بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول) | صفحه ۴۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)

بریده‌هایی از کتاب برادران کارامازوف (جلد اول)

امتیاز:
۴.۰از ۳۷۹ رأی
۴٫۰
(۳۷۹)
شوربختی دیگران برای کسی احساس همدردی ایجاد نمی‌کند.
zohreh
خداوند دوستدار قدرت نیست؛ بلکه حقیقت را گرامی می‌دارد.
zohreh
می‌دانم که به بهشت راه خواهم یافت، به‌مجردی که اعتراف کنم، نصیبم می‌شود. چهارده‌سال را در جهنم گذرانده‌ام. می‌خواهم رنج ببرم. رنج‌بردن و دردکشیدن را می‌پذیرم تا بتوانم زندگی را از سر بگیرم.
zohreh
با دروغ می‌توان سراسر جهان را پیمود؛ ولی نمی‌توان به عقب برگشت.
zohreh
بروید و اعتراف کنید. همه‌چیز گذشتنی است، جز حقیقت که باقی می‌ماند.
zohreh
کابوس‌های وحشتناکی می‌دید؛ ولی باتوجه به روحیهٔ استواری که داشت توانست مدتی طولانی این شکنجه و عذاب وجدان را تحمل کند. به خودش گفت: «با تحمل این رنج طاقت‌فرسا، تقاص جنایتم را پس می‌دهم.» و این امید هم مانند بقیه بی‌نتیجه بود.
zohreh
هنگامی که زنش آبستن شد و این واقعه را به او اطلاع داد، ناگهان با آشفته‌حالی به خودش گفت: «من به موجودی جدید جان می‌بخشم، حال آن‌که جان موجود دیگری را گرفته‌ام.»
zohreh
با این خیال که ازدواج اضطراب ناشی از تنهابودنش را می‌زداید و با واردشدن در روش زندگی جدید و با شور و حدتی که در انجام وظایفش نسبت به همسر و فرزندانش به‌خرج خواهد داد، برای همیشه خاطره‌های گذشته را از روحش خواهد راند. ولی دقیقآ درست به‌عکس آن‌چه تصور کرده بود پیش آمد
zohreh
ارتکاب جرم همراه با جسارت، بیش‌تر از روش‌های غیرجسورانه با موفقیت روبه‌رو می‌شود.
zohreh
شب‌هامان با این گفت و شنودهای هیجان‌آور و پرشور و حال سپری می‌شد. من حتی آمد و شد در مهمانی‌ها را هم رها کرده بودم و کم‌تر در مجالس پذیرایی شرکت می‌کردم و رفته‌رفته داشتم به‌طور کامل از این گردهم‌آیی‌ها می‌بریدم.
zohreh
امروزه همه‌جا مغز انسان‌ها به‌طرز طعنه‌آمیزی از درک این موضوع عاجز مانده که تضمین واقعی فرد، نه در کوشش فردی مجزا؛ بلکه در همبستگی آدم‌ها نهفته است؛ ولی این تجرد وحشتناک به‌طرز پرهیزناپذیری پایانی خواهد داشت و همگی پی خواهند برد که این گوشه‌گیری و جدایی از دیگران تا چه اندازه غیرطبیعی است.
zohreh
روحش را عادت داده کمک متقابل به هم‌نوعان و بشریت را باور نداشته باشد و از فکر ازدست‌دادن ثروت و امکان‌های به‌دست آمده بر خود می‌لرزد.
zohreh
به‌تنهایی ثروت ذخیره می‌کنند و می‌اندیشند: «حالا چه اندازه قدرتمندم و تا چه اندازه در پناه؛» ولی این فرد سبک‌مغز نمی‌داند که هرقدر بیش‌تر ثروت می‌اندوزد، بیش‌تر خود را در ناتوانی‌ای فرو می‌برد که برابر است با خودکشی. چون عادت کرده فقط به خودش متکی باشد و به‌عنوان فردی تنها خود را از جمع جدا کرده است.
zohreh
درحال‌حاضر هرکسی درصدد است، خود درونی‌اش را منزوی کند، یا می‌خواهد کمال و سرشاری زندگی را به خودش ثابت کند و بااین‌همه، به‌جای رسیدن به این کمال و سرشاری، همهٔ تلاش‌هایش به خودکشی کاملی می‌انجامد، چون به‌جای تأیید کامل، فرد در مغاک انزوایی کامل می‌افتد. چون این روزها همگی به حالت فردی زندگی می‌کنند، هرکسی به سوراخ خودش می‌خزد، هر فرد از دیگران فاصله می‌گیرد، خودش و هرچه را دارد پنهان می‌سازد و سرانجام هر آدمی هم‌نوعانش را از خود می‌راند و هم‌نوعانش هم او را از خود می‌رانند.
zohreh
هیچ‌وقت هیچ‌چیز برای آدم‌ها کافی نیست؛ همیشه به هم غبطه می‌خورند، غرولند می‌کنند و به نابودی هم می‌کوشند.
zohreh
می‌بینم که هنوز به این امر اعتقاد ندارید. موعظه‌اش می‌کنید ولی باورش ندارید. بدانید که «این رؤیا» آن‌طور که شما می‌گویید، بدون هیچ تردیدی صورت حقیقت به خود می‌گیرد، یقین داشته باشید؛ ولی نه حالا، چون هر چیزی قانون خاص خودش را دارد. این امر چیزی درونی است، روان‌شناسانه. برای بازسازی دنیا، مردم باید ازنظر روانی راه دیگری درپیش بگیرند، تا زمانی که همه واقعاً باهم برادر نشده‌اند، برادری‌ای وجود نخواهد داشت.
zohreh
«چه موقع این امر صورت خواهد گرفت و واقعاً روزی می‌آید که این موضوع تحقق پیدا کند؟ این واقعاً یک رؤیا نیست؟»
zohreh
«و اما درمورد مقصربودن هر فرد نسبت به همه‌کس و همه‌چیز، سوای گناه‌های خاص خودش، نتیجه‌ای که شما دراین‌باره گرفته‌اید کاملا درست است و پی‌بردن به این واقعیت که شما به‌طور ناگهانی و با چنین گستردگی به این‌طرز فکر روی آورده‌اید، متأثرکننده است. این هم واقعیت دارد که وقتی آدم‌ها به آن پی می‌برند، برقراری حکومت ملکوت آسمان بر روی زمین برای آن‌ها دیگر یک رؤیا نخواهد بود و به‌صورت امر مسلمی درمی‌آید.»
zohreh
«بهشت قدرتی است نهفته در هر یک از ما، من هم در این لحظه آن را در وجودم حس می‌کنم و اگر بخواهم، از همین فردا، برای همیشه در درونم جاودانه می‌شود.»
zohreh
«زندگی همان بهشت موعود است، خیلی وقت است که به این نتیجه رسیده‌ام و جز به این موضوع، به چیز دیگری نمی‌اندیشم.»
zohreh

حجم

۵۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

حجم

۵۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۹ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
۴۹,۵۰۰
۵۰%
تومان