بریدههایی از کتاب رواندرمانی چیست؟
۳٫۷
(۳۳)
علل آسیبهای دوران کودکی که برای ما اتفاق میافتد، به ندرت از بیرون برجسته و چشمگیر به نظر میرسد، اما آثار آنها غالباً قوی و ماندگار است. شکنندگی دوران کودکی به حدی است که نیازی نداریم اتفاق هولناکی برای ما رخ دهد تا دچار ازهمپاشیدگی عمیق شویم.
سعید سلیمانی
درواقع کسانی که مسبب آسیبهای آغازین ما بودند، چنین قصدی نداشتند؛ بلکه خودشان آسیبدیده و در تقلا برای دوام بودند.
بدین ترتیب میتوانیم تصویری اندوهناک، اما دلسوزانهتر از جهانی ترسیم کنیم که در آن مشقتها و اضطرابها، کورکورانه به نسلهای بعدی منتقل شوند. تجربهٔ چنین بینشی درست است و باعث ترس کمتری میشود. کسانی که به ما آسیب زدند موجوداتی برتر و توانمند نبودند که نقاط ضعف ما را تشخیص داده و حملهور شدند، بلکه خودشان آزرده و آسیبپذیر بودند که نهایت تلاششان مقابله با انبوهی از غمهای پنهان بود؛ غمهایی که در زندگی روزمره محکوم به آن هستیم.
P.H
رواندرمانی نمیتواند رنجهای ذاتی وجودی را از میان ببرد، اما میتواند ما را طوری مجهز کند که با اندکی شجاعت و متانت بیشتر به مقابله با آنها برخیزیم.
El Santo
افراد شورشگر در حقیقت کسانی هستند که اطاعتپذیری بیش از حدی از آنها خواسته شده است.
Ahmad
هر کسی را به خوبی بشناسیم رفتارهای عجیب و نومیدکننده در او خواهیم دید.
Mahsa Sadati
هرگاه برای مهار و کنترل احساسات تلخ و ناراحتکننده خود وابستگی دیوانهواری به چیزی (هر چیزی که باشد) پیدا میکنیم معتاد شدهایم.
الهام
پدر یا مادر خشن، ما را به سمت تسلیمپذیری و ناتوانی از اعتراض و مخالفت سوق میدهد. مراقبت و حفاظت بیش از حد والدین باعث میشود کودک ترسو شود و در مواجه با موقعیتهای پیچیده وحشت کند. والدین پرمشغله و بیاعتنا عامل شکلگیری شخصیت به شدت توجه طلب در کودک است.
هر رفتار ما همواره منطق و پیشزمینهای دارد.
میتوانیم بگوییم عدم تعادلها ریشه در گذشته دارد، چون بازتابدهندهٔ غرایز و نحوهٔ اندیشیدن در دوران کودکی است.
احسان رضاپور
در اغلب اوقات صدای درون ما به هیچ وجه مهربان نیست، بلکه صدایی شکننده و تنبیهکننده، یا وحشتزده و تحقیرآمیز است
123456789ajg
کسانی که مسبب آسیبهای آغازین ما بودند، چنین قصدی نداشتند.
saba
خصوصیات شخصیتی و ذهنیتهایی که در واکنش به یک یا دو بازیگر محوری (پدر مادر) در دوران کودکی شکلگرفتهاند، تبدیل به الگوی ما برای تفسیر رفتارهای دیگران میشود. به عنوان مثال، شوخطبعی و اندکی دیوانهبازی برای جلب توجه مادری بیعلاقه است که در بزرگسالی تبدیل به طبع ثانویه ما میشود.
کاربر ۱۵۵۹۶۴۹
فرد به اصطلاح خودشیفته در حقیقت روان شب زدهای است که در سالهای ابتدایی از فرصت تحسین شدن بیش از حد و نامعقول محروم مانده است.
رها
عدم تعادلها همواره واکنش به اتفاقاتی هستند که در گذشته رخ دادهاند. در حقیقت به این دلیل رفتار میکنیم که سالها پیش یک آسیب آغازین، ما را از طی نمودن مسیر مفیدی بازداشته است.
کتابخوان
اگر پدر یا مادر بر سر ما فریاد بزنند جهان زیر پایمان میلرزد، نمیفهمیم برخی از حرفهای تند آنها جدی نیست، بلکه به خاطر یک روز کاری سخت یا بازتاب دوران کودکی خودشان است؛ احساس میکنیم موجودی عظیم و همهچیزدان که قادر به انجام هر کاری است به دلایل ناشناختهای تصمیم گرفته ما را نابود کند.
کتابخوان
آنها میدانند که درون هر فرد بزرگسال، کودکی سردرگم، خشمگین و آسیبدیده، در تمنای پذیرش حرف و نظر و واقعیتش نشسته است. آنها درک میکنند که این کودک بایستی خود را بازشناسد. میدانند که این کودک خواهان شنیده شدن حرفهایش هست، حرفهایی که شاید در حالت گریان و در قالب زمزمههایی که به سختی قابل فهم باشد، برخلاف بلوغ ظاهری و تسلط بر خویشتنی است که تداعیگر بزرگسالی است.
رها
با شادمانی زیاد دروغ میگوییم. شادی در خوشبختی تقریباً غیرقابل تشخیص یا ناچیز به نظر میرسد؛ اما شادمانی مصرانه و بیامان، ارتباط اندکی با رضایت حقیقی دارد. افراد شاد حالت سرخوشی را تنها برای شاد بودن نمیخواهند و نمیتوانند تحمل کنند که غم به هر شکلی وجود داشته باشد، چرا که احساس یأس و اندوه درونیشان بسیار غامض و به طور بالقوه توانفرسا است.
به چیزی که علاقه داریم اما نتوانستیم به آن برسیم حمله میکنیم و با لکهدار کردن آن دروغ میگوییم. افرادی را که زمانی میخواستیم با آنها دوست باشیم، مشاغلی که زمانی امیدوار به کسب آنها بودیم و شیوههای زندگی که زمانی به آنها چشمداشتیم را رد میکنیم. هدف دشواری که به شکل دردناک از دسترس ما دورمانده را پیکربندی میکنیم، به امید اینکه لازم نباشد فقدان آن را به طور کامل در ذهن خود ثبت نماییم.
به واسطهٔ بدگمانی تعمیمیافته که همهچیز و همهکس را از دریچه آن مینگریم تا حس درماندگی را در رابطه با یک یا دو موضوع از خود برانیم، دروغ میگوییم
رها
الگوی عدم تعادلهای ما به ناپختگی بنیادینی ارتباط دارد و نشانههایی در خود دارد مبنی بر اینکه در دوران کودکی با مسائلی درگیر بودیم که خارج از توانمان بوده است.
MasiBanoo21
رواندرمانی اختراعی است که به بهبود عملکرد عاطفی ما کمک میکند. رواندرمانی به گونهای طراحیشده که مشکلات زیادی را رفع کند، مشکلاتی چون فهم خودمان، اطمینان به دیگران، ارتباط موفق، احترام به تواناییها، احساس آرامش کافی، اطمینان خاطر، صداقت، صراحت و حس شرم نداشتن.
Mahsa Sadati
از نظر کودک شنیدن صدای مشاجره و دعوا (همراه با کوبیدن در و فحاشی) میتواند فاجعهآمیز باشد، انگار حس امنیتاش متلاشی شده است. در ادراک کودک هیچ گونه شواهدی دال بر اینکه مشاجره بخشی از رابطهٔ عادی است وجود ندارد.
taraneh moghaddam
نگرانی دیگر این است که رواندرمانی جایگزین پرهزینهٔ دوستی و نشاندهنده ناکامی ما در همدلی و مهربانی برای یافتن دوستان حقیقی شود؛ اما در دفاع از این دوستی، از قوانین و مقررات حاکم برنهاد رواندرمانی غفلت شده است. ما نمیتوانیم از یک دوست معمولی انتظار داشته باشیم که با هوشمندی، توجه و مداومت فراوان، به صورت هفتگی به مشکلات پنهان ما گوش دهد، نیازهای خود را کنار بزند و تفسیرهای ظریفی از سوابق گذشته ما تا دوران کودکی تدوین کند.
Sara Ghabel
آنچه اعتیاد را به درستی نشان میدهد کاری نیست که شخص در حال انجام آن است بلکه نحوهٔ انجام آن کار به منظور اجتناب از مواجه شدن با خود است. هرگاه برای مهار و کنترل احساسات تلخ و ناراحتکننده خود وابستگی دیوانهواری به چیزی (هر چیزی که باشد) پیدا میکنیم معتاد شدهایم.
کتابخوان
حجم
۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۸۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان