بریدههایی از کتاب انسان و ایمان
۴٫۸
(۲۷)
علم بهترین مددکار انسان است برای وصول به مقاصد و پیمودن راههایی که انسان برای طی کردن انتخاب کرده است.
shariaty
انسان عالِمِ بیایمان امروز، با انسان جاهل بیایمان دیروز، از نظر طبیعت و ماهیت رفتارها و کردارها کوچکترین تفاوتی ندارد. چه تفاوتی هست میان چرچیلها و جانسونها و نیکسونها و استالینهای امروز با فرعونها و چنگیزها و آتیلاهای دیروز؟
shariaty
تربیتی که فقط علمی باشد محصولش جز ابزار چیزی نیست، شخص را از زیبایی بیگانه میسازد و او را از حکمت جدا میکند. برای دنیا بهتر آن بود که اسپنسر کتابی نمینوشت.
shariaty
ویل دورانت، نویسنده معروف تاریخ تمدن، با اینکه غیرمذهبی است میگوید:
اختلاف دنیای قدیم با دنیای ماشینی جدید فقط در وسایل است نه در مقاصد... چه خواهید گفت اگر همه پیشرفتهای ما تنها اصلاح روشها و وسایل باشد نه بهبود غایات و مقاصد؟
shariaty
سخن مرا باور کنید که اروپای امروز بزرگترین مانع در راه پیشرفت اخلاق بشریت است.
shariaty
آیا نوعی تفکر و برداشت از جهان و نوعی تفسیر از هستی وجود دارد که هم از ناحیه علم و فلسفه و منطق حمایت شود و هم بتواند زیربنایی استوار برای ایمانی سعادتبخش باشد؟
shariaty
هر ایمانی خواه ناخواه بر یک تفکر خاص و یک برداشت ویژه از جهان و هستی مبتنی است و بدون شک بسیاری از برداشتها و تفسیرها درباره جهان، هرچند میتواند مبنای یک ایمان و دلبستگی واقع شود، با اصول منطقی و علمی سازگار نیست و ناچار طردشدنی است.
shariaty
تاریخ تمدن اسلامی تقسیم میشود به عصر شکوفایی که عصر علم و ایمان است، و عصر انحطاط که علم و ایمان توأما انحطاط یافتهاند.
shariaty
متأسفانه در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق (تورات) اندیشهای در اذهان رسوخ یافته است که هم برای علم گران تمام شده و هم برای ایمان. آن اندیشه، اندیشه تضاد علم و ایمان است.
shariaty
تعیینکننده سرنوشت نهایی انسان سیر تکاملی اصیل فرهنگی او و واقعیت اصیل انسانی اوست، نه سیر تکاملی ابزار تولید.
shariaty
انسان آینده حیوان فرهنگی است نه حیوان اقتصادی؛ انسان آینده انسان عقیده و ایمان است نه انسان شکم و دامن.
shariaty
همانطور که میان جسم و روح تأثیر متقابل هست، میان روح جامعه و اندام آن ـ یعنی میان نهادهای معنوی و نهادهای مادی آن ـ چنین رابطهای برقرار هست. همانطور که سیر تکاملی فرد به سوی آزادی و استقلال و حاکمیت بیشتر روح است، سیر تکاملی جامعه نیز چنین است؛ یعنی جامعه انسانی هر اندازه متکاملتر بشود، حیات فرهنگی) آن) استقلال و حاکمیت بیشتری بر حیات مادی آن پیدا میکند.
shariaty
نطفه جامعه بشری بیشتر با نهادهای اقتصادی بسته میشود. جنبههای فرهنگی و معنوی جامعه به منزله روح جامعه است.
shariaty
فرد تکاملیافته یعنی وارسته از محکومیت محیط بیرونی و درونی، و وابسته به عقیده و ایمان.
shariaty
حقیقت این است که سیر تکاملی انسان از حیوانیت آغاز میشود و به سوی انسانیت کمال مییابد. این اصل، هم درباره فرد صدق میکند و هم درباره جامعه.
shariaty
حقیقت این است که سیر تکاملی انسان از حیوانیت آغاز میشود و به سوی انسانیت کمال مییابد.
shariaty
چه رابطهای میان حیوانیت انسان و انسانیت او، میان زندگی حیوانی او و زندگی انسانی او، میان زندگی مادی و زندگی فرهنگی و روحانی او وجود دارد؟ آیا یکی از ایندو اصل است و دیگری فرع؟ یکی اساس است و دیگری انعکاسی از او؟ یکی زیربناست و دیگری روبنا؟
shariaty
وجوه مشترک انسان با حیوان و وجوه امتیاز او از حیوان سبب شده که انسان دارای دو زندگی باشد: زندگی حیوانی و زندگی انسانی، و به تعبیر دیگر زندگی مادی و زندگی فرهنگی.
shariaty
انسان حیوانی است که با دو امتیاز «علم و ایمان» از دیگر جانداران امتیاز یافته است.
shariaty
تفاوت عمده و اساسی انسان با جانداران دیگر که ملاک «انسانیت» اوست و انسانیت وابسته به آن است، علم و ایمان است.
shariaty
حجم
۶۱٫۲ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۶۱٫۲ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۱۱,۰۰۰
۴,۴۰۰۶۰%
تومان