بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب | صفحه ۲۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب

بریده‌هایی از کتاب کتاب

نویسنده:فاضل نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۱۹۲ رأی
۴٫۵
(۱۹۲)
با خودم گفتم بگیرم دست یا جان تو را؟ اختلاف حرف دل با عقل صد فرسنگ بود
اژدهای کوچک
چرا ز سینهٔ من دود آه سر نزند که کوهی از غم و آتشفشانی از دردم
اژدهای کوچک
روی ماه خویش را در برکه می‌دیدی ولی سهم ماهی‌های عاشق را چه خوش پرداختی
اژدهای کوچک
پاسخی درخور پیچیدگی موی تو نیست می‌کشد کار من از فکر تو آخر به جنون
اژدهای کوچک
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند تا فراموش شود یاد تو هرچند نشد
اژدهای کوچک
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک چشم بگشا که گره‌خورده به هم ریشهٔ ما
اژدهای کوچک
اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب که آبشارم و افتادنم تماشایی‌ست
اژدهای کوچک
فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست چون رود بگذر از همهٔ سنگریزه‌ها
ژنرالیسم
مرا که طاقت این چند روز دنیا نیست چگونه حوصلهٔ جاودانگی باشد
ژنرالیسم
مسیحای تو بر من گرچه دیگر جان نمی‌بخشد اگر یکدم بیاید بر مزارم شاد خواهم شد
ژنرالیسم
بر زمین افتاد شمشیرت ولی چون جنگ بود بر تو می‌شد زخم‌ها زد، بر من اما ننگ بود با خودم گفتم بگیرم دست یا جان تو را؟ اختلاف حرف دل با عقل صد فرسنگ بود گرچه دستت را گرفتم باز هم قانع نشد تا نبخشیدم تو را، دل همچنان دلتنگ بود چون در آغوشت گرفتم خنجرت معلوم کرد بر زمین افتادن شمشیر٬ خود نیرنگ بود من پشیمان نیستم، اما نمی‌دانم هنوز دل چرا در بازی نیرنگ‌ها یکرنگ بود در دلم آیینه‌ای دارم که می‌گوید به آه در جهان سنگدل‌ها کاش می‌شد سنگ بود
~▪︎{بریده خوان}▪︎~
کسی با چاه راز رنج خود را باز می‌گوید چه تسبیحی‌ست این؟! آه است، این آه است، این آه است
ژنرالیسم
بی تو چون بیمار، زیر دست عقل افتاده‌ایم این طبیب ای کاش برمی‌خاست از بالین ما
ژنرالیسم
این صید را به معجزهٔ عشق زنده کن عیسای من به دیدن این نیمه‌جان بیا یک‌عمر آمدم به در خانه‌ات، تو نیز یکدم به خانهٔ من بی‌خانمان بیا
hanin
همین‌قدر از تو می‌دانم که بر خاکی نمی‌تازی مگر بر پشته‌ای از کشته‌ها پرچم برافرازی
~▪︎{بریده خوان}▪︎~
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست «عشق» را شاید، ولی هرگز «مرا» نشناختی
Zhilamo
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست وگرنه فاصلهٔ ما هنوز یک قدم است
Zhilamo
اگر از کشتهٔ خود نام و نشان می‌پرسی عاشقی شیوهٔ ما بود و جنون پیشهٔ ما
Zhilamo
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست وگرنه فاصلهٔ ما هنوز یک قدم است
~▪︎{بریده خوان}▪︎~
دانهٔ سرخ اناریم و نگه‌داشته‌اند دل چون سنگ تو را در دل چون شیشهٔ ما
- 𝑨𝒍𝒊 𝑮𝒉𝒐𝒓𝒃𝒂𝒏𝒊 -

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰
۵۰%
تومان