بریدههایی از کتاب موکب آمستردام
۴٫۳
(۱۸۰)
مهمترین تفاوتی که زیارت اربعین با وقتهای دیگر دارد هدفمند بودنش است. یک جریانی دارد مردم را یک جایی میبرد که شبیه هیچ جای دیگر نیست.
کاربر ۲۷۴۳۷۴۴
«امام حسین علیه السلام قلبشان را فدای خدا کردند و خدا هم میلیونها قلب را به امام حسین علیه السلام داد.»
توی اربعین، عالِم، عارف، راننده، نجار، کفاش، همه میتوانید به درد بخورید. همه بیایند: ملیّتها و تفکرات مختلف به دور از همهٔ آفتهایی که داریم؛ اما مشکل اینجاست که وقتی میآییم باز هم باهم یگانه نیستیم. یکی میگوید قومیت، یکی میگوید کشور. تازه باز ریز میشویم میآییم داخل و میگوییم شهر. یکی میگوید مشهد، یکی میگوید تهران، الیماشاءالله میبینی هرکس دارد میکشد طرف خودش.
من یک همکلاس یهودی داشتم که با هم همگروه بودیم؛ ولی تا ششهفت ماه بعد رو نکرد که فارسی بلد است. فقط با ما انگلیسی صحبت میکرد؛ یعنی مطمئن شدم کاملاً آبزیرکاه است. معمولاً هم دعوا درست میکرد. بعدها فهمیدم فارسیحرفزدنش بهخاطر زندگی در ایران نیست. آنجا برایشان کلاس زبان فارسی گذاشته بودند.
من آنجا بود که فهمیدم ما چند تا جبهه داریم: جبههٔ فرهنگی و جبههٔ اقتصادی. هر کدامش را اگر کمتر بهش بپردازیم ضربهٔ سنگینی میخوریم. در جبههٔ فرهنگی ضربهٔ سنگینی خوردیم با این کانالها و ماهوارهها که مال یهودیهاست.
baraniam
فقط یک چیز آزارم میدهد: آن هم غربت و مظلومیتی است که ما افغانستانیها داریم؛ حتی اینجا بین جمعیت شیعیان. همین یکیدو روز قبل توی یکی از موکبها شنیده بودند یک گروه از اروپا آمدهاند. اولش ما را خیلی تحویل گرفتند؛ اما همینکه دیدند ما افغانستانی مقیم اروپا هستیم یکهو بیخیال شدند؛ انگارنهانگار. خب مگر قرار نیست هرکس امام حسین علیه السلام را دوست دارد ما هم دوستش بداریم؟ پس دیگر ملیت و قومیت نباید این وسط مطرح باشد.
مهدی
آنجا بود که من تنها شدم و فهمیدم تنهایی گاهی چه نعمت بزرگی است. چون کمی زودتر از همهجا ناامید میشوی و دستت را بلند میکنی و میگویی خدا.
مهرابی
یادم آمد مادرم گفته بود هرکس بار اول چشمش به ضریح میافتد، هر دعایی بکند مستجاب میشود؛ حالا میخواستم یک دعای قشنگ بکنم، اما هر دعایی میکردم دوباره افسوس میخوردم که کاش دعای قشنگتری میکردم؛ و باز دوباره شروع میکردم به دعاکردن.
~یا زهرا(س)~
پیادهروی زیارت اربعین شد یک آیین؛ آیینی که در آن مهم نیست تو غریبهای یا آشنا، که اصلاً غریبهای وجود ندارد. همهٔ ما یک مولا داریم و دلخوشیم به یک نگاه مولا و آموختهایم که هر جا غریبهای نباشد و دلها به هم گره بخورد، حتماً نگاه مولا هست. حالا دیگر حتی مهم نیست تو از کدام کشور میآیی؟ دوست بودهای یا دشمن؟ مهم این است که همهٔ ما رو به یک مقصد داریم. پس دیگر دشمنی وجود ندارد. هرچه هست محبت است و همدلی.
هدی✌
دستم را تکان دادم، دیدم تکان میخورد. متوجه شدم یک شال بزرگ از بالا افتاده رویم تا نور من را توی خواب اذیت نکند؛ یعنی تمام آن چند ساعت شال روی من افتاده بوده و من زیر این شال خوابِ خواب. نگاه کردم دیدم دوساعتوربع بغل حرم خوابیدهام؛ توی آن شلوغی ظهر اربعین. کاپشن را که باز کردم هیچ بدندرد، گلودرد و هیچ سردردی نداشتم؛ سالم و سرحال. صافِ صاف و خوبِ خوب شده بودم.
~یا زهرا(س)~
توی اربعین، عالِم، عارف، راننده، نجار، کفاش، همه میتوانید به درد بخورید. همه بیایند: ملیّتها و تفکرات مختلف به دور از همهٔ آفتهایی که داریم؛ اما مشکل اینجاست که وقتی میآییم باز هم باهم یگانه نیستیم. یکی میگوید قومیت، یکی میگوید کشور. تازه باز ریز میشویم میآییم داخل و میگوییم شهر. یکی میگوید مشهد، یکی میگوید تهران، الیماشاءالله میبینی هرکس دارد میکشد طرف خودش.
KissGod
آقامان همهجور آدمی زیر پرچمش دارد
Zahra sadat
امام صادق علیه السلام میفرمایند: «کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود، اگر پیاده باشد خداوند بابت هر قدمش یک حسنه مینویسد و یک گناه از او محو میکند. وقتی به حرم میرسد، خداوند او را جزء صالحان برگزیده مینویسد. وقتی مناسکش تمام میشود، خداوند نام او را جزء فائزان و رستگاران مینویسد. وقتی میخواهد بازگردد، فرشتهٔ الهی در مقابلش قرار میگیرد و میگوید که رسول خدا صل الله علیه وآله به شما سلام میرساند و مژده میدهد عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشتهات بخشیده شده است.»
fatima
بهترین و زیباترین کار این است که برای همهٔ انسانها دعا کنید. دعا کنیم همهٔ انسانها با حضرت محمد صل الله علیه وآله آشنا شوند.
Hadith
زنی که پوست و بدن خود را برای همهٔ مردم به نمایش میگذارد مثل یک نامهٔ سرگشاده است. هر مرد و زنی میتوانند آن را بخوانند و بفهمند که چه شخصیتی دارد؛ ولی زنی که خود و جذابیتهای جنسیاش را میپوشاند همانند یک نامهٔ سربسته است و فقط برای همسرش گشوده میشود.
Hadith
درست است که من خودم آن موقع یک جوان مذهبی نبودم؛ اما خیلی وقتها وقتی ظهر میرسیدم خانه، اولین تصویری که میدیدم مادرم بود سرِ سجادهٔ نماز. غذا همیشه بعد از نماز مادر بود. این تصویر، پسِ ذهنت میماند و هرجا بروی با تو میآید.
surrender
«گر عشق حرم باشد، سهل است بیابانها...»
zaraakra
امام صادق علیه السلام میفرمایند: «کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود، اگر پیاده باشد خداوند بابت هر قدمش یک حسنه مینویسد و یک گناه از او محو میکند. وقتی به حرم میرسد، خداوند او را جزء صالحان برگزیده مینویسد. وقتی مناسکش تمام میشود، خداوند نام او را جزء فائزان و رستگاران مینویسد. وقتی میخواهد بازگردد، فرشتهٔ الهی در مقابلش قرار میگیرد و میگوید که رسول خدا صل الله علیه وآله به شما سلام میرساند و مژده میدهد عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشتهات بخشیده شده است.»
zaraakra
فهمیدم خدا من را از یک جمع جدا کرد و برد یک جای دیگر؛ چون رشد من توی آن فضا و جمعِ جدید بود.
Azar
حجاب یعنی خود را به نمایشنگذاشتن. حجاب یعنی کار را فقط برای خدا انجام میدهم و لاغیر. اینکه در حجاب، اجباری نیست شاید به همین معنی باشد. حجاب یک درجهٔ معنوی است و یکی از زیباییهای دین تا نشان دهید که برای خدا یک بندهاید. تا خدا هدایت نکند، برای هدایت بقیهٔ انسانها کاری از دستتان برنمیآید.
مژگان
تصویری که ما از انسانها در جوامع غربی میبینیم این است که مردم آنجا زندگیهای خوب، رابطههای آزاد و... دارند؛ اما همانطور که گفتم رسانهها به شما دروغ میگویند و میخواهند افکارتان را شکل بدهند. میخواهند قدمبهقدم چیزهایی را بپذیرید که عادی و طبیعی نیستند. اگر فقط یک ساعت بنشینید و تفکر کنید حقیقت را در خواهید یافت دربارهٔ اینکه چه چیزی عادی و طبیعی است و چه چیزی نه.
من درعوضِ قبول آن محدودیتها، آزادی روحیام را به دست آوردم.
زیـ نب
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۶۰۰
تومان