بریدههایی از کتاب بیمار خاموش
۴٫۴
(۱۶۲۷)
آلیسیا یک آژیر خاموش است پسرم. با دلفریبی ما را به صخره میکوبد و تمام بلندپروازیهایمان را تکهتکه میکند.»
بهزاد
شانههایم را بالا انداختم و گفتم: «میخواهم به مردم کمک کنم. واقعیت این است.»
مزخرف گفتم.
البته واقعاً میخواستم به مردم کمک کنم. اما این هدف دومم بود. بهخصوص از زمانی که شروع به درس خواندن کردم. انگیزهٔ واقعیام خودخواهی محض بود. میخواستم به خودم کمک کنم. و عقیده داشتم همهٔ افرادی که در مرکز سلامت روانی کار میکنند، همین انگیزه را دارند. ما به سمت این حرفه کشیده شده بودیم، چون آسیب دیده بودیم و میخواستیم از این درسها برای التیام خودمان بهره ببریم.
سؤال بعدی این بود که آیا برای انجام این کار آماده بودیم یا نه؟
کاربر ۶۹۱۲۹۳۰
و کمکم در تاریکی متوجه چیزی شدم.
نمیخواستم بمیرم. نه هنوز. نه فعلاً که زندگی نکرده بودم.
این حس نوعی امیدواری را در من پدید آورد. اگرچه تیره و تعریف نکردنی بود، باعث میشد که نتوانم خودم را بکشم. من به کمک نیاز داشتم.
کاربر ۶۹۱۲۹۳۰
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکل زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
زیگموند فروید
Rosa
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکل زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
زیگموند فروید
Rosa
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکل زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
زیگموند فروید
Rosa
ما در دوران نوزادی مثل اسفنجی تمیز یا لوح نانوشتهایم که فقط نیازهای مبنا را بروز میدهیم. خوردن، دفع کردن، عشق ورزیدن و دوست داشته شدن. اما گاهی یک چیز خوب پیش نمیرود که به شرایط به دنیا آمدنمان و خانهای که در آن بزرگ میشویم، بستگی دارد. کودکی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته و زجر کشیده، هرگز نمیتواند در واقعیت و در شرایطی که بیدفاع و ناتوان است، انتقام بگیرد. اما میتواند و قطعاً در تصوراتش خشن میشود.
غضب هم مثل ترس یک واکنش است.
حسین احمدی
گاهی به سختی میتوان فهمید که چرا پاسخهای امروز ریشه در گذشته دارد. یک مقیاس ساده از آن میتواند مفید باشد. یک رواندرمانگر سرآمد در حوزهٔ سوءاستفادهٔ جنسی یک بار به من گفت که در عرض سی سال کار مداوم با پدوفیلها هیچ وقت کسی را ندیده که خودش در دوران کودکی مورد سوءاستفاده قرار نگرفته باشد. این حرف به این معنی نیست که تمام بچههایی که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، خودشان در بزرگسالی کودکآزار میشوند. اما غیرممکن است که کسی مورد سوءاستفاده قرار نگرفته باشد و کودکآزار شود. هیچ فردی شیطان به دنیا نمیآید. همانطور که وینیکوت گفته، هیچ نوزادی نمیتواند از مادرش متنفر باشد، مگر اینکه ابتدا مادر از او متنفر شده باشد.
حسین احمدی
میدانی تئو؟ یکی از سختترین چیزها این است که در بیشتر موارد وقتی نیاز به دوست داشته شدن داریم، این اتفاق نمیافتد. احساس وحشتناکی است. درد ناشی از دوست نداشته شدن.»
حسین احمدی
«قبلاً دربارهاش حرف زده بودیم. مگر نه؟»
«دربارهٔ آتشبازی؟»
«دربارهٔ عشق. دربارهٔ اینکه چهقدر به خاطر آتشبازی در عشق مرتکب اشتباه میشویم. به خاطر درام و رفتارهای غیرمعمول. اما عشق واقعی خیلی آرام و بیحرکت است. و اگر آن را زیاد از جنبهٔ هیجانانگیز نبینی، خستهکننده است. عشق، عمیق و خونسرد است. و البته پایدار. تصور میکنم که تو به معنای درست کلمه به کتی عشق میدهی. خواه یا ناخواه او هم میتواند به شیوهای دیگر آن را به تو برگرداند.»
به دستمال کاغذی روی میز نگاه کردم. دوست نداشتم به جایی که روت میخواهد، برسیم. سعی کردم حواسش را پرت کنم.
حسین احمدی
ما همیشه تحت حملهایم و به درمان نیاز داریم تا استرسهایمان تسکین یابد و همین باعث میشود که تجربیات خوبی داشته باشیم و با این رفتار آرام آرام میفهمیم که چهطور وضعیت جسمی و روانی خود را کنترل کنیم. اما تواناییمان در تحویل گرفتن خودمان مستقیماً به توانایی مادرمان در تحویل گرفتنمان بستگی دارد و اگر هرگز چنین چیزی را از طرف مادر خود تجربه نکرده باشیم، چهطور میتوانیم آن را یاد بگیریم؟ کسی که هیچ وقت نیاموخته خودش را تحویل بگیرد، در زندگی مضطرب میشود. همان احساسی که بیون برایش از عبارت «وحشت گمنام» استفاده میکند. چنین فردی همیشه به دنبال تحویل گرفتنهای بینظیر از سوی منابع خارجی است. مثلاً برای تسکین اضطراب بینهایتش مشروب مینوشد یا به شیوهای دیگر خودش را آرام میکند. من هم به ماری جوآنا اعتیاد پیدا کرده بودم.
حسین احمدی
اما ماری جوآنا اثری بیش از آرامشبخشی روی من داشت. شیوهٔ تجربهٔ احساساتم را تغییر داده بود و کمک میکرد تا مثل کودکی که همه دوستش دارند، احساس امنیت کنم.
به عبارت دیگر مرا تحویل میگرفت.
روانپزشکی به نام دبلیو. آر. بیون عبارت «تحویل گرفتن» را در شرح توانایی ما برای مدیریت درد فرزندش به کار برد.
به یاد داشته باشید که دوران نوزادی دوران سعادتمندی نیست. بلکه دوران خوفناکی است. وقتی نوزادی به دام دنیای بیگانه میافتد، نمیتواند خوب ببیند و مدام از دیدن دنیای جسمانی شگفت زده میشود. از اینکه گرسنگی آلارم دارد، از حرکات ورزشی، غرق شدن در احساسات.
حسین احمدی
احساسات بیان نشده هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکل زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
negar🦋
همینطور که از تپه بالا میرفتم، چشمانم پر از اشک شد. برای مادرم یا خودم و حتی آن فقیر بیخانمان گریه نمیکردم. برای همه گریه میکردم. همه جا پر از درد است و ما فقط چشمهایمان را به رویشان میبندیم. واقعیت این است که همهٔ ما وحشتزدهایم و همدیگر را میترسانیم
mojan
به یاد داشته باش که عشقی که صداقت نداشته باشد، اسمش عشق نیست
mojan
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگیمان با هم فرق دارد
mojan
نوشتن یک جور آزادسازی است. یک جور تخلیه که میتوانی با آن خودت را شرح دهی. به نظرم چیزی مثل درمان
mina
موسیقی این قدرت را دارد که سرسختترین افراد را رام کند.
Raha
من عقیده دارم که همهٔ ما دیوانه هستیم و فقط روش دیوانگیمان با هم فرق دارد.
Raha
دلم میخواست او را بزنم. دلم میخواست بپرم و با مشت توی صورتش بکوبم. دلم میخواست اتاق را به هم بریزم و اثاثیه را به دیوار بکوبم. دلم میخواست گریه کنم و زوزه بکشم و خودم را در دستانش مدفون کنم.
Nazanin
حجم
۲۶۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۶۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان