بریدههایی از کتاب پیام عاشقی
۳٫۸
(۱۲)
جمع میشوم
در آغوش تو
خسته
جمع میشوم
در آغوش تو
همچو کودکی که نخوابیده است
از هنگام ولادتش.
یك رهگذر
نامههایی که برای تو نوشتم
از من و تو فراتر هستند
که روشنایی مهمترست از چراغ
و سروده مهمترست از دفتر
و بوسه مهمترست از لب.
نامههایی که برای تو نوشتم
از من مهمتر هستند
از تو مهمتر هستند.
اینها یگانهترین سندی هستند
که با آنها مردم
زیبایی تو را درمییابند
و جنون مرا!
یك رهگذر
فقط یک چیز از تو میخواهم
و آن این است
که در دلم
زیاد حرکت نکنی
تا آزار نبینم.
یك رهگذر
من
فقط یک عاشقم
همهٔ دارایی من
در دلمست
و در چشمانِ زیبای تو.
یك رهگذر
آن هنگام که به تو گفتم:
دوستت دارم
میدانستم
که من، الفبای جدیدی میآفرینم
الفبایی برای شهری که خواندن نمیداند
و سرودههایم را در تالاری تهی میخوانم
و برای قومی ساقیگری میکنم
که نعمت مستی نمیدانند.
یك رهگذر
عشقت مرا غافلگیر کرد.
من روی چمدانهایم نشسته بودم
در انتظار قطار ایام بودم
از یاد بُردم قطار را
از یاد بُردم ایام را
و با تو سفر کردم
به سرزمین حیرت
سفر کردم.
Raana
خدا
- برخلاف تمامی کتب آسمانیای
که آنها را بر نوشت
شراب را به من داد و
گندم را به دیگر مردان
حریر را بر من پوشانیدُ
پنبه را بر دیگر مردان
گل سرخ را به من عطا کردُ
شاخهٔ آن را به دیگر مردان.
منکسر
آن هنگام که خدای رحمان
بخش کرد بانوان را بر مردان
و تو را به من عطا کرد
احساس کردم
که خدا
- به صورت کاملاً آشکاری-
به من نظر داشت
منکسر
خاطرجمع باش بانوی من
نیامدم تا تو را ناسزا گویم
یا تو را با طناب خشم خود
به دار آویزم.
نیامدم تا دفترهای کهنهٔ خود را
بازبینی کنم.
من مردی هستم
که دفترهای عشق کهنهٔ خود را نگه نمیدارد
و هرگز سوی آنها بازنمیگردد
اما
آمدهام تا تو را سپاس گویم
سپاس گویم بر آن شکوفههای اندوهی که
در درونم کاشتی.
از تو آموختم
دوست داشتن شکوفههای سیاه را
و آنها را خریدم
و در گوشه و کنار اتاقم گسترانیدم.
s.h
روزی که به دیدارم آمدی
در صبح آن روز
علیرضا
حجم
۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان