بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شغل مورد علاقه | صفحه ۱۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شغل مورد علاقه

بریده‌هایی از کتاب شغل مورد علاقه

نویسنده:آلن دوباتن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱۰ رأی
۳٫۹
(۲۱۰)
ازدواج عاشقانه. نوعی امید نوین کم‌کم مردمان را افسون خود کرد: اینکه آدم می‌تواند هم ازدواج کند و هم شیفتهٔ شریک زندگی خویش باشد و با او به تفاهم برسد.
Qazal Azady
دشواری‌ای که پیش رو داریم این است که دوباره با امیال حقیقی و اصیلمان ارتباط برقرار کنیم. نکتهٔ بغرنج این است که معمولاً این امیال اصیل را در مواقعی می‌یابیم که عمدتاً اصلاً به کار فکر نمی‌کنیم: یعنی در کودکی. کودکی نقطهٔ شروع خوبی است، زیرا در آن دوره به سراغ چیزها می‌رفتیم بی‌آنکه هنوز جنبه‌های فراوان دیگری در ذهنمان باشد که بعدها مانع بروز علائقمان می‌شوند یا آن‌ها را تحریف می‌کنند. در کودکی اصلاً دغدغهٔ مقام و پول نداشتیم و حتی برایمان اهمیتی نداشت که آیا در کاری که می‌کنیم استعداد داریم یا نه. بنابراین اگر به واکاوی لحظاتِ شادمانیِ کودکی‌مان بپردازیم چه بسا به نتایج ارزشمندی برسیم.
مرجان
مغز ما برای تفسیر و فهم خودش به‌شکلی بد و ناجور تجهیز شده است. چه بسا بتوانیم از خودمان بپرسیم که به چه غذایی علاقه داریم، اما نمی‌توانیم یک جا بنشینیم و به‌سادگی از خودمان مستقیماً جویا شویم که احتمالاً می‌خواهیم با زندگی حرفه‌ای‌مان چه کنیم. این «ما» عقب‌نشینی می‌کند، سکوت پیشه می‌کند و زیر عدسیِ تحلیل‌هایمان تکه‌پاره می‌شود.
مرجان
نقطهٔ شروعِ احساس حسادت این است که دست‌کم روی کاغذ این امکان وجود داشته باشد که شایستهٔ داشتنِ چیزهایی باشیم که دیگری هم‌اکنون در تملک خویش دارد. در حالی که جهان مدرن مبتنی بر این تصور بسیار والاست که همگان در واقع دارایی‌های مشترک و برابری دارند. البته نه بر حسب دارایی‌ها و جایگاهی که فعلاً در اختیار دارند، بلکه از لحاظ امکان و استحقاقِ داشتنِ آن‌ها. هیچ حد و مرزی بر دستاوردهای محتمل هیچ‌یک از ما وجود ندارد. چه بسا امروز کم‌پول و کم‌اعتبار باشید و از تجربهٔ طرد رنج برده باشید. اما این‌ها ــ چنان که همه جا گفته می‌شود ــ مشکلاتی گذرا هستند. سخت‌کوشی، مثبت‌اندیشی و ایده‌های درخشان همه می‌توانند این شانس را برایتان فراهم کنند که بالاخره این بن‌بست‌ها را از سر راه بردارید.
علیرضا
لزوماً نسبت به همهٔ کسانی که داشته‌هایشان از ما بیشتر است حسادت نمی‌کنیم. بلکه به کسانی حسادت می‌ورزیم که به ما یاد داده‌اند خود را با آن‌ها مقایسه کنیم؛ در حالی که خود را از جهاتی با آنان برابر می‌دانیم
علیرضا
هرگونه تحلیل و بررسیِ مفهوم شادمانی، مستلزم به حساب آوردن یک مؤلفهٔ دیگر نیز هست: مسئلهٔ انتظارات. این که در هر زمینه‌ای چقدر شادمان هستیم وابستگی فراوانی به این دارد که چه حدی از شادمانی را انتظار داریم. شادمانی ما صرفاً وابسته به این نیست که اوضاع چقدر خوب است، بلکه همچنین بستگی به این دارد که شرایطمان در قیاس با شرایطی که تصور می‌کردیم دست یافتن به آن محتمل است، چگونه است.
علیرضا
پیش‌فرض است که باید بتوانیم شغلی بیابیم که نه تنها برایمان قابل‌تحمل باشد و کفاف مخارجمان را بدهد، بلکه باید عمیقاً آن را شغلی ارزشمند بدانیم، ناظر به هدفی بسیار مهم باشد و دوستی و خلاقیت در آن شکوفا شود
علیرضا
حال این فکر آزاردهنده اما دقیق‌تر به ذهنمان می‌آید که گسترهٔ عظیمی از استعدادهای بسیار عالیِ بشر به این دلیل عمدتاً ناپرورده می‌مانند که در مواقع سرنوشت‌ساز توصیه‌ها و راهنمایی‌های معدودی به افراد داده می‌شود. فقدان مشورت‌ها و توصیه‌هایی که حقیقتاً بجا و مناسب باشند بر همهٔ ما تأثیر می‌گذارد
مبین
تقریباً به قطع یقین در شرایطی خواهیم مرد که بسیاری از توان‌های بالقوهٔ خود را رشد نداده‌ایم. بسیاری راه‌ها که می‌توانستید بروید، نرفته می‌مانند. و چه بسا در زیر خاک بیارامید در حالی که بخش‌هایی از وجودتان به شدت در پی اعلام وجود بودند، یا دچار این احساس شکست باشید که کارهای زیادی بود که نتوانستید به سرانجام برسانید. اما این اصلاً مایه شرمساری نیست. بلکه باید یکی از بنیادین‌ترین چیزهایی باشد که وجودش را برای یکدیگر می‌پذیریم: این سرنوشت مشترک همهٔ ماست. و البته چه غم‌انگیز است.
Malihe Saeidi
آنچه به احساس حسرت و پشیمانی کمک می‌کند دانستنِ این است که زندگیِ هر انسانی به‌شکلی از اشکال زیر بار این مسئله است. «زندگیِ فارغ از حسرت» فقط در ترانه‌ها و شعرها وجود دارد. راهِ از میان برداشتنِ حسرت، کاستن از این احساس است که این اختیار را داشته‌ایم که به‌درستی انتخاب کنیم اما نتوانسته‌ایم. نومیدی وجهی ناگزیر از وضع بشر است؛
Malihe Saeidi
آن شخصیت‌هایی که هنرمند یا کارآفرین می‌خوانیم، گذشته از دیگر دستاوردهایشان، کسانی اند که کمتر از دیگران برایشان اهمیت دارد که آیا وقتی به سراغ احساس‌ها و دریافت‌های کمتر شناخته شده اما عمیقاً پراهمیت خود می‌روند و بر مبنای آن‌ها کاری را کلید می‌زنند، از منظر دیگران مرموز و غریب به‌نظر برسند یا نه.
Malihe Saeidi
باید دیگران را وادار کنیم که تجربیات زندگی‌شان را برایمان تعریف کنند.
Malihe Saeidi
چه اندوهناک است که مرتب از کنار این واقعیت می‌گذریم که ما پیشاپیش در درونمان واجد این توانایی هستیم که به پردازش و تحلیل عظیم‌ترین امور هستی بپردازیم.
vesta
ما آمال و آرزوهای والدینمان را حس می‌کنیم و تحت تأثیرشان قرار می‌گیریم و از آنجا که عاشقشان هستیم می‌کوشیم خودمان را با آن‌ها هم‌اراستا کنیم. این کاملاً طبیعی است. اما چه بسا بدبختانه این آرزوها با آن شغلی تضاد داشته باشند که واقعاً برایمان رضایت و خرسندی به بار خواهد آورد.
operana
بسیاری از دستاوردهای بزرگ حاصل استعداد یا مهارت فنی نبوده‌اند، بلکه صرفاً حاصل نوعی شادابیِ غریبِ روح اند که آن را اعتمادبه‌نفس می‌خوانیم
Fateme
در بخش عمده‌ای از تاریخ بشر، این سؤال که آیا به شغلمان علاقه داریم یا نه، به‌نظر همگان سؤالی خنده‌دار یا عجیب و غریب می‌آمد. ما به کاشت زمین و پرورش حیوانات پرداختیم، در معادن عرق ریختیم و لگن‌های ادرار را خالی کردیم. ما رنج کشیدیم
میمصاد
۱۰. لذت استقلال اولین باری که خودتان رانندگی کردید، اصلاً دلتان نمی‌خواست ماشین را نگه دارید. دوست دارید صبح خیلی زود قبل از همه بیدار شوید تا کسی اطرافتان نباشد و بتوانید در کمال سکوت و آرامش پروژه‌های خودتان را دنبال کنید. برای شما معنای بزرگ شدن تماماً این بوده که از کسانی فاصله بگیرید که شما را کنترل می‌کنند و بر شما تسلط دارند. تنهایی را دوست دارید؛ به‌ندرت هنگام تنهایی دچار ملال می‌شوید.
foad fahmide
چند سطر در توصیف هر یک از این سه فعالیت بنویسید. مثلاً: «عادت داشتم به طبقهٔ پایین بروم و با قطعات اسباب‌بازی یک قلعه بسازم. در وسط قلعه می‌نشستم و قبل از اینکه بازی را شروع کنم همهٔ قطعه‌ها را دورم می‌چیدم». یا: «عادت داشتم نقش مدیر یک خط هوایی را بازی کنم؛ از آشپزخانه به اتاق خوابم غذا می‌بردم و حیوانات اسباب‌بازی کوچکم را به‌صف می‌کردم تا برای من که کاپیتان بودم، گزارش بدهند».
foad fahmide
طبیعت انسان آن‌قدر پیچیده، توانایی‌های هر فرد آن‌قدر غامض و به‌سختی قابلِ تعریف دقیق و اقتضائات زمانه آن‌قدر بی‌ثبات است که کشف بهترین همخوانی بین یک فرد و یک شغل، با اینکه چالشی خطیر و البته بسیار مشروع است، مستلزم میزان بالایی از فکر، کاوش و کمک دانایان است و چه بسا سال‌ها ذهن ما را به خود مشغول کند. از این رو کاملاً منطقی و قابل‌درک است که ندانیم باید سراغ چه کاری برویم. و در واقع اینکه متوجه شویم جواب این پرسش را نمی‌دانیم یکی از نشانه‌های مهم بلوغ است، به‌جای اینکه با این فکر آزارنده بر خودمان رنج‌های بسیار تحمیل کنیم که قاعدتاً باید جواب این سؤال را بدانیم.
foad fahmide
حضور ایدهٔ رسالت در زندگی‌نامهٔ بسیاری از مشهورترین اشخاص تاریخ، هویدا و عیان است. مثلاً می‌دانیم که ماری کوری (۱۸۶۷ ــ ۱۹۳۴) دانشمند لهستانیِ پیشرو، از سن ۱۵ سالگی می‌دانسته که زندگی‌اش موقوف به آن است که بتواند به پژوهش‌های علمی بپردازد. او با عزم تمام در برابر همهٔ دشواری‌هایی که در مسیرش بود جنگید؛ او هیچ پولی نداشت و در یکی از زمستان‌های دورهٔ دانشجویی‌اش نزدیک بود از فرط سرما بمیرد و به‌کرات به‌دلیل گرسنگی از حال رفته بود. اما سرانجام پیروز شد و برندهٔ دو جایزهٔ نوبل شد؛ اولی در ۱۹۰۳ به دلیل پژوهش‌هایش در باب اشعهٔ ایکس و دومی در ۱۹۱۱ به دلیل کشف عناصر رادیوم و پولونیوم.
foad fahmide

حجم

۳۶۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۳۶۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان