بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بی قراری | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب بی قراری اثر زولفو لیوانلی

بریده‌هایی از کتاب بی قراری

انتشارات:نشر ماهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۹ رأی
۳٫۹
(۹)
همین آدمی که داستانش را برایت گفتم، وقتی می‌خواست زنش را کتک بزند، هم خودش برهنه می‌شد و هم آن بیچاره را لخت می‌کرد. می‌دانی چرا؟.... نه، انحراف جنسی نداشت. این کار را می‌کرد تا اگر کسی صدای دادوفریاد زنش را شنید و خواست کمکش کند، نتواند وارد خانه شود و او هم با خیال راحت زنش را آش ولاش کند! زن لخت بود و مردها نمی‌توانستند داخل خانه شوند. کاری از دست زن‌ها هم برنمی‌آمد، چون مرد هم برهنه بود. عقل شیطان را می‌بینی؟ با وجود همهٔ این‌ها، آن زن همیشه در خدمت شوهرش بود.
میمی
با تلنگری اشک از چشمانم جاری خواهد شد. اما برای چه گریه خواهم کرد؟ خودم هم نمی‌دانم. یاد شعر عربی کهنی می‌افتم که پدربزرگم برایم می‌خواند و مضمونش این بود: مردمان اصیل حتی در اوج شادمانی نیز اندوه خاصی در دل دارند، حال آن‌که آدمیان فرومایه حتی در بدترین شرایط هم خرسندند. این شعر بیش‌تر زبان حال انسان‌هایی است که زیاد نمی‌خندند، زنان و کودکانی که در حضور مردان خانه با صدای بلند حرف نمی‌زنند، با آمدن پدربزرگ یا پدر خانه، رادیویی را که ترانه‌ای عربی از آن به گوش می‌رسد خاموش می‌کنند و سر سفره شتابان و خاموش غذا می‌خورند، شعری درخور یک زندگی غم‌انگیز و اندوهبار.
میمی
بالای سرم، صخره‌های عظیم سنگی کنار هم چیده شده بودند. تنها چیزی که آن‌ها را به هم متصل نگه می‌داشت قطعه‌سنگ‌های کوچکی بود که در درز میانشان جای داده بودند. خبری از خشت و ملاط نبود.
کاربر ۳۲۹۸۴۰۳
از شیخ دربارهٔ کتابشان هم توضیحاتی می‌خواهم و اضافه می‌کنم: «منظورم این است که شما هم کتابی مثل تورات، انجیل یا قرآن دارید؟ یعنی... اهل کتاب هستید؟» شیخ می‌گوید: «بله، مصحف رش که یعنی کتاب سیاه. کتاب دیگری هم داریم به نام مصحف جلوه که کتابی آسمانی و وحیانی است. اما این‌ها کتاب‌های اصلی ما نیستند و تنها شرح برخی از آیین‌ها در آن‌ها آمده است. کتاب مقدس اصلی ما گم شده است. ما متن آن کتاب را به خاطر سپرده‌ایم و سینه به سینه، از پدر به پسر و از مادر به دختر، رسانده‌ایم. برای همین به ما می‌گویند فرزندان سخن.» سپس لبخندزنان می‌افزاید: «یعنی... ما اهل سخن هستیم.» و پس از مکثی ادامه می‌دهد: «پسرم، این‌ها را بنویس تا همه حقیقت را بدانند. ما با یزیدبن معاویه، قاتل نوهٔ پیامبر اسلام حسین بن علی، هیچ نسبتی نداریم. خدای ما ایزد نام دارد.»
sadafi

حجم

۱۳۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

حجم

۱۳۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۱ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد