بریدههایی از کتاب موکب آمستردام
۴٫۳
(۱۸۰)
در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده که لازم نیست از زبانت استفاده کنی برای اینکه نشان دهی دینت چیست. من فکر میکنم با یک آیه از قرآن روی سرم یا نوع زیورآلاتی که دارم باید بتوانم خودم را معرفی کنم. وقتی مردم به من نگاه میکنند بفهمند این یک انقلابی است، یک شیعه است.
samane
به خودت میگویی تو دو هفته اینجایی و بعد میروی. هر غلطی خواستی آنجا بکن، اما اینجا کربلاست و باید حرمتش را نگه داری. اگر اینجا توانستی حُرمت نگه داری، بقیهٔ سال هم میتوانی. یواشیواش بقیهٔ سالت هم میشود حریم کربلا. همهٔ سالت میشود حریم کربلا و آنجا هم حرمت نگه میداری.
مهرابی
حالا وقتی به حجاب فکر میکنم به یاد حضرت زینب علیه االسلام میافتم. حالا میگویم همین حجاب که روی سر ماست، یک آیه از قرآن است. وقتی هم به حضرت زینب علیه االسلام فکر میکنم یاد حضرت زهرا علیه االسلام میافتم؛ چون آنها در اصل بهترین مثال و الگوی زن در دین اسلام بودهاند. آنها خیلی زیبا بودهاند ولی در بیرون از خانه کسی از ایشان چیزی نمیدید.
samane
مادرم از امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام و علیاکبر علیه السلام، از همه تعریف میکند. همیشه میگوید ببین، آنجا آدم زیاد بود. همهشان نماز میخواندند و روزه میگرفتند. همهشان مثل ما مسلمان بودند؛ ولی همانها بودند که امام حسین علیه السلام را شهید کردند.
مهرابی
از اول که در این مسیر افتاده بودیم، پلهپله و قدمبهقدم داشتیم میدیدیم که این کار جدیجدی دست ما نیست. یک وقت هست که چون امام حسین علیه السلام را دوست داری و ارادت داری به ایشان، به زبان میآوری و میگویی دست امام حسین علیه السلام است؛ ولی یک وقت هست که میبینی و لمس میکنی که واقعاً دست حضرت علیه السلام است. ما توی این کارها فهمیدیم که کارهای نیستیم و اگر کمک آقا علیه السلام نباشد ما یکصدمش را هم نمیتوانیم راه ببریم.
مهرابی
اگر ما مشکلی هم داریم، از خودمان است نه دین
Hadis🌸
در اربعین امام حسین علیه السلام یک سفره پهن کرده برای همه. یک سفره پهن کرده که روی همه را کم کند و بگوید شما که میگفتید میخواهیم به درد دین بخوریم، شما که میگفتید کاش در آن زمان بودیم و کمک میکردیم، این هم سفره...
توی اربعین، عالِم، عارف، راننده، نجار، کفاش، همه میتوانید به درد بخورید. همه بیایند
هدی✌
من شاید به دهبیست کشور از غرب و شرق عالم سفر کردهام. هیچ جایی از لحاظ آزادیهای جنسی مثل هلند نیست. اینقدر در این آزادیها پیش رفتهاند که دارند از حیوانات هم جلو میزنند. شما بعضی از حیوانات را میبینی کمی حیا دارند. اینها مطلقاً به چیزی از جنس حیا اعتقاد ندارند؛ اما چه کسی گفته مشکل ندارند؟ چه کسی گفته توی این کشور دیگر جرم و جنایت رُخ نمیدهد؟ مگر طمع انسان حد و اندازه دارد؟ هرچقدر هم که بهش بدهی باز هم میخواهد. آدم این مسائل را که در غرب میبیند، میفهمد دین چه کرامتی برای انسان مؤمن قائل شده.
هدی✌
خوبی غرب برای من این بود که تهِ این نوع نگاه را میدیدم. دیگر آنجا نفاق و ظاهرسازی نبود و میشد ببینی آخر بیدینی کجاست. این شد که من روزبهروز توی دینداری خودم محکمتر میشدم.
هدی✌
من هر روز و هر شب الکلیهایی را میدیدم که افتاده بودند توی جوی آب. ولگردهایی که تا کمر توی سطل زباله بودند؛ یعنی میدیدم که غرب هم آسیبهای بسیاری دارد. ما هم ممکن است بعضی از همین آسیبها را توی جامعهٔ اسلامی داشته باشیم؛ اما به نظر من آن آسیبها دقیقاً مال همان جاهایی است که به نظر دین عمل نکردیم و خواستیم از غربیها تقلید کنیم، توسعه پیدا کنیم و مرفّه شویم. آن وقت دچار آسیبهای آنها هم شدیم. اسم خودشان را گذاشتهاند خانواده؛ اما وقتی با هم میروند بیرون هرکس سهم خودش را حساب میکند. میگویم: «مگر این زن تو نیست؟!» میگوید: «چرا ولی خب وقتی دارد حقوق میگیرد چه اشکال دارد پول غذایش را خودش حساب کند؟» یعنی اینقدر ممکن است از عاطفه خالی شوند.
هدی✌
مسجد باید بستری را آماده کند که وقت اذان بقیه شرمنده شوند و هرکس با هر چیزی مشغول است رها کند و برود نماز بخواند.
هدی✌
چه بغضی کرد یکی از اعضای گروه که از هموطن ما شنیده بود اگر ایرانی بودند مشکلی نبود ولی افغانستانی راه ندهید.
و چقدر تلخ و شیرین بود این اُنس و همنشینی با برادران افغانستانی. شیرین برای شناختن برادرانی جدید و بامحبت، و تلخ برای آنچه گاه از دردها و مشکلاتشان در ایران میشنیدیم.
هدی✌
امام صادق علیه السلام میفرمایند: «کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود، اگر پیاده باشد خداوند بابت هر قدمش یک حسنه مینویسد و یک گناه از او محو میکند. وقتی به حرم میرسد، خداوند او را جزء صالحان برگزیده مینویسد. وقتی مناسکش تمام میشود، خداوند نام او را جزء فائزان و رستگاران مینویسد. وقتی میخواهد بازگردد، فرشتهٔ الهی در مقابلش قرار میگیرد و میگوید که رسول خدا صل الله علیه وآله به شما سلام میرساند و مژده میدهد عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشتهات بخشیده شده است.»
هدی✌
میتوانم به شما بگویم در گذشته انسانهایی وجود داشتند که کتاب مقدس را تحریف کردند و کتابهایی را کنار گذاشتند برای اینکه از دین در جهت منافع خودشان استفاده کنند. برای اینکه اذهان مردم را کنترل کنند. در نتیجه چیزهایی را مجاز کردند که خداوند ممنوع کرده است. تصویری که ما از انسانها در جوامع غربی میبینیم این است که مردم آنجا زندگیهای خوب، رابطههای آزاد و... دارند؛ اما همانطور که گفتم رسانهها به شما دروغ میگویند و میخواهند افکارتان را شکل بدهند.
Hadith
در هلند مثل بقیهٔ اروپا ارتباط دختر و پسر خیلی عادی است. از پنجششسالگی باید دستتویدست هم راه بروند. پسرها یک صف و دخترها هم یک صف. دست همدیگر را میگیرند و میروند سر کلاس.
moallem
من هر روز و هر شب الکلیهایی را میدیدم که افتاده بودند توی جوی آب. ولگردهایی که تا کمر توی سطل زباله بودند؛ یعنی میدیدم که غرب هم آسیبهای بسیاری دارد. ما هم ممکن است بعضی از همین آسیبها را توی جامعهٔ اسلامی داشته باشیم؛ اما به نظر من آن آسیبها دقیقاً مال همان جاهایی است که به نظر دین عمل نکردیم و خواستیم از غربیها تقلید کنیم، توسعه پیدا کنیم و مرفّه شویم
Hadith
یک نکتهای دربارهٔ کربلا و زیارت اربعین است که اگر یک سال بیایی دیگر نمیتوانی نیایی. گیرم یک سال هم سختیهای زندگی نگذارد بیایی، سال بعد دیگر بند نمیشوی. هرجور باشد خودت را میرسانی کربلا.
مژگان
بهخدا نوکری زائر امام حسین علیه السلام شرف دارد به سلطنت دنیا.
مژگان
اصلاً نوکری امام حسین علیه السلام یک عشق و حالی دارد که با هیچ چیز دیگر عوضش نمیکنی. من خودم هر چیزی توی زندگی دارم از همین نوکری امام حسین علیه السلام است؛ یعنی من هیچ جا کارم بند نمیشود؛ اما هر کاری که با امام حسین علیه السلام داشته باشم خوب میشود. خوب راه میافتد. توی هلند کارهای ما جوری درست میشود که من میدانم با چهارچوبهای معمول این کشور نباید بشود؛ ولی خب برای ما راه میافتد. حالا شاید توی این دنیای مادی امروز این حرفها را قبول نداشته باشند ولی این اعتقاد قلبی من است. شاید خیلیها فکر میکردند من بروم اروپا عوض میشوم؛ ولی نشدم. خدا دستم را گرفت. اتفاقات زیادی برایم افتاده که دست امام حسین علیه السلام را تویش میدیدم اما خیلیهایش را نمیشود گفت.
مژگان
زنی که پوست و بدن خود را برای همهٔ مردم به نمایش میگذارد مثل یک نامهٔ سرگشاده است. هر مرد و زنی میتوانند آن را بخوانند و بفهمند که چه شخصیتی دارد؛ ولی زنی که خود و جذابیتهای جنسیاش را میپوشاند همانند یک نامهٔ سربسته است و فقط برای همسرش گشوده میشود. اعتقاد من این است که زیبایی و پوست بدن و... همگی زودگذرند و ما همه پیر میشویم. دنیا همین است دیگر. مهم این است که بیاموزیم روح شخص را دوست داشته باشیم و نه بدنش را.
مژگان
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۲۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۶۰۰
تومان