بریدههایی از کتاب اوضاع خیلی خراب است
۳٫۶
(۴۲۴)
رنجْ خودْ تجربهٔ زندگیست.
امیر
احساساتِ مثبت بهمعنای حذفِ موقتِ رنجاند،
امیر
هریک از ما بیچونوچرا گمان میکنیم که "ما" عنصرِ ثابتِ جهانی در تجربههای خود هستیم، که ما پایداریم و تجربهمان مثل آبوهوا دائم در حال تغییر است. بعضی روزها خوب و آفتابیاند، بقیهٔ روزها ابری و گند! آسمان تغییر میکند؛ ولی ما همان که هستیم، باقی میمانیم. اما چنین چیزی واقعیت ندارد. اتفاقاً برعکس، رنجْ عنصر ثابت جهانیست و ادراک و انتظاراتِ انسانیاند که خود را تغییر میدهند تا با میزانِ ازپیشتعیینشدهٔ رنج تناسب داشته باشند. درواقع هر چقدر هم که آسمانِ ما آفتابی باشد، ذهنِ ما همیشه مقداری ابر را تصور میکند تا کمی ناراضی بماند.
امیر
به نظر میرسد انسانها فارغ از شرایط بیرونی، مدام در حالتِ شادیِ کم اما نهچندان رضایتبخش به سر میبرند. میشود گفت اوضاع همیشه خوب است؛ اما همیشه میتواند بهتر هم باشد.
امیر
اگر بیشازحد در مورد مبحثِ سردردآورِ نسبیت حرف زدم، به این خاطر است که اعتقاد دارم در روانشناسی هم وضعیت مشابهی داریم: چیزیکه معتقدیم ثابتِ جهانیِ تجربههامان است، درحقیقت اصلاً ثابت نیست. درعوض خیلی از چیزهایی که گمان میکنیم حقیقت دارند و واقعی هستند بسته به نوع ادراک ما نسبیاند.
امیر
روانشناسیِ رشد از مدتها پیش موضوع مشابهی را مطرح کرده است: اینکه مصونیتِ مردم در برابر مشکلات و بدبختیها آنها را خوشحالتر نمیکند و به آنها احساس امنیت بیشتر نمیدهد، بلکه باعث میشود راحتتر احساس ناامنی کنند. جوانی که در برابر تمام چالشها و بیعدالتیهای زندگی مورد حمایت قرار گرفته، کوچکترین ناملایماتِ دورانِ بزرگسالی را غیرقابل تحمل میداند و پرخاشگری و دعواهای بچگانهشان در ملأ عام شاهدی بر این موضوع است.
امیر
اما واقعاً چطور میتوانید با خیال راحت به کسی بگویید: «روز خوبی داشته باشی.» آنهم درحالیکه میدانید تمام افکار و انگیزههاشان از نیازی بیپایان برای اجتناب از پوچیِ ذاتیِ هستی نشئت میگیرد؟
hosna :)
اگر توی فروشگاه استارباکس کار میکردم، به جای نوشتنِ اسم مردم روی فنجان قهوهشان، جملات زیر را مینوشتم:
«شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مُرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفتهاید یا کارهایی که انجام دادهاید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آنهم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگیست. تمام مسائلی که به آنها فکر میکنید یا کارهایی که انجام میدهید، تنها گریزِ استادانهای از این حقیقتاند. ما غبارهای کیهانیِ بیاهمیتی هستیم که در یک نقطهٔ آبی پرسه میزنیم و به هم برخورد میکنیم. عظمتی برای خودمان تجسم میکنیم و اهدافی برای خودمان میسازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم.
پس از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید!»
hosna :)
برای ایجاد و حفظ امید به سه چیز نیاز داریم: احساس کنترل، اعتقاد به ارزش هر چیزی، و جامعه.
sima
برای ایجاد و حفظ امید به سه چیز نیاز داریم: احساس کنترل، اعتقاد به ارزش هر چیزی، و جامعه.
sima
برای ایجاد و حفظ امید به سه چیز نیاز داریم: احساس کنترل، اعتقاد به ارزش هر چیزی، و جامعه.
sima
برای ایجاد و حفظ امید به سه چیز نیاز داریم: احساس کنترل، اعتقاد به ارزش هر چیزی، و جامعه.
sima
وقتی بدترین اوضاع را داشته باشیم، در تأثیرپذیرترین حالت خواهیم بود
mobina
ارزشها را نمیتوان از طریق منطق تغییر داد؛ آنها فقط از طریق تجربه قابلتغییرند.
mobina
برای همین است که اگر برای آن آدمِ سابقتان سوگواری نکنید، غیرممکن است به آدمِ جدیدی تبدیل شوید.
امیر
وقتی ذهن عاطفیِ ما چیزی را احساس میکند، ذهن عقلانیمان مشغول ساخت روایتی میشود تا آن چیز را توضیح دهد. مثلاً ازدستدادنِ شغل فقط حسی ناراحتکننده نیست؛ شما روایتی کامل از آن ساختهاید: رئیس عوضیتان بعد از سالها وفاداری، به شما بد کرد. شما خود را وقف این شرکت کرده بودید و آخرش چه شد؟!
روایتهای ما چسبنده هستند و مثل لباسهای تنگ و خیس به ذهن و هویتمان میچسبند.
امیر
قهرمانبودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آنهم در جاییکه ذرهای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشنکردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشاندادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که میخواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلاً نمیدانستیم ممکن است وجود داشته باشد.
mobina
این ذهن عاطفیست که ماشین هوشیاریِ ما را میرانَد. چرا؟ چون درنهایت تنها بهوسیلهٔ احساس است که وارد عمل میشویم، و عملْ همان احساس است. احساسْ سیستم هیدرولیک بیولوژیکیست که بدنهای ما را به حرکت درمیآوَرَد.
sama.k
عزت نفس بالا و پایین با ظاهرهای متفاوت بروز میکنند، اما دو روی یک سکهٔ تقلبی هستند؛ چراکه چه احساس کنید از بقیهٔ جهان برترید و چه بدتر، یک چیز ثابت است: خودتان را چیزی خاص تصور میکنید، چیزیکه از جهان جداست.
امیر
قانونِ دومِ احساساتِ نیوتن: عزت نفس ما برابر است با مجموع احساسات ما در طول زمان.
امیر
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۳۶۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان