بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم | صفحه ۱۵۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

بریده‌هایی از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

نویسنده:تینا سیلیگ
امتیاز:
۳.۶از ۱۵۸۸ رأی
۳٫۶
(۱۵۸۸)
اشتیاق فقط نقطهٔ آغاز است. همچنین باید استعدادهای‌تان را بشناسید و بدانید دنیا چقدر برای آن‌ها ارزش قائل است. اگر به چیزی مشتاق هستید، اما آن‌قدرها هم در آن خوب نیستید، در آن صورت تلاش برای دست‌وپاکردنِ کاری در آن زمینه واقعاً طاقت‌فرسا و خسته‌کننده می‌شود. مثلاً عاشقِ بسکتبال هستید، ولی به‌اندازهٔ کافی برای شرکت در مسابقات قدبلند نیستید، یا شیفتهٔ جاز هستید، اما حتی نمی‌توانید حتی یک آهنگ اجرا کنید. در هر دو نمونه، می‌توانید بی‌آن‌که یک حرفه‌ای باشید، یکی از طرف‌دارانِ معرکه‌ای باشید که به مسابقات و کنسرت‌ها می‌روید.
masihakekooshmooloo
خبرگان مدیریت خطر معتقدند باید براساس احتمال تمام برایندها و نتایج تصمیم بگیرید، ازجمله بدترین و بهترین سناریوهای ممکن. زمانی هم که برای تمام احتمالات کاملاً آماده بودید، خطرهای بزرگ کنید.
masihakekooshmooloo
انواع بسیار زیادی از ریسک‌ها وجود دارد: فیزیکی، اجتماعی، عاطفی، مالی، اخلاقی، ابتکاری، سیاسی و فکری. من از دانشجویانم می‌خواهم نمودار خطرپذیری خودشان را با استفاده از نمودار خطرسنجی ترسیم کنند.
masihakekooshmooloo
شواهد مستدلی وجود دارد که نسبتِ میانِ موفقیت‌ها و شکست‌های شخصیِ ما ثابت باقی می‌ماند. بنابراین اگر موفقیت‌های بیش‌تر می‌خواهید، باید بپذیرید که با شکست‌های بیش‌تر زندگی کنید. شکست روی دیگر موفقیت است و نمی‌توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید.
masihakekooshmooloo
پاداش‌دادنِ تنها به موفقیت‌ها می‌تواند نوآوری را خفه کند؛ زیرا باعث بی‌رغبتی به پذیرش خطر می‌شود. باب پیشنهاد می‌کند که سازمان‌ها به موفقیت‌ها و شکست‌ها هر دو پاداش دهند و انفعال و بی‌عملی را جریمه کنند. انجام این کار باعث تشویقِ افراد به آزمایش می‌شود؛ آزمایشی که احتمالِ بیش‌تری دارد که موجب نتایج جالب و غیرمنتظره شود. «نمی‌گویم که شرکت شما باید به کسانی که احمق، تنبل یا بی‌صلاحیت‌اند، پاداش بدهد. منظورم این است که باید به شکست‌های هوشمندانه پاداش بدهید، نه شکست‌های احمقانه. اگر سازمانی خلاق می‌خواهید، انفعال بدترین نوع شکست است... . خلاقیت بیش از هرچیزِ دیگر از عمل و اقدام خلق می‌شود، تا از انفعال و بی‌عملی.»(۷)
masihakekooshmooloo
مسلم است که شکست جالب نیست. جالب‌تر آن است که داستان موفقیت‌های‌مان را برای دنیا تعریف کنیم؛ اما شکست‌ها می‌توانند در لباس فرصت‌هایی باورنکردنی به ما خدمت کنند. آن‌ها ما را مجبور می‌کنند که اهداف و اولویت‌های خود را مجدداً ارزیابی کنیم و غالباً سریع‌تر از موفقیت‌هایی که پشت‌سرهم حاصل می‌شوند، ما را به جلو می‌رانند. بااین‌حال احساس راحتیِ بیش از حد در برابر شکست، مخاطره‌آمیز به‌نظر می‌رسد
masihakekooshmooloo
«ما در اصل نرخ تغییر را بیش از مقدار مطلق آن در هر لحظهٔ زمانی احساس می‌کنیم... تصور کنید دارید با هواپیما پرواز می‌کنید. واقعاً نمی‌توانید بگویید ۳۰۰ یا ۴۰۰ مایل در ساعت حرکت می‌کنید. بااین‌حال وقتی هواپیما شتاب می‌گیرد یا شتابش کم می‌شود می‌توانید تشخیص دهید... همچنین واقعاً سخت است بگویید در ارتفاع ۳۰ هزارپایی هستید یا ۳۵ هزارپایی؛ اما وقتی هواپیما تکان شدیدی می‌خورَد و ۵۰۰ پا سقوط می‌کنید می‌فهمید... . پس صرف‌نظر از این‌که کجای این خطِ پیوسته رو به بالا و راست هستید، وقتی اوضاع دارد بهتر می‌شود، حس واقعاً خوبی دارید و وقتی اوضاع بدتر می‌شود حس واقعاً بدی دارید.»(۴)
masihakekooshmooloo
ما تصور می‌کنیم ترک‌کردن نشانهٔ ضعف است؛ بااین‌که در بسیاری از اوقات، درست برعکسِ این است. گاهی ترک‌کردن شجاعانه‌ترین راه چاره است؛ چون لازم است با شکست‌های خود رودررو شوید و آن‌ها را علناً اعلام کنید. خبر خوش این است که ترک‌کردن به شما اجازه می‌دهد همه‌چیز را پاک کنید و ازنو آغاز کنید. همچنین اگر برای ارزیابیِ اتفاقی که افتاده است، زمان صرف کنید، ترک‌کردن می‌تواند تجربهٔ یادگیری بسیار ارزشمندی باشد.
masihakekooshmooloo
تعیین هدفی جسورانه، یافتن راهی به‌سوی آن و انجام اصلاحات کوچک در طول این مسیر.
masihakekooshmooloo
تعیین هدفی جسورانه، یافتن راهی به‌سوی آن و انجام اصلاحات کوچک در طول این مسیر.
masihakekooshmooloo
بعید است بتوانند در طولانی‌مدت موفق باشند. محور اصلی کار او دربارهٔ نگرش ما به خودمان است. کسانی که از توانایی‌های خود برای انجام کار، تصویر ثابتی دارند، بعید است به‌سمت خطرهایی بروند که شاید این تصویر را فروبریزد. اما کسانی که ذهنیت رشد دارند، معمولاً خطرپذیرترند و تمایل دارند برای رسیدن به اهداف‌شان سخت‌تر کار کنند. آ
masihakekooshmooloo
«بزرگ‌ترین متحدِ اَبَرکامیاب‌ها، رخوت و کندکاری دیگران است.»
masihakekooshmooloo
دنیا به دو دسته آدم تقسیم می‌شود: یکی آن‌هایی که منتظرند دیگران به آن‌ها جوازِ انجام کارهایی را که دوست دارند بدهند و دیگری آدم‌هایی که خودشان این جواز را به خود می‌دهند.
masihakekooshmooloo
«همهٔ چیزهای باحال وقتی اتفاق می‌افتن که داری کارهایی می‌کنی که توی برنامه نبوده.» راه قدیمی و تکراری را همیشه می‌شود طی کرد؛ اما چیزهای جالب غالباً زمانی رخ می‌دهند که مسیری غیرمنتظره را در پیش می‌گیرید و چیز متفاوتی را امتحان می‌کنید
masihakekooshmooloo
اکثرِ افراد پیروی از این قوانین را انتخاب می‌کنند؛ اما عدهٔ کم دیگری نه. مهم این است که به یاد داشته باشید غالباً راه‌های خلاقانه‌ای برای دورزدن قوانین وجود دارد تا بتوانید از روی موانع مرسوم بپرید و با درپیش‌گرفتن مسیری فرعی به هدف‌تان برسید. درست مانند وقتی که وقتی بیش‌تر افراد در صف بی‌پایان ترافیک در جادهٔ اصلیِ به‌سمت اتوبان منتظرند، عده‌ای که ماجراجوترند سعی می‌کنند راهی فرعی پیدا کنند تا سریع‌تر به مقصدشان برسند. البته برخی قوانین برای حفظ ایمنی ما، حفظ نظم و ایجاد فرایندی است که برای بسیاری از افراد مؤثر است؛ اما در طی این مسیر، گاهی ارزش دارد که به قوانین شک کنیم.
masihakekooshmooloo
طوفان فکری یعنی کنارگذاشتن رویکردهای متعارف حل مسئله. باید برای وارونه‌کردن ایده‌ها راحت باشید، آن‌ها را از درون به بیرون بکشید و از زنجیرهٔ هنجارها رهای‌شان کنید. در پایانِ یک جلسهٔ طوفان فکری، باید طیف ایده‌هایی که تولید شده‌اند، غافل‌گیرکننده باشند. تقریباً در تمام موارد، حداقل چند تا از این ایده‌ها به‌منزلهٔ بذر فرصت‌های عالیِ واقعی عمل می‌کنند که آمادهٔ کشت‌وکارِ بیش‌ترند. باید به یاد داشته باشید که تولید ایده، شامل اکتشاف و سیاحت دورنمای احتمالات است. تولید ایده‌های بدْوی و خام، هیچ هزینه‌ای ندارد و لازم نیست به هیچ‌کدامِ آن‌ها متعهد باشید.
masihakekooshmooloo
لیندا روتنبرگ، نمونهٔ برجسته‌ای است از کسی که مهار هیچ مشکلی را چندان سخت نمی‌بیند و به‌راحتی از قیدِ انتظارات رها می‌شود تا بتواند به جایی که می‌خواهد برسد. او باور دارد که اگر دیگران فکر کنند ایده‌های شما احمقانه است، در آن صورت باید درست همان مسیر را در پیش بگیرید.
masihakekooshmooloo
بیش‌تر اوقات داشتن اهداف بزرگ، آسان‌تر از داشتن اهداف کوچک است. برای رسیدن به اهداف کوچک، راه‌های خیلی مشخصی وجود دارد و بسیاری از راه‌ها ممکن است به خطا بروند؛ اما معمولاً با داشتن اهداف بزرگ، منابع بیش‌تری در اختیار دارید و برای دستیابی به آن‌ها راه‌های بیش‌تری وجود دارد. این بینش جالبی است
masihakekooshmooloo
خطوط موهومی پیرامون آن‌چه فکر می‌کنیم می‌توانیم انجام دهیم، ترسیم می‌کنیم؛ خطوطی که غالباً بیش‌تر از قواعدی که جامعه در مقیاس بزرگ بر ما تحمیل می‌کند، ما را محدود می‌سازد. خودمان را به‌واسطهٔ حرفه، درآمد، محل زندگی، ماشینی که زیرپای ماست، تحصیلات و حتی با طالع‌بینیِ خودمان، تعریف می‌کنیم. هر تعریف ما را درون مفروضات خاصی محصور می‌سازد، دربارهٔ این‌که چه‌کسی هستیم و چه‌کاری می‌توانیم بکنیم.
masihakekooshmooloo
روان‌شناس مشهور بی.اف.اسکینر زمانی نوشت که تمام رفتارهای انسانی را می‌توان به‌شکل سازگاری شخص با خودش، یعنی استخر ژن‌ها، یا سازگاری با جامعه در مقیاس بزرگ دانست. (۱) بااین‌حال، این سه نیرو غالباً در تضاد هستند و باعث تنشِ درخورتوجهی می‌شوند.
masihakekooshmooloo

حجم

۲۴۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۳ صفحه

حجم

۲۴۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۳ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
۱۲,۹۰۰
۷۰%
تومان