بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ | صفحه ۴۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ

بریده‌هایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۳از ۱۸۲ رأی
۴٫۳
(۱۸۲)
«زندگی چیزی است که در مورد شما اتفاق می‌افتد درست در همان زمان که درگیر نقشه‌های دیگری هستید.»
my.6620
یک مورد مشترک مذاهب جهان این است که زندگی روی زمین را یک مرحلهٔ کم‌ارزش در مسیر زندگی راستین یا زندگی پس از مرگ یا حیات ابدی می‌دانند. مأموریت ما روی زمین تنها این است که نشان دهیم لیاقت حیات بهشتی را داریم. به‌جز آن، زندگی روزمره و مسائل مادی و غیرمادی و جنسی و غیرجنسی آن اهمیت چندانی ندارد. پس آن‌چه که ما این‌جا داریم یک زندگی «بعدش چی؟» همیشگی است. هر لحظه از زندگی خاکی و زمینی ما بر زندگی آینده‌مان متمرکز است.
احسان رضاپور
ایراد عمدهٔ زندگی بلندپروازانه و جاه‌طلبانه از دید اپیکور این است: بعد از این‌که فرد آن‌چه را که خواسته با سختی به دست می‌آورد به دنبال به دست آوردن چیزی می‌رود که سخت‌تر و خطرناک‌تر است. با پیشرفت در این مسیر خواسته‌های فرد بیشتر و دشوارتر و خطرناک‌تر می‌شود و آسایشش کمتر. و در نهایت برای هر بلندپرواز جاه‌طلبی لحظهٔ پایان فرا می‌رسد، لحظه‌ای که در رسیدن به آخرین هدف و خواستهٔ زندگی‌اش ــ که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین هدف زندگی‌اش محسوب می‌شود ــ ناکام مانده و مثل یک بازنده باید از این زندگی و این دنیا خداحافظی کند.
احسان رضاپور
در نظر گرفتن عواقب و پیامدها، یک بخش اصلی و بنیادی مکتب لذت‌گرایی اپیکور در امکان تجربهٔ یک زندگیِ شاد است. ما نه‌تنها باید به پیامدهای اشتیاق و میل‌مان به بیشتر داشتن از چیزی که الان داریم، توجه کنیم بلکه باید نتیجهٔ نهایی کلیهٔ امیال‌مان را نیز در نظر بگیریم.
احسان رضاپور
انسانی که کوچک‌ترین آشنایی‌ای با فلسفه ندارد در تمام طول زندگی‌اش اسیر جهل و تعصب برخاسته از عقل سلیمش است. زندانیِ اعتقادات سنتی عصر یا نسلش. از نقطه‌نظر چنین فردی تمام امور این جهان تمایل به قطعیت دارد. هیچ سؤالی وجود ندارد یا دست‌کم هیچ سؤالی بی‌پاسخ نیست. اما فلسفه به وسیلهٔ نمایش چیزهای آشنا از یک جنبهٔ غریب و ناآشنا ذهن ما را پیوسته فعال و کنجکاو نگه می‌دارد.
nmroshan
در طول تاریخ بشریت، هنگامی که گونهٔ ما با این حقیقت موحش و هراس‌انگیز مواجه شد که «ما نمی‌دانیم که هستیم و در این اقیانوس هرج‌ومرج بی‌نظمی به کجا می‌رویم؟» مقامات مسئول، مقامات سیاسی، مذهبی و آموزشی سعی کردند با وضع قوانین و احکام به ما آرامش روحی اعطا کنند. سعی کردند در ذهن ما تلقی خودشان از واقعیت و حقیقت را جا بیندازند. اگر می‌خواهید برای خودتان فکر کنید بایستی قدرت مسئول را زیر سؤال ببرید و بیاموزید چگونه خود را در شرایط ذهن آزاد آسیب‌پذیر قرار دهید
nmroshan
بحث ارادهٔ آزاد یا جبر و تقدیرگرایی از دیرباز و از عصر فلاسفهٔ یونان یکی از مباحث عمده و اساسیِ فلسفه بوده. اما کشفیات اخیر در مطالعات مغز و کارکرد آن ابعاد جدیدی به این بحث بخشیده: مطالعات مغزی‌ای که نشان از آن دارد مقدار کثیری از روابط علت‌ومعلولی در جمجمهٔ ما رخ می‌دهد. نتایج مجموعهٔ آزمایش‌هایی که دانشمندان در دههٔ هشتاد روی مغز انسان و عملکردش انجام دادند نشان می‌دهد، مغز ما پیش از آن‌که حتا از تصمیمات‌مان مطلع شویم، برای ما تصمیم‌گیری می‌کند. امروزه، دانشمندان می‌توانند شما را با سیم به کامپیوتر متصل کنند و انتخابی را که قرار است انجام دهید چندین ثانیه پیش از آن‌که حتا خودتان از تصمیم‌تان مطلع باشید، پیش‌بینی کنند. با این حساب اگر نسبت به تصمیم‌گیری خود آگاهی ندارید، چگونه می‌توانید بگویید که عملی را داوطلبانه انجام داده‌اید، و چگونه می‌توانید مدعی شوید که همهٔ کارهای‌تان را اراده کرده‌اید؟
nmroshan
راسل تأکید می‌کند که اصولاً همین ماهیت مبهم و غیرقطعی پاسخ ها، این پرسش‌ها را تبدیل به پرسش فلسفی می‌کند چون در غیر این صورت مسائل علمی محسوب می‌شدند.
jarrah
مرگ مثل سایه است هر چه‌قدر از آن دور شوید بزرگ‌تر و مهیب‌تر می‌شود و هر چه‌قدر به آن نزدیک شوید از شما دورتر می‌شود. بله، این‌گونه از رو در رو شدن با مرگ بی‌نهایت احساس زنده بودن می‌کنیم. بسیاری از متفکران اگزیستانسیالیست معتقدند که مواجههٔ مستقیم با مرگ تنها راه مطمئن زیستن در اکنون است
jarrah
فرانکل می‌نویسد: «هر روز، هر ساعت فرصتی است برای اتخاذ تصمیم. تصمیمی که مشخص می‌کند آیا شما در برابر قدرت‌هایی که تهدیدکنندهٔ جان و شخصیت و هویت شما هستند قدرت‌هایی که می‌خواهند همه‌چیز را از شما سلب کنند خود را می‌بازید و تسلیم می‌شوید یا نه. مشخص می‌کند که آیا شما بازیچه و اسیر دست شرایط می‌شوید یا خیر.»
jarrah
برخلاف زیگموند فروید که معتقد بود میل جنسی اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین گرایش انسان است و آلفرد آدلر که میل به کسب قدرت را انگیزهٔ اصلی می‌دانست فرانکل معتقد بود که نیاز به لوگوس ــ لغتی یونانی به معنای معنا ــ بر سایر امیال و انگیزه‌های انسان برتری دارد. «محرک اصلی انسان کسب لذت و پرهیز از درد نیست، بلکه یافتن معنایی است در زندگی. فرد آمادهٔ رنج کشیدن است به شرط آن‌که معنا و مقصودی در آن رنج بیابد.» وقتی از انسانی همه‌چیز سلب می‌شود سلامت امنیت شخصیت و حتا امیدش برای رهایی هنوز ظرفیت ارضای تمایلش برای کشف معنا باقی می‌ماند.
jarrah
فرانک کلوز و دیگر همفکرانش معتقدند احتمالِ وجود بُعدی ورای سه بُعد مکانی و یک بُعد زمانی وجود دارد. دلیل این‌که چنین احتمالی را در نظر می‌گیرند این است که اخیراً پدیده‌ای کشف شده که توضیح دیگری جز بُعد پنجم نمی‌توان برایش یافت. دانشمندان طی آزمایش‌هایی که از طریق ایجاد تصادم بین امواج پروتون و آنتی پروتون انجام داده‌اند به کشف ذرات دیگری نایل شده‌اند که حتا از اتم هم کوچک‌ترند، ذرات زیراتمی به نام نوترینو ذراتی که بار الکترونیکی ندارند. نوترینو به معنی «کوچک خنثا»، معمولاً با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت می‌کند، از نظر الکتریکی خنثا بوده و قادر است از درون موادْ تقریباً بدون هیچ برهمکنشی عبور نماید. نوترینوها دارای جرم بسیار کوچکْ اما غیرصفر هستند و می‌توانند با سرعت نور حرکت کنند.
jarrah
نکتهٔ اصلی فلسفهٔ او این است: چیزی به نام ماده وجود ندارد. خیلی ساده، همهٔ اشیا و جهان پیرامون ما تنها ساخته و پرداختهٔ ذهن ماست. تنها ذهن وجود دارد که حامل ایده‌هاست. هر آن‌چه که ما احساس و ادراک می‌کنیم در واقع همان ایده‌های ذهنی خود ما هستند، وجود خارجی ندارند. برکلی به‌کلی منکر وجود دنیای خارج بود و عقیده داشت که فقط روح نامتناهی و ارواح متناهی دارای وجود هستند و صور محسوس را خداوند در ذهن ما ایجاد می‌کند و آن‌چه در نظر ما وجود جلوه می‌کند ایده‌ای بیش نیست.
jarrah
خواندن اندکی فلسفه، ذهن انسان را به الحاد و بی‌خدایی سوق می‌دهد ولی مطالعهٔ عمیق و دقیق فلسفه ذهن انسان را متمایل به پذیرش مذهب می‌کند. فرانسیس بیکن، دانشمند و فیلسوف انگلیسی (۱۶۲۶ ـ ۱۵۶۱)
jarrah
جنبش جدید بی‌خدایان، شکل جدیدی از تعصب مذهبی است. بی‌خدایان دقیقاً با رویکردی مشابه بنیادگرایان افراطیِ مذهبی قصد تخریب اصل مذهب و شخصیت پیروان مذاهب را دارند.
jarrah
دوره‌هایی در زندگی من بوده که مضمون «اندوه به عنوان سرچشمهٔ خرد» در آن مصداق داشته و به همین خاطر این جمله را در دفترم یادداشت کردم. زمانی بود که عزیزی را از دست داده بودم و در غم فقدانش سوگوار بودم. در آن دوران به صورت مداوم و مرتب نوعی بلوغ فکری را در اعماق وجودم حس می‌کردم. حس کردم که سرانجام با حقیقت بنیادی و اساسی زندگی مواجه شدم: هر چیزی گذراست و از دست دادن هر چیز و همه‌چیز ناگزیر و محتوم است. دریافتم که تا آن موقع سعی می‌کردم این حقیقت مسلم را نادیده بگیرم اما در نهایت به این نتیجه رسیدم مواجه شدن با حقیقت هر چند که دردناک است اما به انسان حس زندگی و زنده بودن می‌دهد.
jarrah
آیا ناخودآگاه ــ چیزی که نه دیده می‌شود و نه قابل‌لمس است ــ می‌تواند وجود داشته باشد؟ کارل پوپر، فیلسوف اتریشی، به این موضوع اشاره کرد که چیزی مثل عقدهٔ اودیپ را نمی‌توان به معرض بوتهٔ آزمون و ابطال‌پذیری قرار داد. او اصطلاحی باب کرد به نام اثر اودیپ به این معنا که ما در زندگی غالباً بدون آن‌که خود بخواهیم و درحالی‌که قصد دیگری داریم، کاری انجام می‌دهیم که به نتایجی کاملاً دیگرگون و ناخواسته می‌انجامد.
jarrah
افسوس خوردن و شکایت از اوضاع جهان ثمری ندارد مگر این‌که در فکر راهی برای اصلاح آن باشید. اگر راهکاری ندارید بیهوده برای نوشتن کتابی در مورد این مشکلات و مصایب زحمت نکشید به یک جزیرهٔ گرمسیری بروید و در آفتابش دراز بکشید. پیتر سینگر؛ فیلسوف امریکایی اخلاق‌گرا (ـ ۱۹۴۶)
jarrah
روزمرگی یک مفهوم کلیدی در اگزیستانسیالیسم است. این‌که چگونه و چه‌طور ما چنان در روتین‌ها، در تکرارشونده‌های زندگی، در نقش‌های اجتماعی‌مان غرق می‌شویم که هیچ‌گاه ادراک کامل از آن‌چه که هستیم و انتخاب‌هایی را که در دسترس‌مان هستند تجربه نمی‌کنیم.
jarrah
آرمان‌ها و ایده‌های هاکسلی و همفکران او در مورد آزادسازی انسان از قید قوانین عرفی و شرعی، منتهی به انقلاب جنسی دههٔ شصت شد. عصری که در آن سکس برخلاف ادوار پیش نه جرم بود و نه گناه و عملی پلید. بلکه فقط و فقط یک سرگرمی و تفریحی ساده و لذت‌بخش بود. در ابتدا همه‌چیز خوب و پُرشور بود درست مثل روزهای نخست پس از پیروزی هر انقلابی، اما با گذشت زمان و عادی شدن آزادی روابط جنسی، تازه مشکلات عدیدهٔ این انقلاب جنسی عیان شد. قلب‌ها هنوز شکسته می‌شد، روابط عاطفی شکننده‌تر از قبل شد و اعتماد متقابل پیچیده‌تر و دشوارتر از گذشته بود. ازدواج‌های باز عمری نداشت و حس تنهایی و انزوا بیش از گذشته ما را آزار می‌داد و عشق دورتر و بعیدتر از همیشه به‌نظر می‌رسید. آزادی جنسی بهای گزافی داشت که حتا فیلسوف بزرگی مثل هاکسلی آن را پیش‌بینی نکرده بود.
jarrah

حجم

۱۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰
۵۰%
تومان