بغضیست که هر لحظه گلوگیرتر است
اشکیست که دم به دم سرازیرتر است
با اینکه شناسنامهای هم سالیم
تنهاییام از خودم کمی پیرتر است
تئو:)
نفرین به سفر که از غم دوری تو
حتی کمر نماز هم میشکند
امیری حسین
یک روز تو اتفاق خواهی افتاد
سیّد جواد
حالا که تمام روزهایم تار است
تنهایی عنکبوت را میفهمم
سیّد جواد
سخت است در ازدحامها "خود" باشی
در خویش مدام در تردد باشی
H.H
شب فرزند نامشروع روز است
سیّد جواد
فریادیم و همیشه لب دوختهایم
Arezuwishi
میترسم ازآنروزکه حاشابشود
بیمعنایی برهمه معنابشود
میترسم ازآنکه پوچ باشدآخر
آن لحظه که مشت زندگی وابشود
آترین🍃
لبخند گریخته ست از لبهامان
هر روز به اسم زندگی میمیریم
IT_girl
کندوی عسل از دهنت میریزد
نازاست که از آمدنت میریزد
شب آمده،دکمه دکمه دکمه واکن
صبح است که از پیرهنت میریزد
سیّد جواد