بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اوضاع خیلی خراب است | صفحه ۸۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اوضاع خیلی خراب است

بریده‌هایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است

۳٫۶
(۴۲۱)
او مثل آب در کویر، جذب کوچک‌ترین توجهی می‌شد.
آن شرلی
خشمْ بدنِ شما را به جلو می‌رانَد و اضطراب آن‌را وادار به عقب‌نشینی می‌کند. شادیْ ماهیچه‌های صورت را باز می‌کند، درحالی‌که غم سعی می‌کند بر کل وجود شما سایه بیندازد.
آن شرلی
اگر امید را در زمینه‌هایی پَست پیدا کنید بهتر از این است که اصلاً امیدی نداشته باشید
آن شرلی
هرچه محل زندگی‌تان ثروت و امنیتِ بیش‌تری داشته باشد، احتمال این‌که خودکشی کنید بیش‌تر است.
آن شرلی
متضادِ خوشحالی، ناامیدی‌ست، افقی خاکستری و بی‌پایان از تسلیم‌شدگی و بی‌تفاوتی. یعنی اعتقاد به این‌که همه‌چیز به فنا رفته! پس اصلاً چرا خودمان را به زحمت بیندازیم؟!
آن شرلی
اگر شما عصبانی یا ناراحت هستید، یعنی هنوز دغدغهٔ چیزی را دارید. این یعنی هنوز چیزی اهمیت دارد. این یعنی شما هنوز امید دارید.
آن شرلی
همان‌طور که ماهی به آب نیاز دارد، روانِ ما هم برای بقا به امید نیاز دارد. امید سوختِ موتورِ ذهنِ ماست.
آن شرلی
چطور می‌توانید با خیال راحت به کسی بگویید: «روز خوبی داشته باشی.» آن‌هم درحالی‌که می‌دانید تمام افکار و انگیزه‌هاشان از نیازی بی‌پایان برای اجتناب از پوچیِ ذاتیِ هستی نشئت می‌گیرد؟
آن شرلی
«شما و تمام کسانی که دوست‌شان دارید، روزی خواهید مُرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفته‌اید یا کارهایی که انجام داده‌اید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آن‌هم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگی‌ست.
آن شرلی
وقتی بدترین اوضاع را داشته باشیم، در تأثیرپذیرترین حالت خواهیم بود، وقتی زندگیِ ما در حال متلاشی‌شدن است، یعنی ارزش‌های ما ناامیدمان کرده‌اند، و در تاریکی، هوا را به‌دنبال ارزش‌های جدیدی چنگ می‌زنیم تا جایگزین‌شان کنیم. آیینی سقوط می‌کند و جا را برای آیین بعدی باز می‌کند. کسانی که باورشان را به خدای معنوی از دست می‌دهند، دنبال خدایی زمینی می‌گردند. کسانی که خانواده‌شان را از دست می‌دهند، خود را وقف نژاد، کیش یا ملتِ خود می‌کنند. کسانی که ایمانِ خود به دولت یا کشورشان را از دست می‌دهند، دنبال ایدئولوژی‌های افراطی می‌روند تا به امید برسند.
M Gh
مردم بیش از این‌که متفاوت باشند، شبیه یکدیگرند. بیش‌تر ما هدف‌های یکسانی در زندگی داریم. اما این تفاوت‌های جزئی، باعث ایجاد احساسات می‌شوند و احساسات هم حسِ اهمیت ایجاد می‌کنند. برای همین است که تفاوت‌هامان را به‌مراتب مهم‌تر از شباهت‌هامان در نظر می‌گیریم، و این تراژدیِ واقعیِ بشریت است، این‌که ما محکومیم بر سر تفاوت‌های جزئی تا ابد با هم بجنگیم.
M Gh
قهرمان‌بودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آن‌هم در جایی‌که ذره‌ای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشن‌کردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشان‌دادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که می‌خواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلاً نمی‌دانستیم ممکن است وجود داشته باشد. یعنی در شرایطی قرار بگیریم که به نظر می‌رسد همه‌چیز کاملاً در آن به فنا رفته، اما هر طور شده شرایط را به‌سمت بهبود پیش ببریم.
سمی
زندگی جویبار بی‌انتهایی از رنج است، و رشد به‌معنای پیداکردنِ راهی برای اجتناب از این جویبار نیست؛ بلکه به‌معنای شیرجه‌زدن درونِ آن و پیداکردنِ موفقیت‌آمیزِ راه در عمقِ آن است.
سمی
علم اثربخش‌ترین آیین است؛ چراکه اولین آیینی‌ست که تواناییِ بهبود و پیشرفت دارد و در دسترس همه است. تنها به یک کتاب یا عقیده اتکا نمی‌کند و تنها به مردم یا سرزمینی کهن تعلق ندارد. به روحی فرازمینی که وجودش را نمی‌توان اثبات یا رد کرد، گره زده نمی‌شود؛ بلکه بدنه‌ای روان و در حال دگرگونی از باورهای سندمحور است، چیزی‌که برای جهش، رشد و تغییر بر پایهٔ اسناد آزاد است.
سمی
ما تسلیم‌شدن در برابر انگیزه‌های احساسی‌مان را یک شکستِ اخلاقی می‌بینیم و ضعف در خویشتن‌داری را نشانه‌ای از شخصیتِ ناقص. برعکس، آن‌هایی را که احساسات‌شان را سرکوب می‌کنند، ستایش می‌کنیم و تحت‌تأثیر ورزشکاران و تاجران و پیشروانی قرار می‌گیریم که در کارشان بی‌رحم و ربات‌گونه‌اند.
nazila
برای این‌که در زندگی‌مان امید ایجاد کنیم، باید اول حس کنیم انگار روی زندگی‌مان کنترل داریم. باید حس کنیم انگار چیزی را که می‌دانیم خوب و درست است، به سرانجام خواهیم رساند و به‌دنبال "چیزِ بهتری" هستیم.
nazila
مشکلاتی که از پیش حل شده‌اند برای امید اهمیتی ندارند. فقط مشکلاتی که هنوز نیازمند حل‌شدن هستند برای امید مهم‌اند؛ چون هر چقدر جهان بهتر شود، ما هم چیزهای بیش‌تری برای ازدست‌دادن داریم و هر چقدر چیزهای بیش‌تری برای ازدست‌دادن داشته باشیم، احساس می‌کنیم چیزهای کم‌تری برای امیدبستن به آن‌ها داریم.
nazila
هرچه محل زندگی‌تان ثروت و امنیتِ بیش‌تری داشته باشد، احتمال این‌که خودکشی کنید بیش‌تر است.
nazila
خدایانْ ما را با تمام پلیدی‌های جهان کیفر دادند؛ اما هم‌زمان ما را به پادزهرِ آن هم مجهز کردند: امید.
na30m
همهٔ ما گاهی آرزو کرده‌ایم که کاش هیچ احساسی نداشتیم، چون احساسات‌مان معمولاً وادارمان می‌کنند دست به کارهای احمقانه بزنیم و بعد پشیمان شویم.
danial

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان