بریدههایی از کتاب شغل مورد علاقه
نویسنده:آلن دوباتن
مترجم:محمدهادی حاجیبیگلو
انتشارات:انتشارات کتابسرای نیک
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۹از ۲۱۰ رأی
۳٫۹
(۲۱۰)
فرهنگ ما برایمان معضل بسیار بدی بهبار آورده است: به ما وعده داده که مشاغلی رضایتبخش وجود دارند، اما بدبختانه به ما این آمادگی را نداده که چگونه استعدادها و سلایق خود را کشف کنیم.
foad fahmide
جهان مدرن بر اساس چشماندازهایی امیدوارانه بنا شده است. مبنی بر اینکه اموری که تا پیش از آن جدا بهنظر میرسیدند (درآمد همراه با رضایت از خلاقیت؛ عشق همراه با ازدواج) میتوانند یکی شوند
foad fahmide
اما در حدود ۱۷۵۰ بود که در این عرصه نیز دگرگونی عجیبی آغاز به روی دادن کرد. کمکم به یک ایدهٔ آرزومندانه و خارقالعادهٔ دیگر نیز علاقهمند شدیم: ازدواج عاشقانه. نوعی امید نوین کمکم مردمان را افسون خود کرد: اینکه آدم میتواند هم ازدواج کند و هم شیفتهٔ شریک زندگی خویش باشد و با او به تفاهم برسد. اکنون به جای اینکه دو پژوهٔ مختلف در کار باشد ــ یعنی ازدواج و عشق ــ ایدهآلی نوین و پیچیدهتر ظهور یافت: یعنی ازدواجِ مبتنی بر احساسات.
foad fahmide
یکی از جنبههای کمالگرایی این تصور است که شکست با موفقیت همخوانی ندارد و تا حدی ناشی از اضطرابهایی اغراقشده است در مورد اینکه اگر کارها درست پیش نرود چه خواهد شد.
فاطمه یکتا
در هر صورت دستیابی به موفقیت تا حد زیادی منوط به اعتمادبهنفس است: باور به این که هیچ دلیلی وجود ندارد که موفقیت از آنِ ما نباشد. بسیار غرورشکن است که بدانیم بسیاری از دستاوردهای بزرگ حاصل استعداد یا مهارت فنی نبودهاند، بلکه صرفاً حاصل نوعی شادابیِ غریبِ روح اند که آن را اعتمادبهنفس میخوانیم. این حس اعتمادبهنفس در نهایت چیزی نیست جز نسخهٔ درونیشدهٔ اعتمادی که دیگران به ما داشتهاند.
فاطمه یکتا
فقدان رسالت در زندگی نه تنها نوعی بداقبالی محسوب میشود، بلکه همچنین نشانهٔ فرودستی دانسته میشود. از این رو هنگامی که در زندگی مسیر خاصی نداریم، نه تنها هراسان میشویم بلکه همچنین روحیهمان را میبازیم و فکر میکنیم که همین سرگشتگیِ ما نشانهٔ آن است که هر راهی هم در پیش بگیریم بیتردید مسیری بیاهمیت و پیشپاافتاده خواهد بود.
maedeh.kj
وقتی با چشمانداز پایان زندگی روبهرو شویم الزامی حقیقتا والاتر از وظیفه و تکلیف نسبت به جامعه را به خاطرمان میآورد: یعنی وظیفهمان نسبت به خودمان، نسبت به استعدادهایمان و نسبت به علائق و شورمندیهایمان. منظر بستر مرگ ما را وامیدارد که بیملاحظگی و خطر پنهانِ موجود در مسیر مشهودِ وظیفهگرایانه را واقعاً درک کنیم.
Masoumeh Torabi
نتیجه، فقدان رسالت در زندگی نه تنها نوعی بداقبالی محسوب میشود، بلکه همچنین نشانهٔ فرودستی دانسته میشود. از این رو هنگامی که در زندگی مسیر خاصی نداریم، نه تنها هراسان میشویم بلکه همچنین روحیهمان را میبازیم و فکر میکنیم که همین سرگشتگیِ ما نشانهٔ آن است که هر راهی هم در پیش بگیریم بیتردید مسیری بیاهمیت و پیشپاافتاده خواهد بود.
بدتر آنکه تصور میکنیم «کشف رسالتمان در زندگی» کشفی است که همهٔ ما باید بتوانیم در مدت زمانی کوتاه به آن دست یابیم و (به لطف پیشگامان دیندار و هنرمندمان) اعتقادمان بر این است که برای کشف این رسالت یکسره باید انفعال پیشه کنیم: تنها کار لازم این است که برای فرارسیدنِ لحظهٔ الهام منتظر بمانیم؛ تا شوقی درونی یا غریزهای شورمندانه فرا برسد ــ همارز مدرنِ غرش تندر یا ندایی آسمانی ــ که ما را بهسوی مثلاً شغل تخصصیِ درمان بیماریهای پا و یا مدیریت زنجیرهٔ تأمین هدایت کند.
محمد
یکی از خارقالعادهترین ویژگیهای عصر ما، که ناگفته بدیهی فرض میشود
محمد
یکی از چیزهایی که بازتابی کوچک اما مهم از این رویکرد است، این عادت ماست که از کودکان حتی وقتی بچهاند میپرسیم که میخواهند وقتی بزرگ شوند چهکاره شوند. این پیشفرض ضعیف اما واضح در کار است که در میان گزینههایی که کودک به آنها ابراز علاقه میکند (فوتبالیست، مدیر باغ وحش، فضانورد و غیره) نخستین بارقههای لرزانِ آن ندای درونی را میشنویم که تقدیر ازلیِ کودک را اعلام میکند. گویا اصلاً برایمان عجیب بهنظر نمیرسد که انتظار داریم یک بچهٔ چهار و نیمساله درکی از هویت خویش در بازار کارِ بزرگسالان داشته باشد.
سوم شخص
جهان مدرن بر اساس چشماندازهایی امیدوارانه بنا شده است. مبنی بر اینکه اموری که تا پیش از آن جدا بهنظر میرسیدند (درآمد همراه با رضایت از خلاقیت؛ عشق همراه با ازدواج) میتوانند یکی شوند.
مریم
یکی از کسانی را در نظر بگیرید که مورد حسادت شماست. فهرستی از ویژگیها و داشتههای او تهیه کنید که تحسینآمیز هستند.
مجید
احتمالاً نمیخواهیم واقعاً سفالگر شویم، بلکه آنچه در زندگی شغلیمان کم داریم بیشتر شور و نشاطی است که در مشاغلی از این دست بهنظر میرسد وجود دارد. نکتهای که متأسفانه ممکن است فراموش کنیم این است که ویژگیهای مورد تحسین ما فقط متعلق به یک زندگی خاص و جذاب نیستند.
مجید
ما نباید بهخاطر سردرگمیهایمان خود را سرزنش کنیم. فرهنگ ما برایمان معضل بسیار بدی بهبار آورده است: به ما وعده داده که مشاغلی رضایتبخش وجود دارند، اما بدبختانه به ما این آمادگی را نداده که چگونه استعدادها و سلایق خود را کشف کنیم. هدف این کتاب این است که سهمی داشته باشد در تصحیح معضلی تاریخی که خاموش و بیصدا زندگی ما را تحلیل میبرد و امیدهای برحق ما را نقش بر آب میکند.
mahsa mohammadi
جهان مدرن بر اساس چشماندازهایی امیدوارانه بنا شده است. مبنی بر اینکه اموری که تا پیش از آن جدا بهنظر میرسیدند (درآمد همراه با رضایت از خلاقیت؛ عشق همراه با ازدواج) میتوانند یکی شوند.
Alefmimz
باید مراقب باشیم بهتنهایی یا حتی همراه دیگران در مورد خودِ مشاغل فکر نکنیم، بلکه در عوض در مورد ویژگیهای مشاغل بیندیشیم. نباید شتابزده به نتایجی مثل «طراح گرافیست» یا «معلم» بپریم، بلکه تا جایی که ممکن است لذاتی را تحلیل کنیم که مشاغل مختلف در بر دارند و در کلماتی مثل نظم، رهبری، معنا، آرامش،
ترانه
ایدهٔ یافتنِ رسالت خویش در زندگی، یعنی اینکه دیگر اکنون باید بدانیم که چه شغلی مناسب ماست. اما نقطهٔ شروع مطمئنتر این است که بپذیریم اصلاً پاسخ این سؤال را نمیدانیم.
ترانه
کمالگرایی شکلی از بیصبری و ناشکیبایی ست، نوعی فهم نادرست است از اینکه امور باید چگونه سر جای درستشان قرار گیرند تا مناسب رشد و ترقی باشد.
genius & hopeful
دلیلی وجود ندارد که موفقیت از آنِ ما نباشد. بسیار غرورشکن است که بدانیم بسیاری از دستاوردهای بزرگ حاصل استعداد یا مهارت فنی نبودهاند، بلکه صرفاً حاصل نوعی شادابیِ غریبِ روح اند که آن را اعتمادبهنفس میخوانیم. این حس اعتمادبهنفس در نهایت چیزی نیست جز نسخهٔ درونیشدهٔ اعتمادی که دیگران به ما داشتهاند.
genius & hopeful
بنابراین یکی از سؤالهای روشنگری که میتوانیم بپرسیم این است که: چقدر خواهان این هستیم که از طریق شغلمان، بهلحاظ ذهنی و روانی ــ از جهت بلوغ و خوشبختی ــ از والدینمان پیشی بگیریم؟ تصحیح خطاهای فکری و احساسیِ نسل پیشین واقعاً به چه معناست؟
genius & hopeful
حجم
۳۶۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۳۶۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰۵۰%
تومان