بریدههایی از کتاب حرفه؛ داستان نویس ۱
۳٫۹
(۱۹)
ادورا ولتی میگوید یک داستان خوب یک راز همیشگی است. این حرف یعنی یک داستان ارزشمند همیشه بزرگتر از درکودریافت شماست و هیچ اهمیتی ندارد که چه موقع و چندبار آن را خواندهاید. چنین داستانی هرگز تمام نمیشود، چون سؤالی که مطرح میکند، سؤالی است که زندگی مطرح میکند
کاربر 27474
بعضی شاهکارهای کلاسیک بهرهوری مثل مرد مرده نوشتهٔ جیمز جویس و بانو با سگ ملوس نوشتهٔ آنتون چخوف ممکن
کاربر 27474
داستان کوتاه تحقیق برای مکانی بینام نوشتهٔ جک ماتیو است.
ناتالی پتچ این داستان را اینطور توصیف میکند: «ارائهٔ ظریفی از آرزوی بازیابی معصومیت ازدسترفته و روزهای جوانی ما، با یک پایانبندی قهرمانانهٔ ملایم که نهتنها تحمیلی نیست، بلکه کاملاً صادقانه است.» صادقانه و بهرهورانه، هر دو!
کاربر 27474
کار ویراستاری یکجور سازوکار جداسازی است، جداسازی آثار زمخت از آثار لطیف یا به عبارتی دیگر جداسازی آثار ابتدایی از آثار پالوده.
کاربر 27474
اگر شما رسالت، دیدگاه، جوهر، بیمها، تردیدها و خصوصیتهای شخصی خودتان را نشناسید، در شرایط مناسب و مساعدی برای نقد کردن خودتان قرار ندارید. فقط اگر هنرمندی آگاه هستید و جای الهام و شهود براساس اصول تکنیکی کار میکنید، خواهید توانست از مشاوره و راهنمایی برای اصلاح و بهبود کارتان استفاده کنید.
کاربر 27474
حتماً دربارهٔ نوابغ منفعلی که هرگز کارهاشان را به کسی نشان ندادند و شاهکارهاشان را در اتاق زیرشیروانی گذاشتند تا پس از مرگشان چاپ شود، چیزهایی شنیدهاید. در این فروتنی بیمارگونه هیچ فضیلتی وجود ندارد که بخواهید از آن تقلید کنید.
بهتر است آن ماهیگیر پیری را الگو قرار دهید که کنار رودخانه بود و پشتهای از قلابهای طعمهگذاریشده را همراه داشت و وقتی به استفادهٔ غیرقانونی از ماهیگیری در رودخانه متهم شد، جواب داد: «لعنتیها، من فقط دارم برای خودم امکان رقابت فراهم میکنم.» از طعمهها و قلابهاتان استفاده کنید و البته فقط آن تعدادی از قلابها را طعمهگذاری کنید که میتوانید از پس نگه داشتنشان برآیید
کاربر 27474
در داستان همهٔ آن چیزهایی که پژوهشگران تمایل به نادیده گرفتنشان دارند، مورد توجه قرار میگیرند و همهٔ آن چیزهایی که مورد توجه آنهاست، کنار گذاشته میشوند
کاربر 27474
موضوع بعدی که باید بررسی کنید، حرفهایی است که شخصیتها میزنند. حرفهاشان را با صدای بلند بخوانید؛ حتا برای خودتان. ببینید آیا سخت، مغلق، غیرطبیعی و متظاهرانه صحبت میکنند یا نه، و از خودتان بپرسید که آهنگ کلامشان برای آن شخصیتهایی که شما میخواستهاید خلق کنید، مناسب است یا نه. گفتوگو باید طبیعی و اتفاقی بهنظر بیاید، نه ازپیشفکرشده.
کاربر 27474
دومین چیزی که باید دنبالش بگردید، دقیق و باورپذیر بودن شخصیتهایی است که خلق کردهاید.
کاربر 27474
چرا داستان مینویسی؟ برای پیدا کردن معانی پنهان زندگی
کاربر 27474
گرچه داستان را صرفاً به خاطر اطلاعات نمیخوانیم، اما داستان میتواند اطلاعاتدهنده هم باشد. برخلاف روزنامهنگاری، تاریخ یا جامعهشناسی، داستان واقعیات را در شکل اصلی و حقیقیشان به ما نشان نمیدهد تا مثل دارو استفاده و جذبشان کنیم و مطمئن باشیم که حالمان بهتر خواهد شد. وقتی داستانی را میخوانیم، خودمان آن را به شکل حقیقی درمیآوریم.
داستان میتواند فکر ما را مسموم کند؛ همانطور که مادام بوواری و دون کیشوت با بعضیها این کار را کردند: داستان دنیای ما را گسترش و توسعه میدهد و هر توسعهای نوعی خطر کردن است. خویشتنی که بعدِ بستن کتاب با آن تنها میمانیم، شاید یک منِ قابل استفاده و قابل فروش نباشد.
کاوشگر
آیا احساسی بدتر از عصبانی بودن دارید و فکر میکنید جهان بهتمامی یک بینظمی عظیم است؟ شبیه لویی فردیناند سلین بنویسید و روح دوبارهای در زبان فرانسوی بدمید. میخواهید خلقوخوی امریکای لاتینی داشته باشید؟ گابریل گارسیا مارکز را امتحان کنید. میخواهید بدانید در ترقیهای نخنمای زندگی امروزی چه میگذرد؟ به ریموند کارور و بابی آن میسون اجازه دهید تا دربارهشان برایتان صحبت کنند. میخواهید دربارهٔ زندگی آپارتمانی جدید و یکسانسازیشدهٔ جنوب بدانید؟ حالا نوبت فردریک بارتلمی است.
کاوشگر
آیا اخبار قتلهای رقتانگیز و بهنظر احماقانه هر روز در روزنامهها تکرار میشوند؟ تس اهل دوربرویل و یک تراژدی امریکایی میگویند آروزهای حقیر، نیتهای ناموجه و گامهای نادرست کوچکی را که با سنگدلی منجر به چنین تباهیهایی میشوند، نشان دهید. از اینکه تلاشهای خودتان یا دیگران به نتایجی ناامیدکننده میرسند، عصبانی میشوید؟ شبیه ویرجینیا وولف بنویسید و در مسیر روشنگر و پویای نوشتهتان واقعیت را به ما نشان دهید.
کاوشگر
زیگموند فروید که به اهمیت اسرارآمیز بودن نمادین (و در نتیجه هنری) ذهن انسان بیش از هر کس دیگری توجه کرده، میگوید «هنرْ نفْس را درگیر اوهام و خیالات میکند.»
علی درویش
آنچه نمیگذارد ادبیات داستانی ایرانی در جهتی درست رشد کند و به بلوغ نزدیک شود، سنت نادرستی است که میگوید «برای داستان نوشتن یه قلم و کاغذ کافیه» و به همین سادگی آن عامل اساسی یعنی شناخت و آگاهی را کنار میگذارد.
اگر از آن جملهٔ کذایی، واژهٔ «داستان» را حذف کنیم، همهچیز درست میشود: «برای نوشتن یه قلم و کاغذ کافیه.» و این نوشتن در معنای عام است. اما کسی که میخواهد «داستان» بنویسد، اول از همه باید داستان را بشناسد و بداند «داستان نوشتن» دقیقاً یعنی چه و بداند که داستان با مقاله و گزارش و خاطره و سفرنامه و یادداشت روزانه ــ که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند ــ متفاوت است.
مهرگان گودرزی
اگر کسی دارد بال پرواز درمیآورد و خانوادهاش هم با او همفکری و همدلی میکنند، حتماً آدم خوشبختی است
عاطفه
«ذوق آدمی در تنهایی شکل میگیرد و نهاد او در جریان زندگی.» نهاد آدمی باید وجود داشته باشد و باز هم باید مدام در تغییروتحول باشد، تا ذوق را باردار کند.
Hakime Zare
اما علت اشتیاق ما به نوشتن چیست؟ ما مینویسیم چون نیروی وحشتناکی داریم، چون در قبال زندگی نسبت به آدمهای دیگر ناآرامتر، زندهتر یا کنجکاوتریم. پس چرا بهترین کار را نکنیم؟
Danial Taherpour
تعهد نویسنده به خواننده این است که بیمیلی او را به خواندن برطرف کند. ما باید او را سر ذوق بیاوریم، نه با نوشتن چیزهایی که فکر میکنیم او دوست دارد بخواند، بلکه به وسیلهٔ مهارت و احساسمان. پس با چیزی که خودمان میخواهیم بنویسیم
کاربر ۱۱۸۳۲۳۶
فلانری اوکانر در کتاب ارزشمند راز و روشها گفته، نوشتن فرار از واقعیت نیست، غوطه خوردن در آن است. او تأکید میکند نویسنده کسی است که به دنیا امید دارد، انسان بدون امید نمیتواند داستان بنویسد
کاربر ۱۱۸۳۲۳۶
حجم
۱۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۱۷۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰۵۰%
تومان