بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اوضاع خیلی خراب است | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اوضاع خیلی خراب است

بریده‌هایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است

۳٫۶
(۴۲۱)
آدم‌ها هم که همیشه چیزی را که حسِ خوبی دارد با چیزی‌که واقعاً خوب است اشتباه می‌گیرند.
rahgozar
«پس با دیگران همان‌گونه رفتار کنید که دل‌تان می‌خواهد با شما رفتار شود.»
mrs._prs
تفاوت‌هامان را به‌مراتب مهم‌تر از شباهت‌هامان در نظر می‌گیریم، و این تراژدیِ واقعیِ بشریت است، این‌که ما محکومیم بر سر تفاوت‌های جزئی تا ابد با هم بجنگیم.
Ahmad
چرا چیزهایی را که می‌دانیم باید انجام‌شان بدهیم، انجام نمی‌دهیم؟ جوابْ ساده است: چون حس‌اش را نداریم.
RDH
ارزشِ والای آیینْ دیگر از اصولی ساخته نشده که در وهلهٔ اول الهام‌بخشِ آیین بودند. ارزشِ والای آن به‌آرامی تغییر می‌کند و برای این‌که دستاوردهای خود را از دست ندهد، به حفاظت از خودِ آیین تبدیل می‌شود. این آغازِ راهِ فساد است. وقتی ارزش‌های اولیهٔ تعریف‌کنندهٔ آیین و جنبش و انقلابْ با هدف حفظ موقعیت کنونی کنار گذاشته می‌شوند، این یعنی خودشیفتگی در سطح سازمانی. این‌طور است که از مسیح به جنگ‌های صلیبی، از مارکسیسم به زندان‌های سیاسی و از تالار عروسی به دادگاه می‌رسیم.
k.t
اگر در کشور شما احمقی به قدرت برسد که نمی‌توانید او را تحمل کنید، شاید از کشور و دولت خود و حتی سایر شهروندان، احساس بیزاری کنید. همچنین حس خواهید کرد که در اِزای تحملِ آن سیاست‌های وحشتناک، چیزی طلبکارید. برقراریِ مساوات در هر تجربه‌ای وجود دارد؛ چون میل به برقراریِ مساوات، خودْ نوعی احساس است
k.t
تعریفِ هدف این است: چیزی‌که به‌خاطر خودش خواسته می‌شود.
k.t
قهرمان‌بودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آن‌هم در جایی‌که ذره‌ای امید وجود ندارد،
Nilimoon
به زندگیِ بهتر امید نداشته باشید. فقط خودتان زندگیِ بهتر باشید.
BehzadArtmim
بیایید واقع‌بین باشیم: آدم‌ها مزخرف‌اند، و زندگی مدام سخت‌تر و غیرقابل‌پیش‌بینی‌تر می‌شود.
k.t
چیزی به‌اسم "بی‌ایمان" وجود ندارد. البته بستگی دارد منظورتان از بی‌ایمان چه باشد. منظورم این است که هر کدام از ما چیزی داریم که از روی ایمان به اهمیتِ آن معتقدیم. حتی اگر پوچ‌گرا باشید، از روی ایمان معتقدید که هیچ‌چیز مهم‌تر از چیزی دیگر نیست. پس درنهایت همه به چیزی ایمان دارند.
k.t
تنها چیزی‌که واقعاً می‌تواند رؤیایی را نابود کند، تحقق‌یافتنِ آن است.
هلیا
به آن‌ها کمک می‌کنید بفهمند جهان بسیار پیچیده‌تر از هوس‌ها و تمایلاتِ آن‌هاست. والدینی که این کار را به‌درستی انجام نمی‌دهند، به‌شکلی اساسی در حق بچه‌هاشان ظلم می‌کنند، چون طولی نمی‌کشد که بچه‌ها با این حقیقتِ تکان‌دهنده روبه‌رو خواهند شد که دنیا به هوس‌های آن‌ها جواب نمی‌دهد. یادگرفتنِ این موضوع در بزرگسالی خیلی دردناک است، خیلی دردناک‌تر از یادگرفتنِ این موضوع در بچگی؛ آن‌هم درحالی‌که از نظر اجتماعی توسط همتایان و جامعه به‌خاطر نفهمیدنِ این موضوع مجازات می‌شوند.
k.t
مردم بیش از این‌که متفاوت باشند، شبیه یکدیگرند.
" بامِ آسمون "
این تناقضِ پیشرفت است: هرچه اوضاع بهتر می‌شود، بیش‌تر احساسِ اضطراب و ناامیدی می‌کنیم.
RDH
اگر فکر می‌کنید امروز اوضاع خراب است، یک لحظه به طاعون‌هایی فکر کنید که یک‌سوم جمعیت یک قاره را از بین می‌بردند، یا جنگ‌هایی که شامل فروش ده‌هاهزار کودک به بردگی می‌شدند.
k.t
: این‌که مردم دروغگو هستند. همهٔ ما دروغگو هستیم. ما دائماً و از روی عادت دروغ می‌گوییم. ما در مورد چیزهای مهم و چیزهای بی‌اهمیت دروغ می‌گویم. اما معمولاً نه از روی سوءنیت؛ ما به دیگران دروغ می‌گوییم، چون عادت کرده‌ایم به خودمان هم دروغ بگوییم.
mrs._prs
شما و تمام کسانی که دوست‌شان دارید، روزی خواهید مُرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفته‌اید یا کارهایی که انجام داده‌اید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آن‌هم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگی‌ست. تمام مسائلی که به آن‌ها فکر می‌کنید یا کارهایی که انجام می‌دهید، تنها گریزِ استادانه‌ای از این حقیقت‌اند
امین
چطور می‌توانم کمک‌تان کنم؟ اگر توی فروشگاه استارباکس کار می‌کردم، به جای نوشتنِ اسم مردم روی فنجان قهوه‌شان، جملات زیر را می‌نوشتم: «شما و تمام کسانی که دوست‌شان دارید، روزی خواهید مُرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفته‌اید یا کارهایی که انجام داده‌اید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آن‌هم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگی‌ست. تمام مسائلی که به آن‌ها فکر می‌کنید یا کارهایی که انجام می‌دهید، تنها گریزِ استادانه‌ای از این حقیقت‌اند. ما غبارهای کیهانیِ بی‌اهمیتی هستیم که در یک نقطهٔ آبی پرسه می‌زنیم و به هم برخورد می‌کنیم. عظمتی برای خودمان تجسم می‌کنیم و اهدافی برای خودمان می‌سازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم. پس از قهوهٔ لعنتی‌تان لذت ببرید!»
asal_msm
آیزاک متوجه شد که نور با گذر از قلب آدم‌ها به‌شکلی شکسته می‌شود که ظاهراً خودشان نمی‌بینند. آن‌ها به کسانی می‌گویند دوست‌شان دارند که ظاهراً از آن‌ها متنفرند. به چیزی اظهار اعتقاد می‌کنند، درحالی‌که خلاف آن‌را انجام می‌دهند. خودشان را برحق می‌دانند، درحالی‌که مرتکب بزرگ‌ترین ظلم‌ها و بی‌صداقتی‌ها می‌شوند. اما توی ذهن‌شان، به‌نوعی باور دارند که کارهاشان درست و عاری از تناقض است.
RDH

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۳۶۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان