونده‌های پلیس احتمال درز اطلاعات وجود داشت، ولی این کار نیاز به خبرنگاری سختکوش داشت تا آن‌ها را بیرون بکشد.
zohreh
می‌خواستم زندگی‌م رو خودم بسازم با هر معنی‌ای که ممکن بود داشته باشه
zohreh
از زندگی با من خوشحال بود. هیچ فقط فکر نمی‌کردم باعث خوشحالی کسی بشم.
zohreh
کیتی وینثراپ می‌داند چه‌طور خواسته‌های کسی را که دارد با او حرف می‌زند، ماهرانه به بازی بگیرد.
zohreh
«می‌بینی ما در برابر چی قرار گرفتیم، ما باید سخت می‌بودیم. ما همیشه باید سخت می‌بودیم. باید این‌طور می‌بودیم یا می‌شکستیم.»
zohreh
لازم نبود جیمی پلیس باشد تا به مردم کمک کند. شاید زمانی برسد که جیمی خودش هم متوجه این موضوع بشود.
zohreh
با وجود این‌که ماجرای غم‌انگیزی بود سونیا خندید. می‌دانست که خندیدن به این موضوع یکی از راه‌های مقابلهٔ کیتی بود. راهی که تجربه‌ای را که از سرگذرانده بود کنترل کند و آن را بی‌اهمیت‌تر و ساده‌تر جلوه دهد.
zohreh
باور کن تجربه‌های دست اول چیزهایی نیستند که به درد نوشتن بخورند.
zohreh

حجم

۳۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

حجم

۳۳۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۶ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
۵۰,۰۰۰
۵۰%
تومان