«هربار که چیزی را ساده میکنیم، به دامان خداوند چنگ میزنیم»(۲۶)
مریم کوهی
و عشق، اگر به رنگ پرواز نباشد، تاریک است.
الی
خدا نوعی مراقبت از زندگی روزمره است
الی
«چیزهای بیهودهٔ بسیاری را از زندگیم دور کردم تا خداوند نزدیک آمد که ببیند چه میگذرد»
الی
برای آنکه چیزی را خوب ببینیم، باید سوگوار آن گردیم. برای آنکه دنیا را بهخوبی درک کنیم، باید برون از آن و بنابراین مُرده باشیم.
Elham khodadadi
«آرزو داشتم در اینجا یک نفر را بشناسم که به درخت، به گل و به آب نگاه کند. مثل اینکه در زندگی این آدمها این چیزها زینت نیستند. بدون شک این مردم هم به درخت و گل و آب نگاه میکنند، اما این تماشا اصیل نیست. میبینند و میگذرند. ما میبینیم و غرق میشویم»(از نامههای سهراب).
serenay3-3
مهمترین ارمغان عشقی ناب، خالص کردن تنهایی ماست و تنهاییِ خالص، مرگ را آسان میکند.
الی
«خدا شگفتزده میان سخنان عشاق، چون برزگری در مزرعهٔ خود قدم میزند. اگر ما خداوند را در داستانهای عاشقانهٔ خود راه ندهیم، داستانهای ما رنگ میبازند، کِدِر میشوند، میپوسند و فرومیریزند. بردن نام خدا امری اساسی نیست، حتی دانستن نام او برای آنهایی که به هم عشق میورزند، ضروری نیست. تنها کافی است که دلدادگان روی زمین، یک دیگر را در پهنهٔ آسمان یافته باشند»
serenay3-3
«بهترین چیز، رسیدن به نگاهی است که از حادثهٔ عشق، تر است».
venus
«دوست داشتن کسی در حکم خواندن اوست. در حکم آن است که بتوانیم تمامی جملههایی را که در دل دیگری است، بخوانیم و در حال خواندن، دل او را از بند برهانیم»(۲۳)
مریم کوهی