بریده‌هایی از کتاب بلشویسم؛ از تئوری تا عمل

اگر بلشویک‌ها در قدرت باقی بمانند، ترس از کمونیسم محو خواهد شد و دولتی شبیه به حکومت‌های آسیایی تشکیل خواهند داد؛ چیزی شبیه حکومت ما در هندوستان.

یک کمونیست واقعی تفکری جهانی دارد. برای مثال لنین، تاحدی که من توانستم درک کنم، برای سایر کشورها نیز به همان اندازهٔ روسیه نگران است.

بلشویسم به‌لحاظ داخلی حکومتی آریستوکراسی است

این را از مارکس آموختیم که کمونیسم با دردی مهلک به‌وجود می‌آید.

خستگی و بدبختی ناشی از جنگ، ابزار لازم برای موفقیت بلشویک‌ها بود.

همچنین معتقدم برخی از انواع سوسیالیسم از سرمایه‌داری بهتر و برخی دیگر از سرمایه‌داری بدتر است.

بی‌توجهی و بدبینی و خستگی و تمام بدبختی‌های بغرنج، باعث می‌شود تا بیکاران شرایط و انرژی لازم را برای فعالیت نداشته باشند. با از بین بردن کاخ‌ها و بیهودگی و بی‌مصرفی و جایگزین کردن خانه‌های رعیتی و شغل مناسب برای تمام مردان و زنان، دیگر فرصت بدبینی و ناامیدی باقی نخواهد ماند.

مهم‌ترین وجه انقلاب روسیه تلاش برای تحقق کمونیسم است. من معتقدم کمونیسم برای جهان لازم است. به‌کارگیری آرزوهای مردم در مسیر تحقق کمونیسم، برای قهرمانان این انقلاب ضروری است. حتی اگر بلشویسم به نتیجه نهایی خود نرسد، به‌عنوان تلاشی درخشان، از سوی اقشار مترقی بشریت سزاوار ستایش و قدردانی است. اما روشی که مسکو برای ایجاد کمونیسم در پیش گرفته است، به‌عنوان اهدافی پیشرو، بسیار جسورانه، خطرناک و خشن است و

، راسل با نقد عملکرد بلشویک‌ها، راهکار ارائه می‌دهد. در کشاکش بخش دوم، مخاطب تیزبین می‌تواند گرایش راسل به سوسیالیسم را دریابد. او نقد سرمایه‌داری را به‌شکل ظریفی انجام می‌دهد.