بریدههایی از کتاب حال النور آلیفنت کاملاً خوب است
۴٫۱
(۶۵)
بعضی از آدمها، آدمهای ضعیف، از تنهابودن
میترسند. آنها نمیفهمند که تنهایی چقدر رهاییبخش است؛
Mari
موهای بور و اندام زیبا خیلی کلیشهای و تابلو هستند. مردانی شبیه به ریموند که ابله و کسلکننده هستند و هوش و باریکبینیِ لازم برای دیدن چیزی فراتر از اندام و اکسیدان را ندارند، همیشه با دیدن زنهایی این شکلی هوش و حواس از سرشان میپرد.
Mahsa Bi
من به کسی احتیاج ندارم - در زندگی من جای خالی کسی احساس نمیشود و هیچ قطعهٔ گمشدهای وجود ندارد. من موجودی خودکفا هستم. این را همیشه به خودم میگویم.
noor_rbe
من همیشه از مطالعهکردن لذت میبرم، اما هیچوقت مطمئن نبودم کتابهای مناسب را از چه راهی باید انتخاب کنم. در دنیا کتابهای خیلی زیادی وجود دارند - چطور آنها را از هم تشخیص میدهید؟ از کجا میفهمید کدام یک با علاقه و سلیقهٔ شما جور در میآیند؟ به همین دلیل اولین کتابی را که میبینم انتخاب میکنم.
دو روح در یک بدن (شیلا)
آنها نمیفهمند که تنهایی چقدر رهاییبخش است؛ وقتی میفهمی به کسی احتیاج نداری خودت میتوانی از خودت مراقبت کنی. نکته اینجاست: اینکه فقط مراقب خودت باشی بهترین چیز است. هرچقدر هم تلاش کنی نمیتوانی از دیگران محافظت کنی.
دو روح در یک بدن (شیلا)
آدم دلش برای چیزی که هیچوقت نداشته تنگ نمیشود.
قاصِدَک! هان؛ چِه خَبَر آوَردی؟
دلم برای آدمهای زیبا میسوزد. زیبایی درست از همان لحظهای که به دستش میآوری در حال گریختن و بیدوام است. حتماً خیلی سخت است. همیشه مجبوری به دیگران ثابت کنی که تو ویژگیهای خوب دیگری هم داری، از آنها بخواهی که درونت را ببینند و تو را برای خودت دوست داشته باشند نه برای هیکل بینظیر، چشمان درخشان یا موهای پرپشت و پرجلوهات.
قاصِدَک! هان؛ چِه خَبَر آوَردی؟
من مدت خیلی زیادی تلاش کرده بودم خودم به تنهایی همه چیز را حل کنم و این کار هیچ منفعتی برایم نداشت. آدم گاهی نیاز دارد هنگامی که با مشکلات کلنجار میرود انسانی مهربان کنارش نشسته باشد.
لیلی
به خودم گفتم النور، بعضی وقتها خیلی زود آدمها را قضاوت میکنی. به دلایل متعددی ممکن است ظاهر آنها طوری نباشد که تو دلت بخواهد در اتوبوس کنارشان بنشینی، اما با ده ثانیه نگاهانداختن به کسی که نمیشود او را ارزیابی کرد. این مقدار زمان اصلاً کافی نیست.
لیلی
نیاز او به من آزاردهنده نیست - این نیاز بار روی دوش من نیست. این نیاز یک مزیّت است. من مسئول هستم. من خودم انتخاب کردم که مسئول باشم. اینکه دلم میخواهد از او، از چنین موجود کوچک، وابسته و آسیبپذیری مراقبت کنم حسی غریزی است و حتی نیاز نیست به این قضیه فکر کنم. مثل نفسکشیدن میماند.
البته برای بعضی از آدمها.
فاطمه میرالماسی
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
حجم
۳۳۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۳ صفحه
قیمت:
۶,۰۰۰
تومان