بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دایی جان ناپلئون | صفحه ۱۵ | طاقچه
کتاب دایی جان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد

بریده‌هایی از کتاب دایی جان ناپلئون

۴٫۰
(۶۳۲)
چو در طاس لغزنده افتاد مور/رهاننده را چاره باید نه زور ...
نور
مرده‌ها راحت ِ خدایی هستند. فقط زنده‌ها را می‌اندازند توی گرفتاری ...
نور
آقات هم ماشاءاللّه خوب قال‌چاق می‌کنه ...
نور
«تو را با نبرد دلیران چه کار/تو برزگری بیلت آید به کار
نور
یکی کرده بی‌آبرویی بسی /چه غم دارد از آبروی کسی .
نور
ــ مومنت، سانفرانسیسکو در هر حال در اروپا یا آمریکا یک بندر است ... چون کشتی دوستعلی‌خان نمی‌توانسته در این بندر پهلو بگیرد ... حالا کشتی شکسته بوده، بندر مخروبه بوده ... ناگهان جیغ و فریاد عزیزالسلطنه حرف اسداللّه میرزا را قطع کرد: ــ خفه شو، شازده قراضه! ... چنان توی دهنت می‌زنم که دندان‌هایت بریزد توی حلقت!
کیان
یکی کرده بی‌آبرویی بسی /چه غم دارد از آبروی کسی ...
Mephisto
یکی کرده بی‌آبرویی بسی /چه غم دارد از آبروی کسی ...
Mephisto
خدا انشاءاللّه به حق پنج‌تن، هیچ‌کس را به درد و مرض خاطرخواهی دچار نکند! آدم بزرگش از عاشقی جان به‌در نمی‌برد چه برسد به بچه‌اش، بابام‌جان!
Mephisto
ــ امّا، بابام‌جان، مگه خاطرخواهی به این آسانی‌ها علاج می‌شه؟ بی‌پدر از هر درد و ناخوشی بدتره. دور از جون از حصبه و قولنج بدتره ...
Mephisto

حجم

۴۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۹۶ صفحه

حجم

۴۵۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۹۶ صفحه

قیمت:
۱۵۲,۵۰۰
۷۶,۲۵۰
۵۰%
تومان