بریدههایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است
۳٫۶
(۴۲۴)
این چیزیست که خیلیها متوجه آن نمیشوند: متضاد خوشحالیْ عصبانیت یا ناراحتی نیست. اگر شما عصبانی یا ناراحت هستید، یعنی هنوز دغدغهٔ چیزی را دارید. این یعنی هنوز چیزی اهمیت دارد. این یعنی شما هنوز امید دارید.
علی بهرامی
اظهارات خود را اینطور به پایان رساند: «همیشه تلاش کردم طوری زندگی کنم که لحظهٔ مرگم به جای ترسْ احساسِ شادی کنم.»
hani
پوچگرایی و افراط محض در امیال، که آنرا همراهی میکند، از دنیای مدرن جدا نمیشوند.
hani
افلاطون بااینکه پدرخواندهٔ تمدن غرب بود، عنوان کرد دموکراسی مطلوبترین شکلِ دولت نیست. او باور داشت که دموکراسی بهطور ذاتی بیثبات است و بهناچار بدترین جنبههای طبیعتِ ما را نمایان میکند و جامعه را بهسمت استبداد سوق میدهد.
f.r
اگر جین باید از بین دو جعبه غلات صبحانه یکی را انتخاب کند، و مایک بتواند از بین بیست جعبه حق انتخاب داشته باشد، مایک آزادیِ بیشتری نسبت به جین ندارد، بلکه تنوع بیشتری دارد. این دو با هم متفاوتاند. تنوع آزادی نیست. تنوع فقط جایگشتهایی مختلف از مزخرفاتِ بیمعنیِ یکسان است. اگر درعوض، اسلحهای روی سرِ جین هدف گرفته شده بود و شخصی با لباسفرم نازیها و با لهجهٔ باواریاییِ خیلی بدی فریاد میزد: «یالا این غلات رو بخور لعنتی!»، در آن صورت جین نسبت به مایک آزادیِ کمتری داشت.
f.r
هرچه گزینههای بیشتری به ما داده شود، یعنی هرچه آزادیِ بیشتری داشته باشیم، نسبت به انتخابِ خود رضایت کمتری خواهیم داشت.
f.r
دومین اتفاقی که رخ میدهد این است که به مجموعهای از رفتارهای اعتیادآور سطح پایین تمایل پیدا میکنیم. مدام به گوشی، ایمیل و اینستاگراممان سرمیزنیم. سریالهای نتفلیکسی را که علاقهای به آنها نداریم از روی وسواس تا انتها تماشا میکنیم. مقالاتِ تنشزایی را که خودمان مطالعه نکردهایم به اشتراک میگذاریم. دعوت به مهمانیها و رویدادهایی را میپذیریم که لذتی از آنها نمیبریم. به مسافرت میرویم، نه بهخاطر اینکه دوست داریم برویم، فقط برای اینکه بتوانیم بگوییم رفتهایم.
f.r
به همین خاطر باور دارم که "برآوردهکردنِ خواستهٔ مردم" از لحاظ اخلاقی معیار بسیار ضعیفیست. "برآوردهکردنِ خواستهٔ مردم" تنها زمانی قابلقبول است که خواستهٔ آنها نوعی نوآوری باشد، مثل کلیهٔ مصنوعی یا چیزیکه از آتشگرفتنِ ناگهانیِ اتومبیلشان جلوگیری کند.
f.r
اینترنت برای این طراحی نشده بود که چیزی را به ما بدهد که به آن "نیاز داریم"؛ برای این طراحی شده بود که چیزی را که "میخواهیم" به ما بدهد
f.r
جهان بر پایهٔ احساسات میچرخد. وقتی گنجینهٔ بیپایانِ دانش را در برابر انسانِ معمولی بگذارید، او در گوگل چیزی را جستوجو نمیکند که با عمیقترین باورهایش در تضاد است. او در گوگل دنبال چیزی نمیگردد که حقیقت دارد اما ناخوشایند است. درعوض، بیشترِ ما در گوگل چیزی را جستوجو میکنیم که خوشایندِ ماست اما حقیقت ندارد.
f.r
جهان روی یک مسئله میچرخد: احساسات. دلیلش این است که مردم پولشان را خرج چیزی میکنند که احساس خوبی به آنها بدهد، و جاییکه پول در جریان باشد، قدرت هم در جریان است. پس هرچه بیشتر تواناییِ اثرگذاری بر احساساتِ آدمها را داشته باشید، پول و قدرتِ بیشتری به دست خواهید آورد.
f.r
اگر بتوانید تردیدهای درونیِ کسی را به کار بگیرید، تقریباً هر چیزی به او بگویید خریداری خواهد کرد.
f.r
او باور نداشت که مردم بیشترِ اوقات تصمیمات منطقی میگیرند، بلکه برعکس، از نظر او مردم احساساتی بودند و بدون فکر قبلی رفتار میکردند؛ فقط میتوانستند خیلی خوب آنرا پنهان کنند.
f.r
وقتی بهدنبال رنج هستیم، میتوانیم انتخاب کنیم که چه رنجهایی را به زندگیِ خود راه دهیم، و این "انتخاب" به رنج معنا میدهد.
f.r
وقتی از رنج دوری میکنیم، وقتی از اضطراب و هرجومرج و غم و نابهسامانی فراری هستیم، شکننده میشویم. آنوقت است که تحملمان برای شکستهای روزمره پایین میآید و زندگیمان باید مطابق با آن کوچک شود تا فقط درگیرِ همان مقدارِ کمی از جهان باشیم که از پسش برمیآییم.
f.r
رنجْ خودْ تجربهٔ زندگیست. احساساتِ مثبت بهمعنای حذفِ موقتِ رنجاند، و احساساتِ منفی نشانگرِ افزایشِ موقتِ آن. ازبینبردنِ رنجِ آدمها بهمعنای ازبینبردنِ تمام احساسات و عواطفشان است، بهمعنای حذفِ آرامِ خود از زندگی
f.r
هرگز نمیتوانید از شرّ رنج خلاص شوید. رنجْ عنصر ثابت جهانیست. بنابراین تلاش برای دوری از رنج و محافظتِ افراد در برابر تمام آسیبها تنها ممکن است نتیجهٔ معکوس داشته باشد. تلاش برای حذفکردنِ رنجْ به جای اینکه اندوهتان را تسکین دهد، حساسیتتان را بالا میبَرَد
f.r
زمان قدیم زندگی سختتر بود. خشکسالی و طاعون و سیل همیشگی بودند. بخش عمدهٔ جمعیت یا به بردگی درمیآمدند یا در جنگهای بیپایان به خدمت گرفته میشدند، و بقیه بهخاطر حکام زورگوی مختلف، شبانه گلوی یکدیگر را میبُریدند. مرگ همهجا حضور داشت. خیلی از مردم بیشتر از سی سال عمر نمیکردند. در بخش عمدهای از تاریخ بشر، زندگی به همین شکل بود
f.r
هیچکس همیشهٔ خدا خوشحال نیست، همانطور که هیچکس همیشهٔ خدا ناراحت نیست.
f.r
مصونیتِ مردم در برابر مشکلات و بدبختیها آنها را خوشحالتر نمیکند و به آنها احساس امنیت بیشتر نمیدهد، بلکه باعث میشود راحتتر احساس ناامنی کنند. جوانی که در برابر تمام چالشها و بیعدالتیهای زندگی مورد حمایت قرار گرفته، کوچکترین ناملایماتِ دورانِ بزرگسالی را غیرقابل تحمل میداند و پرخاشگری و دعواهای بچگانهشان در ملأ عام شاهدی بر این موضوع است.
f.r
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان