بریدههایی از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)
۴٫۰
(۳۷۸)
خودِ اقرارکردن هم به همان اندازه گویای حقیقت است؛ یا بهعبارت دیگر، تو با این موضوع آشنا هستی، یا درواقع به آن فکر کردهای
zohreh
مردی که عاشق زیبایی یا اندام و یا حتی فقط بخشی از بدن او شود (یک شهوتران بهخوبی این را میداند)، حاضر است حتی بچههایش، پدر و مادرش و وطنش روسیه را هم بفروشد؛ درستکار است؛ ولی دست به دزدی میزند، آرام و ملایم است؛ ولی سر میبرد، وفادار است؛ ولی خیانت میکند.
zohreh
مردمان سادهدل و خشکهمقدس همیشه اینگونه عمل میکنند؛ جلو کاباره صلیب به سینهشان میکشند و عبادتگاه را سنگباران میکنند. سالک تو هم همچنین؛ او آدم درستکار را با چوبدستیاش میراند و دربرابر آدمکشها بهخاک میافتد.
zohreh
ــ اگر نتواند در جهت مثبت حل شود، هرگز در جهت منفی هم حل نخواهد شد، شما خودتان را بیشتر از هرکسی میشناسید و میدانید در قلبتان چه میگذرد، همهٔ ناراحتیها هم از همینجا سرچشمه میگیرد؛ ولی از خداوند تشکر کنید که قلبی متعالی به شما داده که میتوانید چنین آزاری را تحمل کنید و دربارهٔ مسایل فراسو بیندیشید و در جستوجوشان باشید، زیرا که منزلگاه واقعیمان در آسمانهاست. خداوند به قلبتان اجازه داده راهحل را در همین دنیا بیابد و راههایی را هم که باید درپیش بگیرید تقدیس کرده است.
zohreh
اگر فناناپذیریای در کار نباشد، تقوا و پرهیزکاریای هم وجود نخواهد داشت.
zohreh
این طرز فکر چنین نتیجهگیری میکند که برای هر فردی، مثلا مانند خود ما که به خدا و به فناناپذیریاش اعتقاد ندارد، قانون اخلاقی طبیعت باید بیدرنگ، درست عکس قانون مذهبی شود و خودخواهی که میتواند تا سرحد آدمکشی گسترش یابد، نهتنها باید برای انسان مجاز باشد؛ بلکه باید بهعنوان راهحلی کاملا ضروری شناخته شود، تنها راهحل عقلانی و کم و بیش اصیل در وضعیتی که دارد.
zohreh
در سراسر کرهٔ زمین هیچ عاملی حق ندارد آدمها را مجبور کند همنوعانشان را دوست داشته باشند. در طبیعت هم هیچ قانونی نیست که به آدمها دستور دهد بشریت را دوست داشته باشند و اگر این دوستداشتن وجود داشته و هنوز هم وجود دارد بههیچوجه بر اثر قانونی طبیعی نیست. بهنحوی که اگر ایمان به فناناپذیری در بشریت نابود شود، نهتنها بیدرنگ عشق را در انسان میکشد؛ بلکه هرنوع انگیزهای هم که بشر را به ادامهٔ زندگی در این دنیا تشویق کند، از میان خواهد رفت.
zohreh
در سراسر کرهٔ زمین هیچ عاملی حق ندارد آدمها را مجبور کند همنوعانشان را دوست داشته باشند.
zohreh
درحالیکه نگاهش متفکرانه و حتی گرفته بود، بعضیها از اینکه میدیدند با این حالت نگاه، با نشاط و سرزنده میخندد، حیرت میکردند.
zohreh
اگر جامعه در کلیسا ادغام شود، نهتنها قدرت داوری آن باعث تغییر ذهنی فرد مجرم میشود؛ بلکه نفوذ و تأثیرگذاریاش خیلی بیشتر از حال حاضر خواهد بود. حتی امکان دارد به نسبتی باورنکردنی از تعداد جرمها کاسته شود. علاوهبراینها، کلیسا خیلی بیشتر از حالا میتواند جنایتها و جنایتکارهای آینده را پیش از ارتکاب جرم تشخیص دهد. در آن صورت میتواند فرد طردشده را به آغوش خودش برگرداند، مانع از ارتکاب جرم دیگری شود و همچنین مانع از سقوط دوبارهٔ فرد خطاکار.
zohreh
در کشورهای اروپایی کلیسا حتی موجودیتش را هم ازدست داده است، فقط روحانیون ماندهاند و بناهای شکوهمند کلیساها، حال آنکه کلیساها از مدتها پیش میکوشند، از مرحلهٔ ناچیزشمردهشدن بیرون آیند و همسان با حکومت قدرتی واقعی باشند. در رم الآن هزار سال است که دولت جای کلیسا را گرفته است.
zohreh
میگویند مجرم خارجی در کشورهای دیگر کمتر پایبند ایمان است. چون نظریههای جدید این امر را تأیید میکنند که کار او جرم نیست؛ بلکه خیلی ساده، طغیانی است علیه قدرتهایی که بهطور غیرمنصفانه او را زجر میدهند. جامعه در آنجا با نیرویی پیروزمندانه مجازاتی جسمانی درموردش اعمال میکند و این طردکردن با تنفر همراه است (یا دست کم بنا به آنچه خودشان تعریف میکنند، در اروپا وضع به این منوال است)؛ تنفر و بیاعتنایی و فراموشی کامل نسبت به سرنوشت فرد محکوم، پس از خاتمهیافتن مدت مجازات.
zohreh
ولی کلیسا همچون مادری مهربان و عاشق، میتواند از مجازاتی که برای مجرم وضع کرده چشم بپوشد، چون فرد مجرم، حتی بدون این مجازات بیش از اندازه از سوی دولت و قوانین مدنی تنبیه شده است و باید کسی یا مرجعی باشد تا به او ترحم کند. کلیسا به این علت میتواند از مجازاتش چشم بپوشد، چون داوری کلیسا تنها مرجعی است که حقیقت کامل را در خود دارد، درنتیجه، نه ازنظر اخلاقی و نه ازنظر اصولی با هیچگونه اختیار داوری دیگری همسان نمیشود، حتی بهشکل سازشی موقتی.
zohreh
اگر کلیسا هم مانند دولت، بهنوبهٔ خود و بیدرنگ، در کنار مجازات تعیینشده در قوانین مدنی، او را با طرد کردن از جامعهٔ مسیحیت تنبیه میکرد، چه پیش میآمد؟ فرد مجرم گرفتار بزرگترین نومیدی میشد، یا دست کم مجرم روسی، چون آنها هم هنوز ایمان مذهبیشان را حفظ کردهاند. وانگهی کسی چه میداند، شاید در این صورت تغییر فاحشی رخ دهد؛ یعنی ازدستدادن اعتقادهای مذهبی در قلب آدمی مجرم و نومید. خوب، آنوقت چه باید کرد؟
zohreh
«اگر کلیسای عیسی مسیح وجود نداشت، هیچ سد و مانعی هم سر راه آدم خطاکار یافت نمیشد و نه مجازاتی پس از ارتکاب جرم، یعنی مجازات واقعی، نه مجازات ماشینی، اینطور که ایشان به آن اشاره کردند، که در بیشتر موارد فقط انسانها را دچار خشم و کینه میکند؛ بلکه مجازات واقعی، تنها مجازات مؤثر، مجازاتی که هم میترساند و هم آرامش میبخشد، و آن عبارت است از اقرار به ارتکاب جرم به وجدان خود فرد مجرم...».
zohreh
«منظور از این حرفها چیست؟ باز دوباره من از این حرفها سردرنمیآوردم، این هم یکنوع رؤیاست، نظریهای ناقص، که حتی فهمش برای انسان مشکل است. یعنی چی طردکردن؟ چه نوع طرد کردنی؟ من شک دارم که شما دارید تفریح میکنید یا جدی میگویید.»
zohreh
گر کلیسا قضاوت را در دست بگیرد، جانی یا نافرمان را از جامعهٔ مسیحیت طرد میکند، ولی سر کسی را از تن جدا نمیکند. از شما میپرسم این آدم طردشده کجا میتواند برود و چه کار بکند؟ چون در آن صورت، نهتنها باید مثل امروز از جامعهٔ آدمها بیرون برود؛ بلکه از جانب مسیح هم طرد خواهد شد. این شخص نهتنها نسبت به انسانها؛ بلکه نسبت بهکلیسای مسیح هم سر به طغیان بر خواهد داشت. اگر بخواهیم فقط در زمینهٔ حرف و نه عمل بمانیم، امروز هم همین مجازات اِعمال میشود، بیآنکه به عموم اعلام شود و وجدان آدم جنایتکار امروزی، بیشتر وقتها کنارآمدن با خودش را میپذیرد.
zohreh
باری، بنا به اعتقاد ما روسها، این کلیسا نیست که باید تغییر شکل داده و در دولت مستحیل شود تا از مقامی پست، به مقامی والا ارتقا پیدا کند؛ بلکه برعکس، حکومت است که باید بکوشد خود را سزاوار یکیشدن با کلیسا نشان دهد.
zohreh
اصول و پایههایی استوار، ضروری و ابدیاند، اصولی که با کلیسا و هدف مقدس ابدی و تغییرناپذیرش در تضادند.
zohreh
اولا: هیچ سازمان همگانی این حق را ندارد و نباید حقوق مدنی و سیاسی اعضایش را به انحصار خود در آورد. ثانیآ: قدرت اظهارنظر در مسایل جنایی و مدنی نباید دراختیار کلیسا باشد، چرا که با سرشت و نقش آن منافات دارد، زیرا کلیسا بنا به هدفی الهی که دارد، نمیتواند با سازمانی انسانی که بهدنبال هدفهایی مذهبی است، کنار بیاید و سرانجام ثالثآ: کلیسا قلمرویی است که به این دنیا تعلق ندارد...
zohreh
حجم
۵۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۵۱۹ صفحه
حجم
۵۵۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۵۱۹ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰۵۰%
تومان