بریدههایی از کتاب من آنچه شرط بلاغ است...
۳٫۹
(۱۷)
ذهن تک تکمان یکجوری حساب خودمان را از دیگران سوا میکنیم؛
عاشق ها
یکی از کوتاهترین راههایی که دولتها برای دور ماندن از ضربات اپوزیسیون دارند این است که آنها را دعوت به کار کنند تا عملاً درک کنند که کار اجرایی کردن یعنی چه؟
نون والقلم
خیلی هم نباید به دنبال عدالت بود که بهنظرم اگر دنیا روز اول بر پایهٔ عدالت مطلق ساخته شده بود، دیگر نیازی به اینهمه پیامبر نبود تا به راهنمایی ما مشغول باشند. بشر باید عدالت را خودش تأمین کند؛ آنهم بهنظرم عدالت نسبی را! عدالت صد در صد وجود ندارد، وقتتان را تلف نکنید و به دنبالش نروید. ما باید عاقلانه به طرف عدالت نسبی برویم.
Z.SH
هموطنی گله میکرد که احساس میکنم دنیا بهسرعت بهطرف سقوط میرود. گفتم نه دوست عزیز، بهنظر من برعکس، جز اینکه فقط سرعت انتقال خبرها نسبت به حتی مثلاً بیست سال پیش شاید ده برابر شده، اتفاق دیگری نیفتاده! شما اگر بتوانی همین امروز هم دو روز از این تلویزیون جدا شوی، باز گمان خواهی کرد دنیا به آرامش بازگشته.
احسان رضاپور
بیشتر ما ایرانیها، به هر دلیلی، دچار این بیماری وحشتناک حسادت هستیم.
احسان رضاپور
من نمیگویم که کار سیاسی نکنید؛ اما برای رضای خدا دنبال این اپوزیسیونها نیفتید که طبعاً اگر همه را شامل نشود، باور دارم که درصد بزرگی از آنها اگر در انجام اهدافشان موفق شوند و سوار شوند، بهمراتب از سوارههای امروزی بدتر عمل خواهند کرد؛ ما تجربه داریم.
تاریخمان را دوباره نگاه کنید؛ عرض کردم دموکراسی بدون آمادگی و بسترسازی قطعاً به هرجومرج و خلق دیکتاتورهای تازه خواهد انجامید. این را مطمئن باشید. تنها راه همان صبر است و شکیبایی و پرهیز ازتندروی، قضاوت عجولانه و «جوگیر شدن» سریع، همراه با افزایش خرد و آگاهی از سیاست نوین حاکم بر جهان که با هر گامی که به سویش برویم با مقایسه با دیروزمان، بهتر درک میکنیم که چقدر بیشتر به افزایش این آگاهی آن نیاز داریم.
احسان رضاپور
بیشتر هموطنان ما، امیر ملایم و مصلح را ذاتاً دوست ندارند. لطفاً ناراحت نشوید.
سیستماتیک
شما طرف را میشناسید. میدانید واقعاً خوشبختانه دردی ندارد، وضعش خوب است اما مطمئن باشید در مقابل احوالپرسی شما هرگز حاضر نمیشود که صریح و رسا بگوید خوبم، خدا را شکر... در بهترین حالت اگر که ناله سر ندهد لبانش را روی هم سُر میدهد و میگوید ایییی... بدک نیستم.
سیستماتیک
چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، از زیانبارترین خصلتهای جامعهٔ ماست و آن، روحیهٔ «نق زدن» و بدوبیراه گفتن و ایراد گرفتن تقریباً دائمی ماست از زمین و زمان؛ دوست و غریبه؛ حکومت و آب، ترافیک و سرنوشت. و هر آنچه احتمالاً به ذهنمان برسد؛ یعنی مثل اینکه این «نق زدن» کمکم بهصورت یک قرص و کپسول مکمل برای تقویت شخصیت اجتماعی ما آدمها بهویژه در محافل و میهمانیهای خانوادگی شده. بدون اینکه دقت کنیم که وقتی این نارضایتی و " نق زدن " تبدیل به عادتی ثانوی شد، روح جامعهٔ ما کم کم پژمرده میشود. جامعه مغموم میشود. پرخاشگر و عصبی میشود
سیستماتیک
کجای این بانکها با این سودهای کمرشکن، اسلامی است؟
سیستماتیک
هر منتقدی را دشمن و بیگانه شمردیم و به حرفش گوش ندادیم
سیستماتیک
ملتی هستیم «ضد کار» «ضد ابتکار و نوآوری» با عشق وافر به کسب درآمد، آن هم از راه میانبر و حتی الامکان دلالی! یا به قول فرنگیها: "بیزینس" و نه تولید! و در بهترین حالتش آرزومند افزایش قیمت ملک و داراییمان بیهیچ کوشش و تکاپویی!
احسان رضاپور
عدهای عرب را سوسمارخور و ملخخور مینامد، جمعی اصفهانیِ کاسبکار و مقتصد را رند و خسیس؛ و برخی آذری زحمتکش و خلاق را با آن سوابق درخشان تاریخی با برچسبهای مشمئزکنندهٔ دیگر به یاد میآورد، چراکه فکر میکند فقط با زمین خوردن و تحقیر نفر جلویی است که او در مسابقه، بهاندازهٔ یک نفر هم که شده، جلو خواهد افتاد.
🌱ehsan
ما عادت کردهایم که درصد بالایی از انرژی و توانمان را برای جلب قضاوت مثبت دیگران صرف کنیم
🌱ehsan
اگر به غرور کسی برنخورد میخواهم بگویم که ما ایرانیها در مقایسه با مقداری که از زبانمان استفاده میکنیم، هرگز از ظرفیت گوشهایمان بهرهبرداری نمیکنیم. بیشتر دوست داریم حرف بزنیم تا گوش کنیم.
🌱ehsan
برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلیسی، بهطنز میگفت تنها جایی که مردم از سرنوشت خود پیش خداوند گله نمیکنند همین دریافت سهمیهٔ عقلیشان است چراکه معمولاً به داشتهٔ موجودشان مباهات هم میکنند.
ترنج
اگر در جامعه میبینیم که نشاط نداریم شاید که یک دلیلش این باشد که ما بیش از اندازه کلمه "متاسفانه" را بهکار میگیریم یا کلمهٔ "شوربختانه " ابداع تازه ایرانیان خارج نشین!! چه، وقتی این کلمات را در هر جملهای بهکار میبریم قیافهمان هم درهم میرود
kordelia
دموکراسی برای مردمی که بستر و آمادگیاش را نداشته باشند سم است، سم. میدانم و واقفم که حرفم خوشایندخیلیها نیست، اما تنها راه اعتلا و رشد و حتی بهزعم خودشان دموکراسی، افزایش آگاهی واقعی جامعه به همراه ترمیم نسبی وضع موجود است. هر قدر هم که وقت ببرد به اندازهٔ اوقات تلفشدهٔ قبلی نخواهد بود. هر بدوبیراه و نسبتی هم که بعضیها میخواهند بدهند، بدهند. من با آن مشکلی ندارم اماخودم را ملزم میدانم که حرفهای حدود بیست سال پیشم را تکرار کنم و بگویم و باز هم تکرار کنم که:
«فاصله زیادی است بین آنچه آرزو میکنیم و آنچه مستحقش هستیم و مهمتر از هر دو، به آنچه از سهممان به هر دلیلی! امکان دستیابی داریم»
سعیده افضلی
اسفند ۹۶ را عرض میکنم و بعد ۹۷ و بعد لابد نوروزی دیگر و سالی دیگر... .
عاشق ها
خجالت دارد، این روزها به هر نقطهای از کشور که بروید حتی بخشهای کوچک دورافتاده، اولین مغازهای که جلب توجهتان را میکند یک «بنگاه معاملات املاک» است که از نظر تعداد و مقایسه با سایر کاسبها معمولاً در ردیف نخست قرار دارند
آسمان
حجم
۱۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان