بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب موکب آمستردام | صفحه ۱۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب موکب آمستردام

بریده‌هایی از کتاب موکب آمستردام

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۸۰ رأی
۴٫۳
(۱۸۰)
این‌ها توی حرف و کار ناحق خودشان این‌قدر پابرجایند، چرا ما برای حرف حق خودمان معطلیم و بیکار.
zahraa_mousaavii
از سال بعد تصمیم گرفتیم همین سالن‌گرفتن را ادامه بدهیم تا جمعیت بیشتری بتوانند شرکت کنند. حالا همین سالن‌گرفتن هم ماجرای خودش را داشت. سالن‌ها توی فنلاند کوچکند؛ مثلاً برای پذیرایی از سی تا چهل نفر؛ مگر سالن‌های ورزشی یا رقص. چندین بار اتفاق افتاد که برنامهٔ ما قرار بود ساعت نه شب شروع شود، بعد هشت‌ونیم می‌رفتیم سالنی که اجاره کرده بودیم را تحویل بگیریم می‌دیدیم هنوز دارند توی سالن می‌رقصند و بوی مشروب پیچیده. ما هم فقط نیم‌ساعت وقت داشتیم سالن را سیاه‌پوش کنیم و صندلی بچینیم و آماده‌اش کنیم. جوان‌ها همه آماده بودند. تا سالن خلوت می‌شد همه می‌ریختند توی سالن و هرکس یک کاری می‌کرد تا سر ساعت مجلس آماده شود. در عرض نیم‌ساعت سالن رقص می‌شد مجلس امام حسین علیه السلام.
میم مهاجر
به نظر من اربعین یک تمرینی است برای کارهایی که بعدها شیعه می‌خواهد در دورهٔ ظهور انجام بدهد.
میم مهاجر
«گر عشق حرم باشد، سهل است بیابان‌ها...»
میثم
تنهایی گاهی چه نعمت بزرگی است. چون کمی زودتر از همه‌جا ناامید می‌شوی و دستت را بلند می‌کنی و می‌گویی خدا.
Book lover 19
. گاه در برخی از روایات تأکید شده که حتی اگر پایی نداشتی، بر روی دو زانو یا با کشیدن سینه‌هایت روی زمین به سمت امامت حرکت کن. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه السلام از منزلش خارج شود، اگر پیاده باشد خداوند بابت هر قدمش یک حسنه می‌نویسد و یک گناه از او محو می‌کند. وقتی به حرم می‌رسد، خداوند او را جزء صالحان برگزیده می‌نویسد. وقتی مناسکش تمام می‌شود، خداوند نام او را جزء فائزان و رستگاران می‌نویسد. وقتی می‌خواهد بازگردد، فرشتهٔ الهی در مقابلش قرار می‌گیرد و می‌گوید که رسول خدا صل الله علیه وآله به شما سلام می‌رساند و مژده می‌دهد عملت را از سر بگیر که تمام گناهان گذشته‌ات بخشیده شده است.»
Book lover 19
مناسبت‌های زیادی کربلا رفته بودم: از دههٔ محرّم گرفته تا مناسبت‌های دیگر؛ اما از همان فرودگاه که وارد نجف شدیم دیدم همه‌چیز فرق می‌کند با سفرهای دیگر. گفتم اینجا کجاست؟ ما باز هم نجف آمده بودیم، ولی این انگار یک نجف دیگری است. همین مسیر نجف تا کربلا را ایام دیگر که می‌رفتیم، دوست داشتیم پیاده برویم تا ببینیم چطوری است و با سیستم سنتی عراق و مردمش آشنا شویم. آن روزها خلوت بود ولی حالا انگار مهم‌ترین حادثهٔ عالم رخ داده. اصلاً انگار ظهور شده. این‌ها چه کسانی هستند؟! اینجا کجاست؟! این همان نجف است؟! همان کربلا است؟! پشت‌سرهم پرواز دارد می‌نشیند. قصه چیست؟
gofteman_enghlab57
من شاید به ده‌بیست کشور از غرب و شرق عالم سفر کرده‌ام. هیچ جایی از لحاظ آزادی‌های جنسی مثل هلند نیست. این‌قدر در این آزادی‌ها پیش رفته‌اند که دارند از حیوانات هم جلو می‌زنند. شما بعضی از حیوانات را می‌بینی کمی حیا دارند. این‌ها مطلقاً به چیزی از جنس حیا اعتقاد ندارند؛ اما چه کسی گفته مشکل ندارند؟ چه کسی گفته توی این کشور دیگر جرم و جنایت رُخ نمی‌دهد؟ مگر طمع انسان حد و اندازه دارد؟ هرچقدر هم که بهش بدهی باز هم می‌خواهد. آدم این مسائل را که در غرب می‌بیند، می‌فهمد دین چه کرامتی برای انسان مؤمن قائل شده.
gofteman_enghlab57
اما به نظر من آن آسیب‌ها دقیقاً مال همان جاهایی است که به نظر دین عمل نکردیم و خواستیم از غربی‌ها تقلید کنیم، توسعه پیدا کنیم و مرفّه شویم. آن وقت دچار آسیب‌های آن‌ها هم شدیم. اسم خودشان را گذاشته‌اند خانواده؛ اما وقتی با هم می‌روند بیرون هرکس سهم خودش را حساب می‌کند. می‌گویم: «مگر این زن تو نیست؟!» می‌گوید: «چرا ولی خب وقتی دارد حقوق می‌گیرد چه اشکال دارد پول غذایش را خودش حساب کند؟» یعنی این‌قدر ممکن است از عاطفه خالی شوند. طرف کلی پول دارد با ماشین خوب و همهٔ امکانات؛ اما نمی‌داند پدرش کیست؟!
gofteman_enghlab57
در تاریخ و فرهنگ شیعه، زیارتِ پیاده یکی از شکل‌های سفر بوده که نشان‌دهندهٔ شوق و اشتیاق سالک است. گاه در برخی از روایات تأکید شده که حتی اگر پایی نداشتی، بر روی دو زانو یا با کشیدن سینه‌هایت روی زمین به سمت امامت حرکت کن.
gofteman_enghlab57
هر چیزی که زیباست آسان به دست نمی‌آید. باید برایش بجنگی؛ چون چیزهایی که آسان به دست می آید دیگر لذتی ندارد و احتمالاً امتحانی هم در آن نیست.
Book lover 19
به نظر من امام حسین علیه السلام آن‌قدر بزرگ‌اند که تمام قلب‌ها را توی خودشان جا داده‌اند. من یک جمله‌ای دارم که آن را همه‌جا می‌نویسم: «امام حسین علیه السلام قلبشان را فدای خدا کردند و خدا هم میلیون‌ها قلب را به امام حسین علیه السلام داد.»
Book lover 19
من توی این سال‌ها دربارهٔ زیارت اربعین خیلی سخنرانی گوش داده بودم و مطلب خوانده بودم. به نظرم توی زیارت اربعین یک ویژگی‌هایی وجود دارد که آن را خاص‌تر می‌کند؛ انگار یک رزمایش ظهور است؛ برای همین نیت کردم حداقل یک بار بیایم و در این صف حاضر باشم. ا
کاربر ۳۹۳۲۹۵۳
ارتباطی که با دیگران پیدا می‌کنی، دوست‌های جدیدی که به دست می‌آوری، همه‌اش قشنگ است. در تمام طول این سفر کسانی که به‌طور معمول اصلاً نمی‌توانند باهم کنار بیایند، اینجا سازگار می‌شوند؛ انگار ما همه باهم فامیل هستیم. من فکر می‌کنم این قشنگ‌ترین چیز است. باید حتماً یک قدرتی باشد که این‌همه آدم را کنار هم جمع کند و این آرامش را بیاورد؛
کاربر ۳۹۳۲۹۵۳
ارتباطی که با دیگران پیدا می‌کنی، دوست‌های جدیدی که به دست می‌آوری، همه‌اش قشنگ است. در تمام طول این سفر کسانی که به‌طور معمول اصلاً نمی‌توانند باهم کنار بیایند، اینجا سازگار می‌شوند؛ انگار ما همه باهم فامیل هستیم. من فکر می‌کنم این قشنگ‌ترین چیز است. باید حتماً یک قدرتی باشد که این‌همه آدم را کنار هم جمع کند و این آرامش را بیاورد؛
کاربر ۳۹۳۲۹۵۳
ولی اصولاً هر چیزی که باارزش باشد آسان به دست نمی‌آید؛
کاربر ۳۹۳۲۹۵۳
باید بچه‌هایمان با این فضاها انس داشته باشند. نه اینکه دست بچه را بگیرند و از خواب بیدار کنند و با اوقات تلخ ببرند؛ با فکر و احساس می‌آورندش توی مراسم دینی. مادرش قبلش صحبت می‌کند که تو باید بیایی و چرا به چنین برنامه‌هایی می‌رویم. ممکن هم بود توی خواب بیایند دعای ندبه؛ ولی با فکر می‌آمدند.
کاربر ۳۹۳۲۹۵۳
من وقتی نمازخواندن مظفر را دیدم، یک‌هو احساس کردم چقدر این حس و حال و آرامش را دوست دارم. این همان آرامش و حالی بود که من توی عبادت‌هایم به دنبالش می‌گشتم و پیدایش نمی‌کردم؛ حالِ مظفر موقع خم‌شدن و به‌خاک‌افتادنش فوق‌العاده بود.
کاربر ۳۹۳۲۹۵۳
خوبی غرب برای من این بود که تهِ این نوع نگاه را می‌دیدم. دیگر آنجا نفاق و ظاهرسازی نبود و می‌شد ببینی آخر بی‌دینی کجاست. این شد که من روزبه‌روز توی دین‌داری خودم محکم‌تر می‌شدم.
:)
اما به نظر من آن آسیب‌ها دقیقاً مال همان جاهایی است که به نظر دین عمل نکردیم و خواستیم از غربی‌ها تقلید کنیم، توسعه پیدا کنیم و مرفّه شویم. آن وقت دچار آسیب‌های آن‌ها هم شدیم. اسم خودشان را گذاشته‌اند خانواده؛ اما وقتی با هم می‌روند بیرون هرکس سهم خودش را حساب می‌کند.
:)

حجم

۱۲۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۲۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۶۰۰
تومان