بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب | صفحه ۳۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب

بریده‌هایی از کتاب کتاب

نویسنده:فاضل نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۹۳ رأی
۴٫۵
(۱۹۳)
تنگ آب اینقدر هم کوچک نمی‌آمد به چشم فکر آزادی نمی‌کردند ماهی‌ها اگر
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست «عشق» را شاید، ولی هرگز «مرا» نشناختی
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
عشق حق داشت اگر تور نینداخت در آب برکهٔ بخت من از ماهی دلمرده پر است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
از رستم پیروز همین بس که بپرسند: از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی؟
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
تعریف تو از عقل همان بود که باید عقلی که نمی‌خواست سر عقل بیاید
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاق‌ترم یا تو به من؟
کاربر ۴۹۸۴۲۴۰
به «سلطان جهان»، «شاه عرب» گفتند و عیبی نیست به هر تقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است
آسمان
ای عمر! چیستی که به‌هرحال عاقبت جز حسرت گذشته در آیندهٔ تو نیست
S E T A C
تعریف تو از عقل همان بود که باید عقلی که نمی‌خواست سر عقل بیاید یک‌عمر کشیدی نفس اما نکشیدی آهی که از آیینه غباری بزداید از گریهٔ بر خویشتن و خندهٔ دشمن جانکاه‌تر، آهی‌ست که از دوست برآید کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم در فکر چراغی‌ست که از من برباید با آن که مرا از دل خود راند، بگویید ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید
mal£k@
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند تا فراموش شود یاد تو هرچند نشد
آسیدجواد
چرا بی عشق، سر بر سجدهٔ تسلیم بگذارم نمی‌خواهم نمازی را که در آن از تو یادی نیست
Zara
کوری که زمین خورد و منش دست گرفتم در فکر چراغی‌ست که از من برباید
Zara
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
phoenix
من بی تو سرافکنده و دم‌سردم و دلخون ای عشق! سرت سبز و دمت گرم و دلت خوش
phoenix
تویی که نام تو در صدر سربلندان است هنوز بر سر نی چهره تو خندان است اگر در آتش مهرت گداختیم چه غم جزای سوختگان در غمت دوچندان است به احتیاج سراغ از غم تو می‌گیریم که غم، قنوت نماز نیازمندان است از آن زمان که گرفتی ز مردمان بیعت جدال عهدشکن‌ها و پایبندان است خوشا به تربت پاک تو سجده بردن ما تویی که نام تو در صدر سربلندان است
phoenix
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند، نشد آه! تصویر تو هرگز به تو مانند نشد
phoenix
دانهٔ سرخ اناریم و نگه‌داشته‌اند دل چون سنگ تو را در دل چون شیشهٔ ما
کاربر mostafa
بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو هم بیچاره من! اگر نشناسی مرا تو هم
da☾
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید
da☾
می‌کشد کار من از فکر تو آخر به جنون
نگین ارجنه

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰
۵۰%
تومان