بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب | صفحه ۳۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب

بریده‌هایی از کتاب کتاب

نویسنده:فاضل نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۹۳ رأی
۴٫۵
(۱۹۳)
ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید
ELNAZ
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست «عشق» را شاید، ولی هرگز «مرا» نشناختی
gisiyabano
اگرچه هم‌قدم گردباد می‌گردم دمی نرفته ز یادم که کمتر از گردم چرا ز سینهٔ من دود آه سر نزند که کوهی از غم و آتشفشانی از دردم نه پرخروش! که من، آبشار یخ‌زده‌ام نه پرغرور! که آتشفشان دلسردم فریب‌خوردهٔ عقلم، شکست‌خوردهٔ عشق من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم همیشه جای شکایت ز خلق بسیار است ولی برای تو از خود شکایت آوردم
melik
به دست لفظ به معنا شدن نمی‌گنجم سکوت آهم و در صد سخن نمی‌گنجم مدام در سفر از خویشتن به خویشتنم هزار روحم و در یک بدن نمی‌گنجم ضمیر مشترکم، آنچنان که «خود» پیداست که در حصار تو و ما و من نمی‌گنجم «تن است؛ شیشه» و «جان؛ عطر» و «عمر؛ شیشهٔ عطر» چو عمر در قفس جان و تن نمی‌گنجم ز شوق با تو یکی بودن آنچنان مستم که در کنار تو در پیرهن نمی‌گنجم به سر هوای تو می‌پرورم که مثل حباب اگرچه هیچم، در خویشتن نمی‌گنجم
melik
چو قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟ هیچ‌یک! من چو کبوتر؛ نه رهایم، نه اسیر
کاربر۰۰۰۰۰۰
اختلاف حرف دل با عقل صد فرسنگ بود
کاربر۰۰۰۰۰۰
لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آرزو از ما به دل مگیر، همین است زندگی
یلدا
ما اهلی عشقیم چه بهتر که بمیریم
کاربر۰۰۰۰۰۰
در چرخش تاریخ، چه سرخورده چه سرخوش دنیا نه به جمشید وفا کرد، نه کورش آسوده‌ام از آتش نیرنگ حسودان از تهمت سودابه بری باد، سیاوش
melik
دلیل از من مخواه، از سرنوشت پیله‌ها پیداست که از زندان دنیا عاقبت آزاد خواهم شد تمام عمر کوهم خواندی و آتشفشان بودم سکوتم گرچه سر تا پا، شبی فریاد خواهم شد
شمع
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست وگرنه فاصلهٔ ما هنوز یک قدم است
کاربر۰۰۰۰۰۰
گر از یاد تو جانم نهراسید ببخش زندگی پیش من ای مرگ! حقیر است حقیر
h_bakavoli
کنار بسترم بنشین و دستم را بگیر ای عشق! برای آخرین سوگندها وقت زیادی نیست
شمع
زیان اگر همهٔ سود آدم از دنیاست جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است
شمع
چه غم که خلق به حسن تو عیب می‌گیرند همیشه زخم زبان خون‌بهای زیبایی‌ست
شمع
طفل می‌گرید مگر می‌داند این دنیا کجاست؟ عمر چون با های‌های آمد به هق‌هق بگذرد
°•. MaryaM .•°
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست چون رود بگذر از همهٔ سنگریزه‌ها
آیدا
از رستم پیروز همین بس که بپرسند: از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟
لیلیوم
در چرخش تاریخ، چه سرخورده چه سرخوش دنیا نه به جمشید وفا کرد، نه کورش آسوده‌ام از آتش نیرنگ حسودان از تهمت سودابه بری باد، سیاوش
🌸Shima🌸
اگر کوهم! خراب از قصهٔ فرهاد خواهم شد کنار نام اهل عشق، من هم یاد خواهم شد دلیل از من مخواه، از سرنوشت پیله‌ها پیداست که از زندان دنیا عاقبت آزاد خواهم شد
امیررضا

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰
۵۰%
تومان