بریدههایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است
۳٫۶
(۴۲۱)
دردْ اجتنابناپذیر است؛ اما رنجکشیدن همیشه یک انتخاب است.
همیشه بین آنچه تجربه میکنیم و آنگونه که تجربه را تفسیر میکنیم، فاصلهٔ زیادیست.
لاوین
درواقع مشکل این نیست که نمیدانیم چطور کاری کنیم که از کسی سیلی نخوریم. مشکل این است که زمانی، احتمالاً خیلی وقت پیش، سیلیای به صورتمان خورده و ما به جای اینکه در جوابْ سیلی بزنیم، به این نتیجه رسیدهایم که حقمان بوده است.
کاربر ۱۴۱۵۲۳۶
بودا گفته که رنجکشیدن مثل این است که دو تیر بهسمت انسان شلیک شود. تیرِ اول دردِ جسمیست: فلزی که پوست را سوراخ میکند، ضربهای که به بدن وارد میشود. تیرِ دوم اما دردِ ذهنیست: معنا و مفهومی که به آن ضربه اعطا میکنیم، روایتهایی که در ذهنمان خلق میکنیم تا بفهمیم اتفاقی که افتاده حقمان بوده یا نه. خیلی وقتها دردِ ذهنیمان خیلی بیشتر از دردِ جسمیست و مدت طولانیتری ادامه پیدا میکند.
سمانه انصاف جو
پوچگرایی هیچ "چرا"ی جامعتری را به رسمیت نمیشناسد. هیچ حقیقت و آرمانِ والایی را هم دنبال نمیکند. صرفاً میگوید: «چون این احساس خوبی بهم میده.» و همانطور که خواهیم دید، این همان چیزیست که باعث میشود همهچیز بد به نظر برسد.
معجزه
«همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
saeed_vadi
وقتی بدترین اوضاع را داشته باشیم، در تأثیرپذیرترین حالت خواهیم بود
نیما اکبرخانی
شواهدْ چیزی را تغییر نمیدهند. شواهد مربوط به ذهن عقلانیاند، درحالیکه ارزشها را ذهن عاطفی تعیین میکند. شما نمیتوانید ارزشها را صحتسنجی کنید. آنها طبق تعریفْ ذهنی و سلیقهای هستند. به همین دلیل میتوانید آنقدر دربارهٔ حقیقتها بحث کنید که فکتان جابهجا شود! اما آخرسر هیچ نتیجهای ندارد. مردم اهمیتِ تجربههای خود را از طریق ارزشهاشان تفسیر میکنند.
mahbob
اگر توی فروشگاه استارباکس کار میکردم، به جای نوشتنِ اسم مردم روی فنجان قهوهشان، جملات زیر را مینوشتم:
«شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مُرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفتهاید یا کارهایی که انجام دادهاید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آنهم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگیست. تمام مسائلی که به آنها فکر میکنید یا کارهایی که انجام میدهید، تنها گریزِ استادانهای از این حقیقتاند. ما غبارهای کیهانیِ بیاهمیتی هستیم که در یک نقطهٔ آبی پرسه میزنیم و به هم برخورد میکنیم. عظمتی برای خودمان تجسم میکنیم و اهدافی برای خودمان میسازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم.
پس از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید!»
mehran
«همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
نیما اکبرخانی
بسیاری از ایدئولوژیها بر ایمانِ همهٔ مردمِ جامعه به یک مسئلهٔ واحد تکیه دارند.
مثلاً نمیتوانید از نظر علمی ثابت کنید که پول اساساً چیز باارزشیست، اما همهٔ ما باور داریم که باارزش است؛ پس باارزش است.
محمدرضا
مردم اهمیتِ تجربههای خود را از طریق ارزشهاشان تفسیر میکنند.
اگر شهابسنگی به شهری برخورد کند و نصفی از مردم آن شهر را از بین ببرد، از دیدِ یک فرد مذهبیِ خیلی سنتی، دلیل وقوع این بلا این است که شهر پر از گناهکار بوده. کسیکه به خدا اعتقاد ندارد، میگوید این اثباتیست بر نبودِ خدا (باورِ دیگری براساس ایمان) وگرنه چطور وجودی قادر و رحیم اجازه خواهد داد چنین اتفاق بدی بیفتد؟ یک هدونیست (لذتگرا) چنین برداشت خواهد کرد که این اتفاقْ دلیل بیشتری برای برپاییِ جشن و سرور است، چون همه ممکن است هر لحظه از دنیا برویم. یک سرمایهگذار با خودش فکر میکند که چطور میتواند در تکنولوژی پدافند شهابسنگی سرمایهگذاری کند.
محمدرضا
احتمالاً خودشیفتگیِ مزمن ریشهٔ بسیاری از مشکلاتِ اجتماعیسیاسیِ ماست. این دیگر نه مشکل جناح راست و چپ است، نه مشکل نسل قدیم و جدید، و نه حتی مشکل غرب و شرق. این مشکلی انسانیست.
هر نهادی خود را زایل و فاسد خواهد کرد. هر کس به قدرتِ بیشتر و محدودیتِ کمتر دسترسی داشته باشد، بهشکلی قابلپیشبینی از آن قدرت سوءاستفاده خواهد کرد. هر کس چشمانش را در برابر عیبهای خود میبندد، درحالیکه در جستوجوی عیبهای واضحِ دیگران است.
به زمین خوش آمدید. از اقامتتان لذت ببرید.
محمدرضا
وقتی از ارزشقائلشدن برای چیزی دست میکشیم، دیگر آنچیز برایمان جذاب یا جالب نخواهد بود.
Arsln
هر چقدر هم ثروت در جهان تولید شود، کیفیتِ زندگیِ ما را کیفیتِ شخصیتِ ما شکل میدهد، و کیفیتِ شخصیتِ ما از طریق رابطهٔ ما با رنج مشخص میشود.
فرزانه
«حرفزدنِ بیشازحد دربارهٔ خودتان میتواند ابزاری برای پنهانکردنِ خودِ واقعیتان باشد»
SaNaZ
دردْ اجتنابناپذیر است؛ اما رنجکشیدن همیشه یک انتخاب است.
yasamin janmohammadi
قهرمانبودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آنهم در جاییکه ذرهای امید وجود ندارد
son son
شما دو ذهن دارید و آنها واقعاً در صحبتکردن با یکدیگر بد عمل میکنند
Zahra.kazemi6
آدمها هم که همیشه چیزی را که حسِ خوبی دارد با چیزیکه واقعاً خوب است اشتباه میگیرند.
بیوتیفول مایند
«اونهایی که نمیدونن چطور زندگی کنن رو دوست دارم... چون فقط اونها هستن که گذر میکنن.»
stayesh
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان