بریدههایی از کتاب هربار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند: زیست با استفاده از خرد فلاسفهی بزرگ
۴٫۳
(۱۸۲)
معنای زندگی چیزی نیست که قرار باشد آن را جستوجو کنیم بلکه چیزی است که بایستی شخصاً آن را خلق کنیم.
Adele
هنگامی که ما درک کنیم که زندگی و زیستن محکوم به ناامیدی همیشگی است، میتوانیم به آن بخندیم و در این زمان لذت واقعی به شیوهای آیرونیک آغاز میشود.
faezehswifti
«اجازه بده خود واقعیِ تو زندگی کند.»
برای شروعْ انسان بایستی از تمام چیزهایی که به آن وابسته است، تمام چیزهایی که به او القا شده و میتواند دلیل کمال او در زندگی شود جدا شود، مسائلی مانند خدا یا روح. انسان در این دنیا زندگی میکند، همین جا. پس باید هرگونه اتصال خود را به جهان ماورایی قطع کند
faezehswifti
«ما همیشه در حال آماده کردن خودمان برای زندگی کردن هستیم اما هیچوقت زندگی نمیکنیم.»
faezehswifti
جان استوارت میل، فیلسوف قرننوزدهمی، هنگام اشاره به بزرگترین لذات انسانی به عنوان پایه و بنیانی برای خلق مکتب سودمندگرایی، تأکید کرد که به اعتقاد او لذات صرفاً حیوانیِ انسان، جایگاهی در این میان ندارند. میل نوشت: «بهتر است یک انسان ارضانشده باشید تا یک خوک ارضاشده. بهتر است سقراط ناکام باشید تا ابله کامیاب.»
malihe
لذت چیزی را که در اختیار داری، با آرزو و میل چیزی که نداری ضایع نکن. به خاطر داشته باش چیزی که اکنون داری، چیزی بوده که زمانی آرزوی داشتنش را داشتی.
اپیکور، فیلسوف یونانی لذتگرا (۲۷۰ ـ ۳۴۱ پیش از میلاد)
دفترچهٔ
"Mhsi"
در عصر ما «یکی در دو تن» یا «روحی در دو بدن» به این معنا بود که برای هر فردی شریک روحی کاملی از قبل مقدر شده و ما در اعماق وجودمان این فرد را میشناسیم و عاشقش هستیم بدون اینکه او را ملاقات کرده باشیم. جستوجو برای یافتن این فرد، پایانناپذیر بود و بنابه این تعریفْ هر معشوقی که نیمهٔ گمشدهٔ ما نبود، یک انتخاب بد بود. نتیجهٔ طبیعی این باور این بود که بسیاری از ما به راحتیِ آب خوردن زوج خود را عوض میکردیم. دو ماه با یکی بودیم و بعد از یک بحث جزئی یا کلی در مورد مسئلهای مهم یا پیشپاافتاده به این نتیجه میرسیدیم که تشخیصمان اشتباه بوده و با امید کشف زوج کامل به سراغ مورد بعدی میرفتیم.
در آن دوران هیچگاه به فکرمان نرسید که ما عاشق ایدئالی بودیم که هیچ ربطی به گوشت و خون، بهخصوص گوشت، و به عالم واقعیت نداشت. تعداد کثیری از پیروان این طرز فکر، پس از جستوجوی طولانی وقتی از به لرزه درآوردن جهان ناامید میشدند (همینگوی در کتاب ناقوس مرگ را که مینوازند اشاره کرده که وقتی یک نفر با شریک واقعی روحیاش عشقورزی میکند، جهان به لرزه میافتد.) یا تجرد را انتخاب میکردند یا کسی را که با او کوچکترین وجه اشتراکی نداشتند.
El Santo
جان استوارت میل، فیلسوف قرننوزدهمی، هنگام اشاره به بزرگترین لذات انسانی به عنوان پایه و بنیانی برای خلق مکتب سودمندگرایی، تأکید کرد که به اعتقاد او لذات صرفاً حیوانیِ انسان، جایگاهی در این میان ندارند. میل نوشت: «بهتر است یک انسان ارضانشده باشید تا یک خوک ارضاشده. بهتر است سقراط ناکام باشید تا ابله کامیاب.»
El Santo
ما نباید از لذت بردن در این جهان شرمسار باشیم.
آترین🍃
یکی از خوبیهای رفقای قدیمی و صمیمی این است که شما میتوانید پیش آنها، خودِ خرتان باشید.
رالف والدو امرسن؛ فیلسوف امریکایی (۱۸۸۲ ـ ۱۸۰۳)
کتاب 1984
هنگامی که ما درک کنیم که زندگی و زیستن محکوم به ناامیدی همیشگی است، میتوانیم به آن بخندیم
کتاب 1984
راز کسب بیشترین ثمر و بیشترین لذت از زندگی، خطرناک زیستن است.
فریدریش نیچه؛ فیلسوف آلمانی (۱۹۰۰ ـ ۱۸۴۴)
کتاب 1984
هستی مقدم بر چیستی است.
ژانپل سارتر؛ فیلسوف اگزیستانسیالیست (۱۹۸۰ ـ ۱۹۰۵)
کتاب 1984
معنی زندگی، چیزی نیست که بتوانیم جستوجو و کشفش کنیم چیزی است که شخصاً بایستی خلقش کنیم.
کتاب 1984
«هر برخاستن و بیدار شدنی یک تولد نوین است. هر صبح زیبایی یک جوانیِ کوچک است. هر استراحت و آرمیدنی یک مرگ کوچک است.»
کتاب 1984
باورش سخت است ولی یکجورهایی شوپنهاور یک لذتگرا محسوب میشود چون شادی و خرسندی را هدف اصلی زندگی میدانست. خوب البته از طرف دیگر معتقد بود دستیابی به این هدف عملاً ناممکن است. درست مثل اپیکور، آرتی هم شادی و لذت را در غیبت رنج و ترس میدید.
کتاب 1984
یک مورد مشترک مذاهب جهان این است که زندگی روی زمین را یک مرحلهٔ کمارزش در مسیر زندگی راستین یا زندگی پس از مرگ یا حیات ابدی میدانند. مأموریت ما روی زمین تنها این است که نشان دهیم لیاقت حیات بهشتی را داریم. بهجز آن، زندگی روزمره و مسائل مادی و غیرمادی و جنسی و غیرجنسی آن اهمیت چندانی ندارد. پس آنچه که ما اینجا داریم یک زندگی «بعدش چی؟» همیشگی است.
کتاب 1984
اما در مورد پرسش اینکه یک انسان باید چگونه زندگی کند، نیچه با قاطعیت تأکید کرده که «اجازه بده خود واقعیِ تو زندگی کند.»
آترین🍃
«ایمنترین شیوه برای خیلی بدبخت نبودن این است که انتظار نداشته باشیم خیلی خوشبخت شویم.»
آترین🍃
«محرک اصلی انسان کسب لذت و پرهیز از درد نیست، بلکه یافتن معنایی است در زندگی. فرد آمادهٔ رنج کشیدن است به شرط آنکه معنا و مقصودی در آن رنج بیابد.»
صبا بانو:)
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰۵۰%
تومان