بریدههایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
۴٫۳
(۱۸۲)
در عصر ما «یکی در دو تن» یا «روحی در دو بدن» به این معنا بود که برای هر فردی شریک روحی کاملی از قبل مقدر شده و ما در اعماق وجودمان این فرد را میشناسیم و عاشقش هستیم بدون اینکه او را ملاقات کرده باشیم. جستوجو برای یافتن این فرد، پایانناپذیر بود و بنابه این تعریفْ هر معشوقی که نیمهٔ گمشدهٔ ما نبود، یک انتخاب بد بود. نتیجهٔ طبیعی این باور این بود که بسیاری از ما به راحتیِ آب خوردن زوج خود را عوض میکردیم.
فرشته
انسانی که کوچکترین آشناییای با فلسفه ندارد در تمام طول زندگیاش اسیر جهل و تعصب برخاسته از عقل سلیمش است. زندانیِ اعتقادات سنتی عصر یا نسلش. از نقطهنظر چنین فردی تمام امور این جهان تمایل به قطعیت دارد. هیچ سؤالی وجود ندارد یا دستکم هیچ سؤالی بیپاسخ نیست. اما فلسفه به وسیلهٔ نمایش چیزهای آشنا از یک جنبهٔ غریب و ناآشنا ذهن ما را پیوسته فعال و کنجکاو نگه میدارد.
فرشته
«بهتر است یک انسان ارضانشده باشید تا یک خوک ارضاشده. بهتر است سقراط ناکام باشید تا ابله کامیاب.»
از نظر میل لذات به دو دستهٔ عالی و پست تقسیمبندی میشوند و در میان این لذات عالی، اندیشیدن و تفکر از بالاترین درجه برخوردار است.
فرشته
لئوپاردی معتقد است که لذات موردنظر ما تنها موقعی در دسترسمان هستند که ما عاجز از لذت بردن از آن لذت باشیم. آدمهای پیر بهخصوص افرادی که پس از سن میانسالی به ثروت و شهرتی رسیدهاند خوب معنای این جمله را میفهمند.
فرشته
زندگی شاید آن جشنی نباشد که فکرش را میکردیم اما حالا که به آن دعوت شدهایم بگذار تا میتوانیم برقصیم.
فرشته
بدبینی فلسفی در تضاد و تقابل با خوشبینی ناشی از ایمان به خالقی است که فقط خیر و خوشبختی مخلوقش را میخواهد.
فرشته
بدبینی فلسفی صرفاً یک رویکرد احساسی نسبت به زندگی نیست. بلکه نقدی است بر تمام ایدئولوژیهایی که با برانگیختن جنبشهای سیاسی و اجتماعی داعیهٔ نیل به جهان کامل را دارند.
فرشته
فلسفهٔ لئوپاردی را میشود در این ضربالمثل قدیمی خلاصه کرد؛ «زندگی همیشه اینجور بد نمیمونه. میتونه افتضاح هم بشه.»
فرشته
طبیعت در سِیر زندگی انسان چونان مادری مهربان و دلسوز جهت یاری بشر، توهمات و خیالها و رؤیاها را به او هدیه میدهد تا انسان غرق در آرزوها، تلخی و ظلم سرنوشت خویش را درک ننماید.
جیاکومو لئوپاردی؛ فیلسوف و شاعر ایتالیایی (۱۸۳۷ ـ ۱۷۹۸)
فرشته
بهنظرم رسید که یک خود دیگری زیر هر خودی که کشف میکردم پنهان شده. به قول یکی از دوستان ما تا مغز استخوان یا تا همان اعماق وجودمان هم متظاهریم. مطمئنم که نیچه اگر زنده بود با حرف من مخالف بود و مرا تشویق میکرد که همچنان به این چالش بیثمر ادامه دهم اما در این سنوسال ترجیح میدهم وقتم را با صلح و آرامش با همین شخصیتی که به آن تبدیل شدهام بگذرانم. ترجیح میدهم به جای ابرانسان شدن یک انسان باشم.
فرشته
نیچه با این موضوع که ما خودمان زندگی و سرنوشتمان را میسازیم موافق است اما به این موضوع اشاره میکند که تمام معانی انتخابی زندگی ارزش و کیفیت یکسانی ندارد. برخی معانی زندگی بالاتر و والاتر از برخی معانی دیگر هستند.
فرشته
به اعتقاد سارتر از لحاظ تاریخی، جامعهٔ انسانی تحتتأثیر تعالیم مسیحی ـ یهودی تمایل به شیئی شدن داشتند. «خدا جوهرهٔ خود را در ما دمیده و ما را به شکل خودش آفریده و به ما امتیاز ویژهای اعطا کرده. تلاش برای تغییر خودمان و خروج از گلهٔ مؤمنانش در حکم توهین به مقدسات است.»
فرشته
من نمیتوانم قدبلند باشم. نمیتوانم کاری کنم که مثلاً در مراکش به دنیا بیایم. اما اینها خیلی هم مهم نیست، مهم در مقیاس اینکه مثلاً من میخواهم چه کسی باشم، میخواهم دقیقاً چگونه زندگی کنم، میخواهم با مدتزمان محدودی که روی کرهٔ زمین به عنوان طول عمرم در اختیار دارم چه کنم و میخواهم چگونه و براساس چه ایدئالهایی بمیرم. اینها دقیقاً چیزهایی است که فردیت مرا میسازد.
فرشته
سارتر میگوید که برخلاف اشیای جهان ــ مثلاً توستر من ــ انسان نمیتواند براساس مشخصات ظاهریاش توصیف شود. توستر برای توست نان ساخته شده. قابلیت توستْ منظور و دلیل وجودیِ توستر است اما ما انسانها قابلیت تولید و تغییر مشخصههای بنیادی و اهداف خود را داریم. پس صحیح نیست که بگوییم ما مشخصههای وجودی تغییرناپذیر داریم. نخست ما وجود داریم و سپس خودمان را خلق میکنیم.
فرشته
چهطور رفتار یک فرد میتواند تغییر پیدا کند اگر او فکر میکند که هر انتخابش از پیش مقدر شده؟
فرشته
نکتهای که او میخواهد بیان کند این است که هیچ شیوهٔ عینی و علمیای برای اثبات ارادهٔ آزاد وجود ندارد. بنابراین پذیرش وجود آن صرفاً یک عمل اعتقادی است.
فرشته
اگر حق با آنان باشد، پیامدهای هولناکی برای مباحث مربوط به مسئولیت اخلاقی دارد. اگر شخصی ارادهٔ آزاد نداشته باشد چهطور میتواند مسئول اعمال نادرست و بدی باشد که مرتکبشان شده؟ برای مسیحیِ معتقدی مثل آقای تمپلتُن اثبات این قضیه فاجعهای است در حد اثبات عدموجود خدا. اگر جبر و تقدیر حرف اول و آخر هر رویداد و کنشی باشد، سرنوشت مباحثی مثل گناه و رستگاری چه خواهد شد؟ گذشته از این پیامد اثبات چنین داستانی خلاصه کردن جهان در ماده است.
فرشته
دانشمندان مدعی هستند چیزی که ما به آن تصمیم آزاد میگوییم صرفاً فعلوانفعالات شیمیایی است.
فرشته
نتایج مجموعهٔ آزمایشهایی که دانشمندان در دههٔ هشتاد روی مغز انسان و عملکردش انجام دادند نشان میدهد، مغز ما پیش از آنکه حتا از تصمیماتمان مطلع شویم، برای ما تصمیمگیری میکند.
فرشته
به مدت شش ماه هر ماه یکبار به جنگلی دورافتاده میرفت و یک گلوله در خشاب چرخندهٔ یک رولور ششتیر قرار میداد، خشاب را میچرخاند و لولهٔ تپانچه را بر شقیقهاش میگذاشت و ماشه را میچکاند. در هر ششبار گلولهای شلیک نشد و به گفتهٔ خودش هجوم آدرنالین در شرایط ترس و هیجان بسیار، شیمی خون و روحیهاش را تغییر میداد و افسردگیاش را موقتاً درمان میکرد.
«مثل روشن شدن یک چراغ در تاریکی بود. در آن لحظه حس میکردم که زندگی شامل تعداد نامحدودی احتمالات است.»
فرشته
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰۵۰%
تومان