بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ | صفحه ۳۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ

بریده‌هایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفه‌ی بزرگ

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۳از ۱۸۲ رأی
۴٫۳
(۱۸۲)
دوره‌هایی در زندگی من بوده که از بی‌معنایی همه‌چیز و همه‌کس این دنیا به تنگ آمده‌ام و کلافه شده‌ام اما نیازی ندیدم که آن را همانند استاد تبلیغ کنم. مطمئنم این درسی نیست که بخواهم دربارهٔ زندگی به دخترم و نوهٔ دختری‌ام بیاموزم.
آذیــن؛
وقتی از برتولت برشتِ نمایش‌نامه‌نویس، پرسیدند که نظرش در مورد اخلاق چیست پاسخ داد: اول غذا بعد اخلاق. او با این پاسخ به این نکتهٔ ظریف اشاره کرد که تصمیم‌گیری اخلاقی یا غیراخلاقی شاید تنها دغدغهٔ ذهنی مایی است که برای تأمین معاش و نان شب نیازی به زیر پا گذاشتن هرگونه اصل اخلاق نداریم.
آذیــن؛
معتقدم رمان‌ها و نمایش‌نامه‌ها صریح‌تر و آشکارتر از مقالات فلسفی، پوچ‌انگاری و هیچ‌انگاری را به تصویر می‌کشند.
آذیــن؛
من آن‌جا نمی‌نشینم تا به خودم بابت خودم بودن و خودم شدن تبریک بگویم. اگر بخواهم بابت چیزی به خودم تبریک بگویم صرفاً بابت بودن است؛ زنده بودن.
آذیــن؛
پذیرش پوچی این آزادی بی‌حدومرز را به انسان می‌دهد تا معنای شخصی خود را برای زندگی خلق کند.
فاطمه افشار
هیچ‌انگاری از تضاد و ناهنجاری بین میل طبیعی انسان برای یافتن معنا در زندگی‌اش و غیرممکن بودن کشف آن معنا به شیوه‌ای منطقی و عقلانی سرچشمه می‌گیرد.
فاطمه افشار
روان‌کاوان معتقدند که طنز مکانیسم دفاعی خلاقانه‌ای است که باعث ایجاد فاصله بین ما و افکار و احساسات تنش‌آفرین و استرس‌زای‌مان می‌شود.
فاطمه افشار
یک زندگی لذت‌بخش ضرورتاً نیازی ندارد که معنی فلسفی داشته باشد، به قول معروف اتلاف وقت، وقتی که لذت‌بخش باشد دیگر اتلاف وقت نیست.
فاطمه افشار
یک زندگی لذت‌بخش ضرورتاً نیازی ندارد که معنی فلسفی داشته باشد، به قول معروف اتلاف وقت، وقتی که لذت‌بخش باشد دیگر اتلاف وقت نیست.
فاطمه افشار
روان‌کاوان معتقدند که طنز مکانیسم دفاعی خلاقانه‌ای است که باعث ایجاد فاصله بین ما و افکار و احساسات تنش‌آفرین و استرس‌زای‌مان می‌شود.
فاطمه افشار
«تمایل برای خودشکوفایی تمایلی برای این است که فرد بیشتر و بیشتر خودش باشد تا تبدیل به کسی بشود که قادر است تبدیل به آن کس شود.»
فاطمه افشار
دلیل اصلی این‌که ما از مسئولیتِ خودسازی طفره می‌رویم این است که پذیرش آن بسیار ترسناک است. فکرش را بکنید اگر به این باور برسیم که معمارِ سرنوشت خود هستیم و بعد براساس این اندیشه در زندگی‌مان به جایی برسیم که حال‌وروز خوب و خوشی نداشته باشیم چه کسی را غیر از خودمان می‌توانیم مقصر قلمداد کنیم؟ یقهٔ چه کسی را می‌توانیم بگیریم؟ این مفهوم اگزیستانسیالیستی از آن ایده‌هایی بود که ذهن مرا سخت درگیر خودش کرد. این‌که معنای زندگی چیزی نیست که قرار باشد آن را جست‌وجو کنیم بلکه چیزی است که بایستی شخصاً آن را خلق کنیم.
فاطمه افشار
«ما همیشه در حال آماده کردن خودمان برای زندگی کردن هستیم اما هیچ‌وقت زندگی نمی‌کنیم.»
فاطمه افشار
در کتاب ملاحظاتی در باب بدبینی او چنین می‌نویسد: اگر جهان بهشت رفاه و راحتی بود. اگر سرزمینی بود که در رودهایش شیر و عسل جریان داشت. اگر هر مردی می‌توانست به‌راحتی و بدون هیچ رنج و مشقتی محبوبش را به دست آورد، انسان‌ها یا از شدت ملالت و یکنواختی می‌مردند یا خودشان را به دار می‌آویختند.
احسان رضاپور
احتمال تحقق احساس خوب داشتن در همه‌حال و برای همیشه چه‌قدر است؟ لحظات شورانگیز و لذت‌بخش زندگی را در نظر بگیرید شخصاً تجربیات جنسی را در بالای فهرستم قرار می‌دهم. حالا آیا می‌خواهم تمام عمرم در حال تجربهٔ یک ارگاسم طولانی و تمام‌نشدنی باشم؟ گمان نمی‌کنم. این ارگاسم مادام‌العمر احتمالاً بعد از حداکثر یکی دو ماه تمام شور و حرارتش را از دست می‌دهد و تبدیل به مسئله‌ای یکنواخت و بی‌مزه می‌شود و از سوی دیگر دلتنگ دیگر احساساتی می‌شوم که شاید به اندازهٔ مسائل جنسی شورانگیز نباشد اما غیبت‌شان به مدت طولانی مغمومم می‌کند.
احسان رضاپور
از نظر اپیکور لذت منفی یعنی فقدان درد، غایت زندگی است اما از نظر آریستیپوس لذت مثبت و حاضر، هدف و معنای اصلی زندگی است. اپیکور معتقد است که انسان هر چه بیشتر از اجتماع دوری کند سعادتمندتر و راضی‌تر است اما آریستیپوس معتقد است که اگر انجام فعالیت اجتماعی و سیاسی لذت به همراه دارد، باید آن‌ها را انجام داد (به‌خصوص برخی فعالیت‌های اجتماعی که همراه با ارضای کامل است). به زعم آریستیپوس انسان معمار کاخ لذت خویش است. آریستیپوس لذت را غایت خیر می‌دانست و بر آن بود که هر چه می‌کنیم به امید لذت یا ترس از رنج است.
احسان رضاپور
فرض کنید وارد اتاقکی می‌شوید وقتی دکمه‌ای را روی پانل دیوار اتاقک فشار می‌دهید یک اسکنرْ شرایط و محتویات تمام سلول‌های مغز و بدن شما را ضبط و پس از ضبط هر قسمتْ آن بخش را نابود می‌کند. اطلاعات ضبط‌شده سپس با سرعت نور به سیاره‌ای دیگر منتقل می‌شود و مشابه عینی شما در آن‌جا بازسازی می‌شود. از آن‌جا که مغزِ نسخهٔ همسان شما دقیقاً مشابه شماست، زندگی شما را دقیقاً تا لحظه‌ای که آن دکمهٔ کذایی را فشار دادید، به خاطر می‌آورد. شخصیت آن همسان دقیقاً مشابه شما خواهد بود و از هر جنبهٔ روحی، روانی و ذهنی‌ای که حسابش را بکنید امتداد شما محسوب می‌شود. حالا سؤال این است که آیا این خودِ جدید، خودِ شماست؟ آیا این چیزی که روی مریخ فکر می‌کند شماست، متفاوت از آن «شما» ی زمینی است؟
ali dehghan
کامو در رمان بیگانه نوشت: «اگر در جست‌وجوی معنای زندگی باشید هرگز زندگی نخواهید کرد.»
Mst
‫«مثل روشن شدن یک چراغ در تاریکی بود. در آن لحظه حس می‌کردم که زندگی شامل تعداد نامحدودی احتمالات است.»
Mst
لذت چیزی را که در اختیار داری، با آرزو و میل چیزی که نداری ضایع نکن. به خاطر داشته باش چیزی که اکنون داری، چیزی بوده که زمانی آرزوی داشتنش را داشتی.
خانوم ارل گری

حجم

۱۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

حجم

۱۵۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰
۵۰%
تومان